جمهوری اسلامی ایران در جریان جنگ اخیر اسراییل و حماس، بیتوجه به اقدامات جنایتکارانه شبهنظامیان حماس، نسبتهایی به اسراییل در ارتکاب اعمال بزهکارانه و جنایتبار میدهد.
این نوشته در اینجا در پی رد یا اثبات اعمال جنایتکارانه دو طرف جنگ اسراییل و حماس نیست، بلکه به شباهتهای حکومت ایران در سرکوب اعتراضات ایرانیان با آنچه که اسراییل را از بابت آن سرزنش میکند، میپردازد.
در آستانه هفته سوم جنگ میان حماس و اسراییل، «محمد کاظم موحدی آزاد»، دادستان کل کشور در ایران، گفته است از دادستانهای سراسر ایران خواسته علیه افراد سیاسی و نظامی دولت اسراییل پرونده جنایی تشکیل دهند.
مواردی که در نامه دادستان کشور در ایران گفته شده عبارت است از، حملات وحشیانه رژیم اشغالگر قدس به مردم بیدفاع و بیپناه غزه با اقداماتی از قبیل کشتار هدفمند غیر نظامیان، تخریب گسترده اموال غیرنظامی، استفاده از سلاحهای ممنوعه، انتقال اجباری مردم فلسطین از سرزمین مادری خود، محاصره کامل، حمله به بیمارستانها و اماکن دینی و آموزشی که با هدف نابودسازی و کشتار وسیع به ویژه زنان، کودکان و افراد سالخورده صورت میگیرد، از مصادیق بارز جنایت جنگی جنایت علیه بشریت و نسل زدایی است و موجب تعهد کشورها به محاکمه آنان میشود.
برای به دست آوردن تصویر واضحتری از عملکرد جمهوری اسلامی در برابر شهروندان معترض ایران که غیرنظامی بودهاند، از موارد مربوط به سرکوبهای خونین و گسترده حکومت ایران از ابتدای انقلاب بهمن۱۳۵۷ تاکنون، صرفا رفتار حکومت در شش ماه دوم سال ۱۴۰۱ را مورد اشاره قرار میدهیم که هنوز در حافظه جمعی ایران زنده است و موارد پیشاز آن را، در جای دیگری بررسی خواهیم کرد.
کشتن کودکان
جمهوری اسلامی ایران، اسراییل را به متهم میکند که در جریان عملیات نظامی خود، باعث کشته شدن کودکان فلسطینی ازجمله کودکان غزه میشود.
با اینکه حکومت ایران در صدد متهم کردن حداکثری اسراییل است، مستنداتی مبنیبر هدف قرار دادن عمدی کودکان بیرون نداده، اما صرفا از ۲۶شهریور۱۴۰۱ تا ۲۰ دی آن سال، ۷۴ کودک، یعنی افراد زیر ۱۸ سال در سراسر ایران بهدست نیروهای مسلح، شامل نظامیان رسمی و شبهنظامیان جمهوری اسلامی کشته شدند.
اسامی ۴۶ تن از کودکان کشته شده که هویت آنها به صورت عمومی اعلام شد و در فاصله زمانی شروع سرکوب اعتراضات یعنی ۲۶شهریور تا روز اول آذر ۱۴۰۱ کشته شدند، توسط «ایرانوایر» در این گزارش آورده شده است. حدود سه هفته بعد هم «سازمان عفو بین الملل» گزارش مشابهی همراه با نام ۴۴ کودک کشته شده در پاییز ۱۴۰۱ توسط نیروهای سرکوب را منتشر کرد.
مدتی بعد «سازمان حقوق بشر ایران» که در نروژ مستقر است، اعلام کرد که در شش ماه دوم سال ۱۴۰۱، دستکم ۶۴ کودکان در جریان سرکوبها به دست نیروهای مسلح جمهوری اسلامی کشته شدند.
با اینکه هدف قرار دادن کودکان ازجمله اعدام افراد بهدلیل ارتکاب عملی در زمان کودکی در جمهوری اسلامی رویهای عادی بوده، اما شدت این عمل در جریان سرکوبهای سال ۱۴۰۱ بهحدی بود که معترضان و برخی از چهرههای جهانی، به جمهوری اسلامی لقب «حکومت بچهکش» دادند.
هدف قرار دادن فرد یا جمعیت غیرنظامی
اصولا در جریان سرکوب خونین معترضان در ایران که به کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ تن در سال ۱۴۰۱ منجر شد، همه افراد هدف قرار داده شده، شهروندان غیرنظامی و غیرمسلح بودند که بهصورت مسالمتآمیز خواهان تغییرات موردنظرشان شده بودند.
به غیر از شلیکهای مرگبار به اعضای حیاتی معترضان غیرمسلح، جمهوری اسلامی ایران از مقطعی اقدام به هدف قرار دادن چشم معترضان کرد که حاصل این روش از سرکوب، دهها شهروندی است که چشم خود را براثر شلیک ماموران مسلح از دست دادهاند.
به غیر از شلیک با تجهیزات جنگی به سوی معترضان مسالمتجو، هدف قرار دادن آنها با تفنگهای ساچمهای که دهها ساچمه را وارد بدن فرد هدف قرار گرفته وارد می کند، از دیگر نمونههای استفاده از سلاح های غیرمجاز توسط جمهوری اسلامی ایران است که از اسراییل بابت آن انتقاد میکند، اما خود بهشکلی بسیار گسترده و بدون محدودیت، آن را بهکار میگیرد.
چه در مخاصمات بینالمللی، چه در درگیریهای داخلی، هدف قرار دادن غیرنظامیان «اکیدا ممنوع» است و عمل جنایتکارانه محسوب میشود. حال آنکه اعتراضات در ایران ابدا مخاصمه، یعنی درگیری نظامی نبوده، بلکه صرفا بیان مسالمتجویانه اعتراض بوده که به خشنترین و خونینترین شکل ممکن، از سوی نیروهای مسلح حکومت ایران، جواب گرفته است.
استفاده از سلاح ممنوعه
درصورتیکه مقامهای رسمی یک کشور تشخیص دهند که برای حفاظت از شهروندان در زمان بروز اعتراضات شهری، کاربرد زور لازم است، استفاده از آن باید فقط و فقط در حد مجاز و مورد نیاز، و با استفاده از ادوات و سلاحهای قانونی و دارای جواز باشد.
استفاده از تسلیحات جنگی مانند تفنگهای شکاری، تیربار و حتی هر نوع سلاح گرم برای مواجه با جمعیت غیرنظامی، «ممنوع» است.
تنها جایی که استفاده سلاح گرم مجاز است، زمانی است که فردی جمعیت را به خطر مرگ انداخته باشد، یا خطر قطع عضو یا خسارت بدنی و جسمی غیرقابل جبران از سوی مهاجم قطعی باشد. در این وضعیت، اگر استفاده از سلاح سرد نظیر باتوم کاربردی نباشد، شلیک به پایین تنه فرد مهاجم به قصد متوقف کردن او، مجاز است.
درحالیکه جمهوری اسلامی ایران برای فرونشاندن اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان، به روی آن سلاح جنگی گشوده و ماموران مسلح آن آزادانه معترضان را قتل رساندند. یعنی عملی که جمهوری اسلامی، اسراییل را به ارتکاب آن در برابر فلسطینیها متهم میکند، خود بهوضوح در برابر شهروندان ایرانی انجام میدهد.
تخریب گسترده اموال غیرنظامی
در جریان سرکوب اعتراضات سال ۱۴۰۱، بارها و بارها تصاویر حمله ماموران مسلح جمهوری اسلامی به اموال عمومی منتشر شد. مهاجمان در موارد متعدد لباس فرم نظامی به تن داشتند. به غیر از تخریب اموال عمومی مانند لوازم و مبلمان شهری و شیشه فروشگاهها و بانکها، ماموران جمهوری اسلامی اموال شخصی افراد را هم هدف حمله و تخریب، و گاه برچیدن آن کردند.
شکستن شیشه اتومبیلها و وارد کردن خسارت به آنها و موتورسیکلت افراد، حمله به منازل مسکونی مردم در شهرک اکباتان تهران و تخریب گسترده آن و سپس جمع کردن واحدهای تجاری و کسب در مرکز خرید اکباتان، از نمونه تخریبهای صورت گرفته توسط ماموران حکومت ایران است.
جمهوری اسلامی که اسراییل متهم به تخریب گسترده اموال غیرنظامی و عمومی میکند، خود بهطور مکرر و سازمانیافته، دست به چنین عملی در ایران میزند.
حمله به بیمارستانها و ممانعت از کمک پزشکی
حکومت ایران، ارتش اسراییل را متهم به حمله به بیمارستان و مراکز آموزشی میکند. اقدامی که خود بهکرات و به شیوه خاص خود در زمان سرکوب معترضان در پیش گرفته و در این زمینه، صاحب تجربهای انباشت شده است.
ماموران جمهوری اسلامی با تعقیب افراد زخمی در بیمارستانها، این افراد را دستگیر میکنند، که خود عامل بازدارندهای برای مراجعه زخمیها به مراکز درمانی و بیمارستانی است و در زمان مراجعه افراد زخمی به بیمارستانها و مراکز درمانی که خطر این کار را پذیرفتهاند، آنها را پیش از تکمیل روند درمانی با خود به بازداشتگاه میبرند.
حتی عوامل پزشکی و درمانی را که هویت مراجعهکنندگان را افشا نمیکنند، بازداشت و با روشهای امنیتی زیر فشار می گذارند و تلاش میکنند مانع مداوای زخمی ها در خارج از محیط بیمارستانی و درمانی مثل منزل پزشکان هم شوند.
استفاده نظامی از آمبولانس بهعنوان خودرو بازداشت، انتقال زندانی و حتی جابهجایی نیروهای مسلح در جریان سرکوبهای سال ۱۴۰۱ هم، بهکرات مشاهده شد. امری که مشخص شده سابقهای طولانی در جمهوری اسلامی دارد و ازجمله اعمال جنایتکارانه محسوب میشود.
حمله به مراکز آموزشی
درحالی اسراییل از سوی حکومت ایران دولتی معرفی میشود که به مراکز آموزشی فلسطینیها حمله میکند، جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱، هجوم و حمله به مراکز آموزشی ایرانیان، یعنی اتباع خود را به امری عادی و روزمره بدل کرد.
در جریان سرکوبهای سال ۱۴۰۱، حمله نیروهای مسلح به مراکز آموزشی همانند مدارس، دستگیری عوامل آموزشی و مدیر مدرسه و حتی دستگیری دانشآموزان و بازجویی از آنها و سپس انتقال اجباری آنها به مراکز درمان بیمارهای روانی، بهشکل خطرناکی رایج شد.
در سه ماهه پایانی سال تا بهار ۱۴۰۲، حمله به مدارس و عموما آموزشگاههای دخترانه با عوامل شیمیایی که باعث مسمومیت کودکان میشد، رواج پیدا کرد. مقامهای جمهوری اسلامی ایران ابتدا اعلام کردند که برخی از عوامل را بازداشت و پس از «نصیحت»، آزاد کردند. مدتی بعد از شدت این حملات کاسته و رفتهرفته پایان یافت، اما تا به این تاریخ نه متهمان و عوامل معرفی شدند، و نه خبری از محاکمه عادلانه آنها بوده است.
اینها فهرستی اجمالی از اعمال جنایتکارانه و قابل تعقیب بینالمللی است که جمهوری اسلامی ایران علیه اتباع ایرانی، بهعنوان نمونه، در سال ۱۴۰۱ بهکار گرفته، اما اسراییل را بابت ارتکاب احتمالی آن، لایق سرزش و تعقیب میداند.
فرامرز داور – ایران وایر