ویترین گرانی؛ گزارشی از افزایش روزانه قیمت مواد غذایی در ایران

By | ۱۴۰۰-۰۷-۰۹

سبدها و کیسه‌های کوچک و خالی‌تر شده مردم واقعیتی است که نمی‌شود با شعار و وعده و دستور نادیده‌اش گرفت

سبدهای خالی‌تر از هفته‌های قبل و خریدارانی که نگرانی و سرخوردگی در نگاهشان موج می‌زند. وضعیت فروشگاه‌های مواد غذایی این روزها چنین حال و هوایی دارد.

به‌موازات گشایش پی‌درپی فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای سبد خرید مردم از روزها و ماه‌های قبل خالی‌تر شده، این حرفی است که یکی از فروشندگان می‌زند و اضافه می‌کند: «به طور میانگین در طول هفته دستکم یکبار فهرست قیمت‌های جدید می‌آید و باید لیبل قیمت‌ها را تغییر دهیم، بیشترین نوسان قیمت هم برای حبوبات و لبنیات است به‌نحوی‌که در بحث لبنیات شرکت‌های تولیدکننده حتی فرصت تغییر نایلون بسته‌بندی را ندارند و روی قیمت قبل قیمت جدید می‌زنند.»

در طول نزدیک به ۶۰ روزی که از روی کار آمدن دولت سیزدهم گذشته است، تکیه کلام رئیس‌جمهور و دیگر مدیران دولت کنترل تورم بوده است. در همین روزهای اخیر ابراهیم رئیسی تاکید کرد: «تورم را خط قرمز دولت است و دستگاه‌های اجرایی از هرگونه اقدامی که منجر به افزایش تورم می‌شود، پرهیز کنند.» سخنانی که دیگر شعار بودنش بر کسی پوشیده نیست.

دوهفته قبل محمد مخبر، معاون اول رئیسی با حضور در میدان‌ها میوه‌وتره‌بار و سپس در جمع مدیران و کارکنان یکی از شرکت‌های بزرگ لبنیاتی، دستاورد اولیه دولت در همین روزهای نخست را کنترل افزایش قیمت‌ها دانسته بود.

اما آنچه از برچسب قیمت‌ها در فروشگاه‌ها به دست می‌آید تداوم افزایش قیمت‌ها است. برای مثال در بازار لبنیات اگرچه سیر صعودی چند ماه گذشته که طی آن برخی از محصولات لبنی افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت داشتند متوقف شده، ولی هنوز برخی محصولات از نو رشد ۵ تا ۱۲ درصدی را طی همین مدت کوتاه تجربه کرده‌اند. محصولات مانند پنیرهای طعم‌دار، پنیر پیتزا و خامه در این زمینه بیشترین افزایش قیمت را داشته‌اند.

سخنگوی انجمن صنایع شیر کشور با وجود این افزایش قیمت گفته است: «در حال حاضر سرانه مصرف شیر کاهش پیدا کرده، زیرا از زمان اجرای هدفمندی یارانه‌ها؛ سرانه مصرف لبنیات از ۹۵ کیلوگرم در سال به ۸۵ کیلوگرم برای هر شهروند کاهش یافت و در سال‌های اخیر هم سرانه مصرف شیر در سال به‌ازای هر شهروند به ۷۰ کیلوگرم رسیده است. حال اگر مصرف سرانه ما درست باشد طبق سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ مصرف سرانه لبنیات در ایران مطابق استاندارد باید بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم در سال باشد و در این صورت تمام صنایع لبنی کشور اگر فعالیت می‌کردند، بازهم تولید برای تقاضا نسبت به جمعیت کشور پاسخگو نبود و اگر امروز برای محصولاتی مانند کره به خودکفایی رسیده‌ایم به دلیل کاهش تقاضاست.»

لبنیات تنها محصولی نیست که به‌مرور در حال حذف از سبد خانوارهای ایرانی است.

طی یک ماه گذشته قیمت برنج ناگهان از هر حداکثر هر کیلو ۳۵ هزار تومان به مرز ۶۰ هزار تومان رسیده است. به گفته برخی از فروشندگان این روزها مردم برنج را در مقدار نیم کیلو و برای یک یا دو وعده خریداری می‌کنند. از سوی دیگر برخی از فروشگاه‌های عرضه برنج ایرانی از فروش اقساطی برنج به کارمندان در ازای سفته خبر می‌دهند.

یکی از این فروشگاه‌های عرضه برنج و حبوبات می‌گوید: «من ۴۰ سال است که در این شغلم تا امروز چنین حجم شرمندگی و خجالت را در چهره مردم ندیده بودم. مشتریانی که بیش از ده سال است از من خرید می‌کنند از خرید ۱۰۰ کیلو برنج و ۵۰ کیلو برنج و حالا به خریدهای یک تا سه کیلویی رسیده‌اند، آن‌هم نه برنج اعلا بلکه ترجیحا ارزان‌ترین برنج ایرانی در بازار. اگر فروش خودم و برخی همکاران که خبر دارم را ملاک قرار دهم می‌توانم به‌جرات بگویم مصرف برنج ایرانیان طی یک تا دو ماه اخیر کاهشی ۵۰ درصدی داشته است.»

حذف برنج از سبد خانوارهای ایرانی یا دستکم خانوارهای کم‌درآمد ایرانی ازآن‌جهت قابل اهمیت است که قوت غالب ایرانیان برنج است. در حقیقت بسیاری از خانواده‌ها که توان مصرف گوشت و مرغ ندارند با انواع پلوهای ترکیب شده با حبوبات از قبیل عدس و ماش تلاش می‌کنند تاحدی‌که توان دارند پروتئین موردنیاز خود را از طریق حبوبات تأمین کنند. اما در شرایط کنونی خود حبوبات و برنج بدل به کالایی گران‌قیمت برای دستکم دو سوم مردم ایران شده‌اند.

برنج‌های ایرانی از قیمت کیلویی حداقل ۴۳ هزار تومان آغاز و تا ۶۴ تومان می‌رسند. رشد قیمت برنج نسبت به دو ماه قبل بالای ۵۰ درصد است. در بحث حبوبات هم اوضاع به همین ترتیب است.

لوبیای چیتی در میان حبوبات به نسبت سه‌ماهه گذشته رشدی ۵۰ درصدی داشته و تا مرز قیمت کیلویی ۷۵ الی ۸۰ هزار تومان رسیده است. لپه و عدس نیز به ترتیب رکورد قیمت هر کیلو ۴۷ و ۶۳ هزار تومان را ثبت کرده‌اند که نشان از رشد ۴۵ درصدی به نسبت سه ماه گذشته و رشد ۱۲ درصدی به نسبت ماه گذشته را دارند.

قیمت لوبیای قرمز نیز با رسیدن به حدود ۵۲ هزار تومان رشدی ۱۷ درصدی به نسبت دو ماه گذشته داشته است. با این اوصاف عملا پس از گوشت و مرغ که طی ماه‌های گذشته به مرز فروش با کارت ملی و شبه جیره‌بندی رسیدند، حالا حبوبات و برنج هم به‌مرور از سبد خانوارهای ایرانی حذف شده است.

تخم‌مرغ نیز از کالاهایی است که طی سه ماه با رشدی بالای ۱۰۰ درصد امروز به قیمت دانه‌ای دو هزار تومان به فروش می‌رسد. این قیمت‌ها ازاین‌جهت نگران‌کننده است که اگر ساده‌ترین و ارزان‌ترین غذای رایج ایرانیان را نان و تخم‌مرغ بدانیم حالا با گرانی نان و تخم‌مرغ همین غذا نیز در سه وعده و به تعداد چهار نفر برای خیلی‌های خانواده‌های که هزینه‌های اجاره خانه، درمان و هزینه‌های غیر قابل حذف برای فرزندانشان را دارند قابل تهیه کردن نیست.

یکی از خریدارانی که با سبدی خالی در فروشگاه چرخ می‌زند می‌گوید: «اگر روزگاری برای فروتنی برابر مهمانان و از سر تعارف می‌گفتیم یک‌لقمه‌نان و پنیر هست، امروز با پنیر ساده بسته‌ای ۳۰ هزارتومانی و گردوی ۴۰۰ هزارتومانی و نان ۳ هزارتومانی با همان نان پنیر هم نمی‌شود مثل قدیم فامیل را دور هم جمع کرد. تازه این پنیرهای معمولی وگرنه لیقوان کیلویی ۲۰۰ هزارتومانی کجا و جیب ما کجا.»

در این بازار شاید یکی از معدود محصولاتی که با افت قیمت مواجه شده است مرغ باشد. آن هم نه به دلیل افزایش تولید و یا مدیریت صحیح دولت به‌خاطر عدم توان خرید مردم. رئیس انجمن پرورش دهندگان مرغ گوشتی در روزهای گذشته گفته بود: «تولید زیاد و کاهش مصرف را از جمله دلایل ارزان شدن قیمت مرغ است. تولید مرغ زیاد است و این روزها مصرف این کالا مقداری کاهش‌یافته چراکه معمولاً آخر هر ماه قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند.»

این در حالی شروع فصل بازگشایی مدارس و اضافه‌شدن هزینه‌های آموزشی فرزندان برای خانواده‌ها سبب شده است در این ماه‌های آغازین مدارس ناچار باشند برای مدیریت درآمد و هزینه‌هایشان کالاهایی مثل محصولات پروتئینی را بیش از گذشته در سبد خود حذف کنند.

ایران به سال ۱۴۰۰ رسیده است و تنها چهار سال با آن عدد رویایی که طی دو دهه گذشته مقامات ایران وعده می‌دانند، برترین و بهترین کشور در کل منطقه می‌شود فاصله دارد.

مردم هر روز بیشتر متوجه عمق فاجعه‌ای که تحریم‌ها، فساد گسترده و تصمیمات غیرکارشناسی حکومت جمهوری اسلامی بر پیکره اقتصادی ایران نشانده است، می‌شوند. سبدها و کیسه‌های کوچک و خالی‌تر شده مردم واقعیتی است که نمی‌شود با شعار و وعده و دستور نادیده‌اش گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *