انتشار جزییات شیوهنامه تازه دانشگاههای علوم پزشکی درباره نوع پوشش و دیگر ضوابط تعیین شده، واکنشهای متعددی را برانگیخته است.
در روزهای گذشته، وزارت بهداشت ایران متنی را با عنوان «شیوه نامه اجرایی آییننامه رفتار و پوشش حرفهای دانشجویان و دستیاران دانشکدهها و دانشگاههای علوم پزشکی» منتشر کرد. این شیوهنامه، محدودیتها و ضوابطی را که دانشجویان باید در دانشگاه و محیطهای درمانی رعایت کنند، اعلام میکند. شیوهنامه همچنین از دانشگاهها میخواهد که برای رعایت آن محدودیتها، از دانشجویان تعهد کتبی گرفته شود و برای سنجش رعایت آنها، به دانشجویان کارنامه انضباطی «پوشش و رفتار» ارائه شود.
در واقع شیوهنامه به دانشجویان و دانشگاهها اعلام میکند که آییننامه رفتار و پوشش دانشجویان باید چگونه اجرا شود، اما جزییات آن برای بسیاری جالب توجه بوده و خبرساز شده است. برخی از رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی به محدودیتهای جزئی مطرح شده در این شیوهنامه اشاره کردهاند.
روزنامه «اعتماد» در مطلب مفصلی به جزییات این شیوهنامه پرداخت. این روزنامه با اشاره به بخشی از شیوهنامه نوشت: «اعضای هیاتعلمی موظف شدهاند بابت میزان حجاب و پوشش دانشجو و دستیار پزشکی به او نمره بدهند، علاوهبر اینکه طبق این شیوهنامه، کارنامه جداگانهای به اسم “کارنامه پوشش و رفتار حرفهای” در مورد میزان حجاب و رفتار دانشجو یا دستیار پزشکی صادر خواهد شد.»
کاربران شبکههای اجتماعی هم به ممنوعیت جویدن آدامس در محیطهای درمانی، ممنوعیت موی فر برای مردان و کاشت ناخن و مژه برای زنان، ممنوعیت ادکلن و لوازم آرایشی و مواردی دیگر ازایندست اشاره کردند.
تلاش برای یک دست کردن جامعه
«مهرداد درویش پور»، جامعهشناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد، در گفتوگو با «ایرانوایر» درباره صدور چنین شیوهنامههایی در دانشگاهها گفت که یکی از شیوههای که نظامهای توتالیتر برای اینکه جامعه را یکدست کرده و بهشکل دلخواه خودشان در بیاورند، مداخله گسترده در زندگی خصوصی و مسائل شخصی مردم است: «بنابراین اینکه حکومت شبه توتالیتری که در بیش از چهار دهه نتوانسته جامعه را به رنگ و دلخواه خودش در بیاورد، دوبارهتلاش میکند در دانشگاهها با تهیه چنین شیوه نامههایی و تعهد گرفتن از دانشجویان برای رعایت آن، شکلی از پادگانی کردن فضا را نهفقط در حد اخراج و تصفیه استادان و دستگیری دانشجویان، بلکه تا سر حد مداخله پلیسی و نقض حریم شخصی و کرامت انسانی در جزئیترین اشکالش دنبال کند.»
به گفته این جامعه شناس، چنین رفتاری از سوی حکومت این پیام جدی را به جامعه و دانشجویان میدهد کمترین چیزی که حکومت برای آن ارزش قائل است، ارزشهای علمی و آگاهیرسانی درباره استانداردهای علمی برای دانشجویان است. بهجای آن، حکومت بهدنبال تبدیل دانشگاه به مکتبخانه و یک محیط بهشدت مذهبی است؛ محیطی که به کنترل ارزشهای توتالیتر نظام در آمده باشد؛ چنانکه حتی ممنوعیت کاشت ناخن و مژه را وضع میکند.
مقابله با سبک زندگی که از دل «جنبش، زن، زندگی» آزادی برآمد
مهرداد درویشپور، یکی دیگر از دلایل فشار حکومت بر دانشگاهها را شکست حکومت تهی کردن دانشگاه از مفهوم سنگر آزادی، از دوران انقلاب فرهنگی در سالهای آغازین جمهوری اسلامی تاکنون دانست.
او توضیح داد که امروز عملا میبینیم که دانشجویان همچنان نهفقط در سنگر آزادی دانشگاه هستند، بلکه بهراستی بخشی از پیشقراولان جامعه در به چالش کشیدن ارزشهای حکومت اسلامی و تداوم بخشی به مبارزه هستند که در جنبش زن زندگی آزادی نیز حضور پررنگی داشتند.
به گفته این جامعهشناس، حکومت دوباره تلاش میکند تا با سختگیری در مورد حجاب و حتی اولویتبندی در گزینش براساس حجاب، یک نسل از جوانان مطیع و وفادار نظام بهوجود بیاورد.
مهرداد درویشپور یکی دیگر از دلایل حکومت برای چنین اقداماتی را، تلاش برای مهار و سرکوب ارزش ها و سبک زندگی که جنبش «زن زندگی آزادی» نمایان کرده، عنوان میکند. این جامعهشناس توضیح داد که این جنبش بهصراحت یک سبک زندگی متفاوت از ارزشهای حکومت را به نمایش میگذارد؛ مثلا اینکه زنان نمیخواهند حجاب اجباری را رعایت کنند. این پیشروی برای بسیاری الهامبخش شد و امروز زنان بسیاری در جامعه بدون حجاب رفتوآمد میکنند. درویشپور گفت: «برای حکومت بسیار مهم است که این سبک زندگی را مهار کند و از بین ببرد. شدت بخشیدن به سختگیریها بر سر حجاب در محیطهای دانشگاهی، بخشی از تداوم نبرد حکومت علیه ارزشهایی است که جنبش “زن، زندگی، آزادی” آفریده و بخشی از آن، مقابله با حجاب اجباری بوده است.»
به اعتقاد این جامعهشناس، از همین روست که این فشارها را در محیط دانشگاه که یک محیط قابل کنترلتر است و نسل جوان در آن تردد دارند، دنبال میکند. فشارهایی که به گفته او، علیه دانشگاه و دانشجویان چندگانه است؛ هم فشار علیه دانشجویان بهمثابه نمادهای جنبش آزادیخواهی است، هم فشار بر دانشجویان بهمثابه نسل جوانی است که ارزشهای دیگری را دنبال میکند و آینده ساز فردا است و هم فشار ویژه به دانشجویان زن و تمام کسانی است که ارزشهای برابری جنسیتی و ضدایدئولوژی مردسالار را دنبال میکنند.
انتقام از دانشجویان و جامعه پزشکی
از سوی دیگر، «سحر مطلبی» هم یکی از دلایل سختگیری شدید بر دانشجویان پزشکی و کادر درمان را، موضع گیریهای این گروه در حوادث اعتراضات سال ۱۴۰۱ دانست. این پزشک و پژوهشگر به ایرانوایر گفت که جامعه پزشکی از اصنافی بود که از همان اوایل در جنبش «زن، زندگی، آزادی» بهطور مصمم وارد میدان شد و بهطور کاملا مدنی و مسالمتآمیز به سرکوبها، به استفاده از آمبولانسها در عملیات سرکوب، به گزارش غیرواقعی درباره مرگ مهسا و در ادامه به حملات شیمیایی به مدارس دخترانه، اعتراض کرد.
ضمن اینکه گروههایی از داخل جامعه پزشکی و پرستار، به آسیبدیدگان در این اعتراضات کمک میکردند. در نتیجه به گفته سحر مطلبی، قابل پیشبینی بود که حکومت واکنش نشان دهد و تلاش کند تا جامعه پزشکی را با این فشارها با خود همسو بکند. او اضافه کرد که در جریان این تلاش جمهوری اسلامی، تعداد زیادی از استادان و متخصصان دانشگاهی بازداشت یا اخراج شدند و از سوی دیگر، افرادی از گروههای حشدالشعبی و سوریهای به این دانشگاهها وارد شدند که همگی در راستای همین تلاش حکومت برای یکدست کردن دانشگاهها، بهویژه دانشگاههای پزشکی بوده است.
کاهش توان علمی بخش پزشکی و افزایش مهاجرت
سحر مطلبی با بیان اینکه حکومت با صدور چنین شیوه نامهها و افزایش فشارها بر دانشگاهها میخواهد بافت متخصصان را تغییر دهد، گفت که حکومت بیشتر بهدنبال آن است که که گروههایی که همراه و هم عقیده حکومت نیست، رها کنند و بروند؛ یعنی به روشنی با اخراجها و سختگیریهایی که میدانند موجب گریز میشود در واقع مهاجرت متخصصان را تشویق میکنند. این پزشک و متخصص بهداشت جامعه بینالملل یادآوری کرد که در همین روزها، گزارشی از موج مهاجرت متخصصان و مسوولان جامعه پزشکی منتشر شده است.
او گفت: «وقتی کسانی که با کارهای علمی و پژوهشی در سیاستگذاری تاثیرگذار هستند، از کشور میروند، برنامههای کلی کشور در آن حوزه به هم میریزد. نتیجهاش این است که در بخش درمان، آمار ابتلا به سرطان بالا رفته است، تعداد نیازمندان به دیابت بالا رفته است، مبتلایان به بیماریهای قلب و عروقی بیشتر شدهاند و آمار خودکشی هم بالا رفته است، و بهطور کلی، سلامت مردم به خطر افتاده است.»
این پزشک همچنین به مشکلات دیگری در عرصه پزشکی ایران، ازجمله افزایش میزان خطاهای پزشکی اشاره کرد و گفت که این اتفاق به آن معنا است که بهدلیل اقدامات حکومت، از جمله ورود افراد با روابط و امتیازات و تقلب و افت آموزش پزشکی بهدلیل تصمیمهای حکومت، کیفیت سلامت و برنامههای کلان سلامت پایین آمده است.
برف بازی گروهی دانشجویان دختر و پسر هم ممنوع است
صدور شیوهنامه برای پوشش و رفتار دانشجویان پزشکی درحالی است که اقدامات مسوولان دانشگاه پیشاز آن هم تحقیر و سرکوب دانشجویان را بهدنبال داشته است؛ تحقیری که گاه بهخاطر مسائل بسیار ساده و پیشپا افتاده صورت میگیرد. یک دانشجوی پزشکی به ایرانوایر گفت که دانشجویان هنگام عبور از در ورودی دانشگاه، با نگاه طلبکارانه مامور حراست روبهرو میشوند که نظرات سلیقهای در مورد ظاهر آنان میدهد و مثلا میگوید ما شال را قبول نداریم، مقنعه ات کجاست، مانتوی رنگی چرا پوشیدی؟ آرایش تو در شان دانشجوی کشور اسلامی نیست. یا اینکه دانشجوی دختر را با سوالاتی تحقیرآمیز از این دست آزار میدهد: «خوشت میآید مردها از برجستگیهای بدنت لذت ببرند؟»
به گفته این دانشجو، دانشجویان پزشکی هر روز صبح با این قضاوتها و تحقیرهای خرد کننده، انگیزه و اشتیاق به یادگیری را از دست میدهند، اما این همه ماجرا نیست. مثلا اگر غذا را از سلف بیرون ببرند و بخواهند با همکلاسیهای خود دورهم غذا بخورند، با برخورد تحکمآمیز حراست روبهرو میشوند که میگوید: «تو حق نداری با جنس مخالف غذا بخوری». یکی دیگر تجربههای دانشجویان در مورد از برخوردهای ماموران حراست هم، تعهد گرفتن حراست از دانشجویان بهخاطر بابت برف بازی مختلط بوده است.
به گفته او، دانشجویانی که در برابر این فشارها ایستادگی کنند، با خطر اخراج و تعلیق و پروندهسازی روبهرو میشوند.
این دانشجوی پزشکی توضیح داد که برخورد با اساتید گاه به نوع دیگری صورت میگیرد. دانشگاه به استادان میفهماند که اگر برابر میل و معیار دانشگاه رفتار نکنند، ترفیع درجه علمی و تمدید قرارداد ممکن نیست. به همین دلیل هم بسیاری از افراد توانمند علمی یا عضو هیات علمی نمیشوند، یا انصراف میدهند که در هر دو حالت، ضررهای جبرانناپذیری به سطح علمی دانشجویان وارد میشود.
یک دانشجوی پزشکی دیگر میگوید: «قبلا دانشجویان پزشکی به فکر خواندن منابع معتبر و سخت مثل «غدد هاریسون» و «جراحی شوارتز» بودند اما الان باید فکر قد مانتو، مدل مو و ناخن باشند. انگار چیزی ارزش ندارد. وقتی جای فروزانفر را در دانشکده ادبیات حدادیان مداح بگیرد باید جای علم را هم موهومات دینی بگیرد.»
حالا با تصویری که ناظران دانشگاههای پزشکی و بخش درمان ارائه میدهند و با آماری که از وضعیت مهاجرت کادر درمان منتشر میشود، هنوز شیوهنامه تازه دانشگاههای علوم پزشکی درباره پوشش و رفتار اجرایی نشده، تکلیف کیفیت بخش درمان ایران تا حدودی روشن شده است.
* «غدد هاریسون» نام کتابی در رشته پزشکی است.
شهره مهرنامی
ایرانوایر