وضعیت نگران‌کننده کاخ سعدآباد؛ تخریب و سرقت اموال تاریخی

By | ۱۴۰۲-۱۱-۰۱

مشخص نبودن شرایط نگهداری از بنا، اخبار تخریب بخشی از کاخ، بریدن درختان محوطه و سرقت فرش‌های تاریخی، همگی نشان‌ می‌دهد که شرایط «کاخ تاریخی سعدآباد» نگران‌کننده است.

درحالی‌که وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی این روزها برای حل مشکل کشاورزی و ساخت‌وساز روستاییان قصد دارد زیر میز بزند، شرایط بعضی بناهای مهم تاریخی پایتخت ایران به دلیل سهل‌انگاری نگران‌کننده است.

مشخص نبودن شرایط نگهداری از بنا، اخبار تخریب بخشی از کاخ، بریدن درختان محوطه و سرقت فرش‌های تاریخی، همگی نشان‌ می‌دهد که شرایط «کاخ تاریخی سعدآباد» نگران‌کننده است.

با اعلام خبر ارسال پرونده مفقودشدن فرش‌های تاریخی کاخ سعدآباد به دادگاه ویژه روحانیت، بار دیگر کارشناسان میراث‌فرهنگی این سوال را مطرح کردند که چرا دولت‌ها در قبال حفاظت از بناهای تاریخی و گنجینه‌های ملی احساس مسئولیت ندارند.

نکته مهم در اخبار مربوط به نحوه خروج فرش‌های کاخ سعدآباد، آسودگی خیال سارقان از تبعات کار خود بوده است، به نظر می‌رسد آن‌ها با دریافت مجوزهای لازم ۴۸ قطعه فرش نفیس تاریخی را پیش چشم ماموران بخش حفاظت از کاخ خارج کرده‌اند.

سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت ابراهیم رئیسی، با تایید ارزش تاریخی فرش‌ها گفته است: «‌۴۸ تخته فرش مربوط به دوره قاجار است و قابل قیمت‌گذاری نیست.»

این پرونده‌ ۱۰ مظنون دارد و رسانه‌های نزدیک به دولت رئیسی مدعی‌اند یکی از مقامات ارشد دولت روحانی و فرزندش در این فهرست قرار دارند.

قابل‌توجه است که کاخ سعدآباد به دلیل قرارداشتن بخش‌هایی از آن زیر نظر نهاد ریاست‌جمهوری دارای یکی از سخت‌ترین لایه‌های حفاظتی است.

وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هر دو در موضوع حفاظت امنیتی از بخش‌هایی از کاخ که در اختیار نهاد ریاست‌جمهوری است نقش دارند و حفاظت افراد و مقامات و ساختمان حافظیه کاخ که محل خروج  فرش‌ها است، در اختیار سازمان اطلاعات سپاه قرار دارد که مسئول حفاظت از محل تردد سران حکومت است.

اگرچه ساختمان حافظیه در دل مجموعه کاخ سعدآباد نیست، اما ساخت آن به دهه ۷۰ باز‌می‌گردد که برای استفاده نهاد ریاست‌جمهوری ساخته شد. این موضوع باعث طرح این سوال می‌شود که فرش‌های دوره قاجار چرا باید از کاخ‌های تاریخی سعدآباد به ساختمان حافظیه انتقال یابند.

بر اساس شواهد اعلام شده، خروج فرش‌ها از مجموعه کاخ سعدآباد با یک دستگاه وانتپیش چشم ماموران  حفاظت  این کاخ انجام شده است.

 نحوه حفاظت از کاخ سعدآباد امکان انتقال پنهانی فرش‌ها را ناممکن می‌کند. همچنین با درنظرگرفتن روند اداری انتقال اموال دولتی، به‌ویژه اموال ارزشمند تاریخی، بی‌شک در نامه‌نگاری‌های مرتبط با این انتقال باید مقصد آن مشخص باشد که تا این لحظه هیچ‌کدام از مقام‌ها جزئیاتی در‌این‌باره منتشر نکرده‌اند.

فارغ از آنچه در این پرونده مطرح است و این نکته که مقام‌های عالی کدام دولت حقیقت ماجرا را بیان می‌کنند، باید این سوال را در نظر گرفت که ساختار حفاظت از دیگر گنجینه‌های ملی در موزه‌ها و اماکن تحت حفاظت ویژه تا چه حد شکننده است.

اگر ۴۸ قطعه فرش نفیس با وزن و ابعاد بالا پیش چشم ماموران بخش حفاظت کاخ سعدآباد با سخت‌ترین لایه‌های امنیتی، قابلیت بارگیری و خروج دارد، چگونه می‌توان این احتمال را مطرح نکرد که اشیایی با ابعاد کوچک‌تر طی سال‌های اخیر از این مجموعه به مقاصد نامعلوم انتقال پیدا نکرده باشند.

این پرسش یادآور وضع مجموعه‌ای از اشیا مفقود‌شده در موزه‌های ایران است که مقام‌های نظام سرقت آن‌ها را انکار کرده‌اند. اما باتوجه‌به اینکه کارشناسان میراث‌فرهنگی و جامعه به فهرست اموال ثبت‌شده در گنجینه‌ها دسترسی ندارند، امکان بررسی وجود گنجینه‌ها ناممکن‌ است.

کاخ سعدآباد از بهمن سال ۵۷ تا امروز بارها با خسارت‌های جبران‌ناپذیری مواجه شده است. هجوم افراد در سال ۵۷ و روزهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی باعث تخریب و سرقت برخی از اموال شد.

همچنین ناآگاهی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی از اهمیت حفظ اموال تاریخی و ارزش بنا موجب شد که به روایت مدیران حفاظتی کاخ در آن دوران، بخش‌هایی از بنا برای ممانعت از امکان ورود افراد دستخوش تخریب و تغییر شوند.

واگذاری بخشی از بنای اصلی به نهاد ریاست‌جمهوری فرصتی بود تا این کاخ ارزشمند تاریخی از دسترسی مدیران میراث‌فرهنگی و کارشناسان این حوزه خارج شود و بیشتر به مجموعه‌ای حاکمیتی با سطح دسترسی محدود امنیتی بدل شود.

فعالیت موزه این مجموعه هم در طول سه دهه گذشته موجب نشده است کاخ سعدآباد از گزند تخریب و ویرانی و بی‌مهری‌ها در امان بماند.

بریدن درختان و تخریب گلخانه سلطنتی برای ساخت بنای جدید در این مجموعه به‌خوبی نبود نگاه مسئولیت‌پذیر تاریخی و ملی به کاخ سعدآباد را نشان می‌دهد.

کاخ تاریخی سعدآباد که بخش مهمی از وقایع تاریخ ایران را در خاطر خود دارد، مانند دیگر بناهای تاریخی قربانی نگاه غیرکارشناسی مدیرانی است که به‌جای نگهداری، خود تیشه بر تاریخ این سرزمین فرود آورده‌اند.

طی این سال‌ها متاسفانه در سایه نبود نظارت و حساسیت لازم، اموال متعلق به میراث ملی ایران طی یک چرخه‌ برنامه‌ریزی‌شده ربوده یا تخریب شده‌اند و سپس به‌جای تلاش برای بازپس‌گیری آن‌ها، پرونده‌ها به موضوعی سیاسی، جناحی و امنیتی بدل شده که امکان حل‌وفصل و مشخص‌شدن تکلیف را سخت کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *