– «روز پزشک» امسال با هشدار نسبت به مهاجرت گسترده پزشکان از کشور و تهدید جدی ساختار درمانی کشور همراه بود.
– روزنامه «جمهوری اسلامی» با اشاره به اینکه «عامل اصلی مهاجرت پزشکان، مسئله اقتصادی است» نوشته است «قطعاً بعضی مسائل دیگر که به آزادیهای مشروع و حقوق شهروندی مربوط میشوند نیز در مهاجرتها تأثیر دارند.»
– روزنامه «جمهوری اسلامی» به حضور ۸ هزار پزشک ایرانی حاذق در بالاترین سطح علمی و تخصصی فقط در آمریکا به عنوان نمونهای از مهاجرت پزشکان اشاره کرده است.
در حالی که مدتهاست زنگ خطر مهاجرت پزشکان از ایران به صدا درآمده، روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی نسبت به «فاجعه فقر پزشکی» در کشور هشدار داده و اعلام کرده هشت هزار پزشک ایرانی حاذق فقط در ایالات متحده مشغول طبابت هستند.
در ایران روز اول شهریورماه و همزمان با زادروز ابوعلی سینا دانشمند شهیر ایرانی به عنوان «پزشک» نامگذاری شده است. روز پزشک امسال اما با هشدار نسبت به مهاجرت گسترده پزشکان از کشور و تهدید جدی ساختار درمانی کشور همراه بود.
روزنامه «جمهوری اسلامی» به همین مناسبت در سرمقالهای با عنوان «فاجعه فقر پزشکی را جدی بگیرید» نوشته که «روز پزشک امسال را هم پشت سر گذاشتیم و شعارهایی در حمایت از پزشکان دادیم ولی نشانهای از اینکه مسئولین نظام، هشدارهای صاحبنظران درباره مهاجرت پزشکان و قریبالوقوع بودن مبتلا شدن کشور به کمبود شدید پزشک به ویژه در رشتههای بسیار مهم و حیاتی را جدی گرفته باشند وجود ندارد.»
در این مطلب با اشاره به پتانسیلهایی که در زمینه پزشکی وجود داشته آمده که «ما ایرانیان با برخورداری از نیروی انسانی کمنظیر که بزرگترین ثروت ملی کشور است و با بهرهگیری از امکانات بسیار خوب کشور، میتوانستیم پیشرفتهای پزشکیمان را بقدری رشد بدهیم که در علم پزشکی، کادر پزشکی و انجام معالجات، حرف اول را در جهان بزنیم.»
در ادامه این مطلب به حضور ۸ هزار پزشک ایرانی حاذق در بالاترین سطح علمی و تخصصی فقط در آمریکا اشاره شده و آمده که «در کشورهایی از قبیل کانادا، آلمان، انگلیس، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی و همینطور کشورهای عربی و شرقی نیز پزشکان زیادی با ملیت ایرانی مشغول به کار هستند که ترجیح میدهند در صورتی که زمینه کار در ایران فراهم باشد در کشور خود فعالیت کنند.»
در این گزارش همچنین ضمن تأکید بر اینکه «عامل اصلی مهاجرت پزشکان، مسئله اقتصادی است» آمده که «قطعاً بعضی مسائل دیگر که به آزادیهای مشروع و حقوق شهروندی مربوط میشوند نیز در مهاجرتها تأثیر دارند ولی اینها اموری نیستند که نتوان با تأمین آنها پزشکان و سایر دانشمندان و متخصصان را جذب کرد.»
محمد رییس زاده رئیس کل نظام پزشکی نیز اواخر امرداد با اشاره به مهاجرت گسترده پزشکان به خارج کشور، خالی شدن ایران از نیروی پزشکی را بحرانی جدی خواند و تأکید کرد که پزشکان از حرفهای که برای آن تربیت شدهاند دست میکشند تا در «خارج از حوزه پزشکی» یا در بخشی دیگر از این حوزه فعالیت کنند.
رئیس کل نظام پزشکی افزوده بود «بعضیها شوخی شوخی با جامعه پزشکی کشتی میگیرند ولی جدی جدی کشور از حضور پزشکان خالی میشود.»
او حفظ نشدن حرمت جامعه پزشکی و مشکلات معیشتی و شیوه تعرفهبندی درآمد نادرست برای این قشر را از عوامل تشدید مهاجرت پزشکان در سالهای گذشته عنوان کرده است.
بر اساس آمارها طی دو سال گذشته دستکم ۱۰هزار پزشک متخصص از ایران مهاجرت کردهاند. بسیاری از کرسیهای تخصص پزشکی در دانشگاهها از جمله تخصص «جراحی کودکان» و «قلب» بدون متقاضی مانده است.
روزنامه «هممیهن» نیز با انتشار گزارشی با عنوان «موج شتابان مهاجرت کادر درمان» نوشته «افرادی که اگر چه همزمان هم پزشک و هم دانشجو هستند، اما مورد انواع بیعدالتیها قرار گرفته و سرانجام از ادامه فعالیت خود منصرف شده یا از کشور مهاجرت میکنند.»
«رصدخانه مهاجرت ایران» زیرمجموعه پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه «شریف» (آریامهر) تهران که با همکاری معاونت علمی و فناوری نهاد ریاست جمهوری فعالیت میکند، خردادماه سال گذشته اعلام کرد که ۴۵ درصد از «پزشکان و پرستاران» کشور تمایل دارند از ایران «مهاجرت» کنند.
گزارش دیگری که شهریور سال گذشته منتشر شده بود نشان میداد که در سازمان نظام پزشکی حدود ۸۵ هزار پزشک عمومی شماره نظام پزشکی دارند اما از این میان فقط حدود ۴۰ هزار نفر پروانه کار و طبابت دارند و حدود نیمی از آنها اساسا در شغل خود فعال نیستند. همزمان اما کمبود ۱۸ هزار پزشک در شبکه نظام ارجاع و پزشک خانواده و خانههای بهداشت اعلام شده و مشخص شده بود که حدود ۲۰ هزار پزشک عمومی هم کار پزشکی انجام نمیدهند.
خردادماه امسال نیز ایرج خسرونیا رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران اعلام کرد که تعدادی از پزشکان شغل طبابت را رها کرده و به مشاغل دیگر روی آوردهاند؛ حتی برخی از آنان به مسافرکشی یا دلارفروشی رو آوردهاند.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی افزوده بود که پزشکان هم مانند سایر صنوف باید زندگی کنند و وقتی درآمدهای پزشک با هزینههای زندگی همخوانی نداشته باشد، مجبورند به شغل دوم رو بیاورند.
ایرج خسرونیا درباره هزینههای پزشکان و عدم تناسب دخل و خرج آنها گفته بود که «هر پزشک برای اداره یک مطب ماهانه باید ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای اجاره مطب، هزینه آب و برق، مالیات، بیمه و حقوق منشی و مستخدم پرداخت کند، در حالی که چنین درآمدی ندارد. در چنین شرایطی اغلب پزشکان مجبور هستند، در کنار طبابت شغل دوم یا سوم هم داشته باشند تا بتوانند هزینههای زندگی را تأمین کنند. متأسفانه بسیاری از پزشکان عمومی، داخلی، عفونی و اطفال بطور جدی با مشکلات مالی مواجه شدهاند و درآمدهای آنها برای ادامه زندگی کافی نیست.»
او همچنین از تغییر شغل تعداد زیادی از پزشکان خبر داده و گفته بود که وضعیت مالی پزشکان به قدری ناگوار است که برخی پزشکان به این نتیجه رسیدهاند که مطب خود را تعطیل و به جای آن کافی شاپ یا آرایشگاه تأسیس کنند. برخی بساز و بفروش شدهاند، حتی برخی از آنان به مسافرکشی یا دلارفروشی رو آوردهاند.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی در بخش دیگری از سخنانش به مهاجرت گسترده بخش دیگری از پزشکان از کشور پرداخته و گفته که مشکلات معیشتی و درآمد اندک پزشکان، مهاجرت آنان را افزایش داده است بطوری که در سه سال گذشته حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار پزشک از کشور مهاجرت کردهاند.
ایرج فاضل رئیس جامعه جراحان ایران به تازگی نسبت به کاهش جراحان در آینده هشدار داد و گفت که «استقبال از تمام رشتههای پایه در کنکور کاهش یافته و امروز در بسیاری رشتههای تخصصی مثل جراحی کودکان یا جراحی قلب حتی یک داوطلب هم نداریم.»
ایرج فاضل افزوده که «این وضع از چند سال قبل آغاز شد و در سالهای اخیر به شدت پیشرفت داشته و مهمترین مسئله این است که با ادامه چنین شرایطی، ۱۰ یا ۲۰ سال بعد، در بسیاری رشتهها دیگر متخصصی در کشور نداریم.»
علی جعفریان استاد گروه جراحی عمومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو انجمن بینالمللی پیوند کبد نیز بهار سال گذشته با استفاده از هشتگ «سونامی_مهاجرت» در توئیتی نوشته بود: «خالی ماندن بیش از ۶۵۰ ظرفیت تخصصی پزشکی حتی در رشتههایی مثل قلب و اورولوژی، بیش از گروه پزشکی باید برای مسئولان زنگ خطر را به صدا درآورد. این همان آزمونی است که برای قبولی در هر رشتهای سوال خرید و فروش میشد.»
پیشتر در سال ۱۴۰۰ نیز محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی از پر نشدن ظرفیتهای دستیاری پزشکی و انصراف تعداد زیادی از رزیدنتها خبر داده بود.
رضا لاریپور سخنگوی سازمان نظام پزشکی فروردین امسال در توئیتی نوشت: «از همین الان یادتون باشه تعداد انصرافیهای امسال رزیدنتی را بشمریم، فقط سال یکی و تازهوارد! میخوام بفهمانم که وقتی میگوییم سه سال دیگه باید گدایی پزشک بکنید، حرف بیربطی نزدیم. با حرف عمه و تعریف خاله نمیشه، مردمداری و مملکتداری کرد.»
محمدرضا اسدی نائب رئیس سازمان نظام پزشکی کشور نیز گفته که «امروز بسیاری از ظرفیتهای پذیرش رزیدنتها در رشتههای مختلف خالی است و برخی از آنها نیز بعد از پذیرش رزیدنت با انصراف پذیرفتهشدگان مواجه میشوند. همه این موارد زنگ خطری برای سلامت کشور هستند و ما عمیقا نگران فروپاشی نظام سلامت کشور هستیم.»
اینهمه در حالیست که مقامات وزارت بهداشت بیتفاوت به فاجعهای که در ساختار درمانی کشور در حال پدیدار شدن است، همچنان به فرافکنی و ادعاهای بیاساس مشغول هستند.
بهرام عیناللهی وزیر بهداشت، ادعایی درباره رتبه برتر ایران در تمامی شاخصهای سلامت مطرح کرده است و گفته که در همه شاخص های سلامت بالاتر از منطقه هستیم. این در حالیست که آمارها چنین ادعایی را رد میکند.
حمید سوری اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه «بهشتی» تهران با بیان اینکه «شاخصهای سلامت در ایران بهطور کلی نسبت به بسیاری از کشورهای مدیترانه شرقی کمتر است» گفته که «در چهار شاخص مرگ نوزادان، مرگ زیر یکسال، مرگ زیر ۵ سال، کمبود وزن هنگام تولد، بیش از ۸ کشور منطقه مدیترانه شرقی رتبهای بهتر و بالاتر از ما دارند.»
این استاد دانشگاه افزوده که «طبق گزارش سال ۱۴۰۰ مرکز آمار ایران بیش از ۴۷ درصد مرگهای هموطنان زودرس است. این درحالیست که براساس آمارهای سال ۲۰۲۱ این نسبت در ژاپن ۱۵ درصد؛ در آلمان حدود ۲۰ درصد؛ در عربستان سعودی حدود ۲۳ درصد؛ در کره جنوبی ۳۱ درصد و در ترکیه ۳۸ درصد است. امید به زندگی در بدو تولد نیز که از شاخصهای مهم سلامت است در ایران ۷۳.۹ سال؛ در ژاپن ۸۴.۸ سال، در آلمان ۸۶ سال، در عربستان ۷۶.۹ سال؛ در کره جنوبی ۸۳.۷ سال و در ترکیه ۷۶ سال است.»
حمید سوری افزوده که «رتبه امید به زندگی بدو تولد در ایران و در منطقه بعد از کشورهای رژیم صهیونیستی؛ قطر، بحرین، کویت، امارات، عربستان، الجزایر، ترکیه، لبنان، اردن، و مراکش قرار دارد. رتبه کشورهای تونس، عمان، سوریه، عراق، مصر، پاکستان، سودان، یمن و جیبوتی و افغانستان پس از کشور ما است.»
این اپیدمیولوژیست افزوده که «در بسیاری از زمینههای سلامت، هنوز هم چالشهایی در ایران وجود دارد. برای مثال، نرخ ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی در ایران بسیار بالاست و از دیگر چالشها میتوان به عوارض پزشکی ناشی از مصرف مواد مخدر و افزایش نرخ ابتلا به بیماریهای مزمن مانند دیابت و سرطان اشاره کرد.»
کیهان چاپ لندن