حجتالاسلام «سیدنصیر حسینی» نماینده ولیفقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و امام جمعه شهر یاسوج است. او که روز ۲۵ دی ۱۳۹۸ با حکم «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران به این دو سمت منصوب شده، متولد سال ۱۳۴۶ است.
در زندگینامهاش نوشته شده که جانباز است و پس از جنگ، به دروس حوزوی خود ادامه داده است.
او که در حوزه علمیه قم درس خوانده، شاگرد «ناصر مکارم شیرازی»، «محمدتقی بهجت»، «وحید خراسانی» و «عبدالله جوادی آملی» بوده است.
حسینی خود را یکی از مدافعان سرسخت نظام جمهوری اسلامی میداند و میگوید: «اگر بارها ما را بکشند و زنده کنند، دست از انقلاب و اسلام نخواهیم کشید.»
او از عملکرد شورای نگهبان به عنوان یکی از ساختارهای قوام دهنده این نظام سیاسی در فرصتهای مختلف هم دفاع کرده و معتقد است این شورا محکم ایستاده است تا نظام و جامعه آسیب نبینند.
حسینی یکی از چهرههای نظام جمهوری اسلامی که از تریبونهای نمازجمعه بیپروا به نفرتپراکنی میپردازند، دشمنان نظام، کسانی که حیوان خانگی دارند و همچنین زنانی که به حجاب اختیاری باور دارند را بارها مورد عتاب قرار داده است.
البته در کنار تمام سخنهای غیریتساز خود، همه را به مطالعه نیز دعوت میکند: «اهل مطالعه نباشیم، تن به ظلم و ستم میدهیم و خنثی میشویم و گاهی از استعمار و استکبار حمایت میکنیم.»
امریکا، انگلیس و إسرائیل باید از بین بروند!
زمانی که با دستور رهبر جمهوری اسلامی به عنوان نماینده ولیفقیه انتخاب شد، با توصیههای تکراری خامنهای که تقریبا به تمام ائمه جمعه انجام داده شدهاند، روی کار آمد. در نامه خامنهای آمده بود: «توصیه موکد اینجانب، حضور مردمی و ارتباط صمیمی جنابعالی با همه قشرهای مردم و رابطه گرم و پدرانه با جوانان و نونهالان آن منطقه است. تبیین و هدایت دینی و سیاسی در خطبههای بلیغ نماز جمعه توصیه دیگر اینجانب است.»
یکی از دغدغهها حسینی در خطبههای نماز جمعه از زمانی که جنگ اسرائیل و «حماس» آغاز شده، مجامع جهانی است. او مدام در خطبههای خود علیه نهادها و کشورهای مختلف سخن میگوید و از سکوت این نهادها ناراحت است: «سکوت و بیتفاوتی مجامع بینالمللی و کشورهای مدعی حمایت از حقوق بشر در مقابل جنایات رژیم غاصب اسرائیل در غزه مایه ننگ است.»
نماینده ولیفقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد معتقد است: «دنیا دیگر منتظر دولتها و سازمانهای بینالمللی وابسته به کانونهای قدرت غیرمردمی و غیرانسانی، از جمله امریکا و انگلیس و غیره نمیمانند.» اما مشخص نمیکند که دنیا چه خواهد کرد.
او در یکی از سخنرانیهای خود خواهان نابودی سه کشور است: «امریکا و انگلیس، همچنین اسرائیل، این سگ هار، باید از بین برود تا جهان روی آرامش ببیند.»
حسینی که بارها دست این سه کشور را در اعتراضات سال ۱۴۰۱ دیده و خواستهای مردم را ندیده است، میگوید: «امپراتوری رسانهای غرب در فتنه سال گذشته در ایران با نقل وارونه روایتها به میدان آمده بودند و مستمر کشتهسازی میکردند اما امروز در برابر شهادت پنج هزار فلسطینی بیگناه سکوت میکنند.»
او با بلندپروازیهای خود، برای صلح جهان نیز برنامه دارد و میگوید: «تنها راه نجات جهان و ایجاد امنیت در خاورمیانه، محو اسرائیل از صحنه روزگار است و سکوت در برابر جنایتهای این رژیم خیانت.»
سگ گردانی با فرهنگ ایرانی سازگار نیست!
سیدنصیر حسینی در روز چهارم شهریور ۱۴۰۲، در یکی از خطبههای نماز جمعه سخنرانی طولانی در مورد سگگردانی داشت و نسبت به هر کس که سگ نگهداری میکند، نفرتپراکنی کرد. او معتقد است: «بحث سگگردانی که در حال ترویج شدن است، با هیچ یک از فرهنگهای ما سازگاری ندارد که به عنوان فرزند و رفیق باشد.»
حسینی که رییس شورای فرهنگ عمومی کهگیلویه و بویراحمد هم هست، میگوید: «در فرهنگ اسلامی و دینی ما چنین وضعیتی پذیرفتنی نیست. سگ گله داریم اما نه به این صورت که رفیق یک انسان سگ شده؛ سگی که بغل میکند و میبوسد. سگ نجس است، لباس و خانه و فرش را نجس میکند.»
او با وجود آن که نگران ترجیح انسانها نیست، نگران جیب مردم است و میگوید: «نگهداری سگ هزینههای بسیار سنگینی نیز دارد. اگر راست میگویید، پولها را هزینه افراد فقیر کنید.»
در بخش دیگری از حرفهایش هم میگوید از مردم لُر انتظار بیشتری دارد: «سگگردانی در شأن لُر نیست. به جای سگگردانی، از بره و گوسفند نگهداری کنید. این که سگ در رختخواب و خانه باشد، واقعا زشت، عیب، بیفرهنگی و نادانی است.»
او نفرت عجیبی نسبت به سگها دارد و در برابر کسانی که سگ را به عنوان حیوان خانگی خود انتخاب کردهاند، میگوید: «برخی فکر میکنند سگ داشتن باکلاسی است اما واقعا زشت و بیفرهنگی است. خانوادهها چهگونه اجازه میدهند سگ در خانه باشد. خجالت بکشید! باید با این افراد سگگردان برخورد شود.»
بیحجابان منتظر عذاب سخت باشند!
«برخی شعار زن، زندگی و آزادی را سر دادند اما کسانی که چنین شعارهایی سر میدهند، به دنبال ولنگاری هستند. ما باید در مسیر حضرت زهرا باشیم، نه آن که زن را به عنوان یک کالا همچون غرب معرفی میکنیم. اگر ما از مسیر دور شویم، ضرر کردهایم و اگر میخواهیم رستگار باشیم، باید حضرت زهرا را الگوی خود قرار دهیم.»
حسینی نسبت به شعار زن، زندگی، آزادی و کسانی که از آن حمایت کردهاند هم کینه دارد. در تازهترین اظهار نظر خود در شش بهمن ماه حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و گفته است: «امروز در فضای مجازی، زن، زندگی، آزادی را با بیحجابی، بیبندوباری و ولنگاری ترجمه میکنند. این در حالی است که توجه به دستورات خداوند نشانه انسانیت بوده و زنی که از حجاب، حیا، مسجد، نماز و معنویت دور شد، یک حیوان است.»
حسینی در ابتدای تابستان ۱۴۰۱ هم گفته بود: «آنچه که در روایت آمده، زنهایی را در جهنم میبینیم که با موها و سینههای خود آویزان هستند، چرا که زن باید سینه و موی خود را از نامحرم بپوشاند.»
او خواست انسانها برای داشتن حجاب اختیاری را یک جنگ میداند و میگوید: «چرا باید زنان پاها و ساق پای خود را برهنه کنند؟ دشمن هم به دنبال همین است. دشمن جنگ نظامی و موشکی را کنار گذاشته و به دنبال رواج فساد و فحشا در کشور است. متاسفانه نظارتی هم بر آن شکل نمیگیرد و نظارتی بر بازار لباس نداریم.»
همچنین معتقد است که معترضان ایرانی اختیاری از خود ندارند: «دشمن پشت این ولنگاری است. همه ما باید مراقب باشیم. خانوادهها به فکر باشند و فرزندان را از آتش جهنم دور کنند!»
مساله برای او سنتی است و گمان دارد میتوان با بهشت و جهنم، انسانها را به راهی که او میپسندد، هدایت کرد.
معتقد است که حجاب کلید ورود به بهشت یا جهنم است: «مساله حجاب، مساله شرعی و قانون نظام جمهوری اسلامی و وسیله ورود انسانها به بهشت است. همین بیتوجهی به حجاب و حیا است که موجب ورود به آتش جهنم میشود. بیحجابی و ولنگاری موجب خواری و ذلت است.»
حسینی به عنوان نماینده ولیفقیه، همانند دیگر بازیگران سیاسی این نظام میاندیشد و نقش مهمی برای امر به معروف و نهی از منکر قائل است: «باید در جامعه گروهی وجود داشته باشند تا به افراد بیحجاب تذکر دهند.»
او حتی امر به معروف و نهی از منکر را از علل قیام عاشورا میداند و گفته پیشین خود را فراموش کرده است: «این مهم جزو وظایف تمام انسانها بوده و در این زمینه کوتاهی توجیه پذیر نیست.»
با این حال، از نظر امام جمعه یاسوج، آنچه جمهوری اسلامی در این راه انجام میدهد، کافی نیست. او «غیرت» بیشتری برای مبارزه با بدحجابی را خواهان است و باور دارد که باید از آمران به معروف دفاع کرد. در مقابل اما به مخالفان این رویکرد هشدار میدهد: «کسانی که مخالفت با نظام جمهوری اسلامی داشته، کشف حجاب کرده و با حکم خداوند مخالفت دارند، باید در انتظار عذاب سخت باشند، زیرا مخالفت با خداوند و حکم او، نشانه بدبختی، شقاوت و اسارت است.»
مخالفان جمهوری اسلامی فریب خوردهاند
طرفداری حسینی از جمهوری اسلامی ابعاد مختلفی دارد: «امروز جمهوری اسلامی منادی ارزشهای دینی است. نمیبینید هیچ کشوری مثل ساختار جمهوری اسلامی باشد که منادی ارزشهای دینی باشد و در مقابله با ستمگران بایستد.»
او نیز مانند اکثر نیروهای انقلاب، طرفدار دولت «ابراهیم رئیسی» است و میگوید: «تلاش برای رفع موانع تولید و تعیین تکلیف واحدهای صنعتی_تولیدی تعطیل و نیمه فعال توسط دولت سیزدهم ستودنی است.» البته اضافه میکند: «دولتمردان در جمهوری اسلامی نیز شأنی جز نوکری مردم برای خود قائل نیستند و با تلاش شبانهروزی باید در خدمت ولی نعمتان انقلاب باشند.»
حسینی أساسا نظامی جز جمهوری اسلامی را قبول ندارد و میگوید: «کار در حکومت طاغوتی حرام است. تلاش در دولتی که حاکمیت طاغوتی دارد، حرام است. هرچه برای دولتهای طاغوتی تلاش کنید، حرام است. حکومت پهلوی، حکومت طاغوتی بود، چون در مقابل اسلام و ایران ایستاد.»
او که مدام در کار مبارزه با دشمن است، جمهوری اسلامی را نیز در این کار توانا میداند: «دشمن میداند اگر اشتباهی کند، ایران با قدرت پاسخ میدهد و وقتی پایگاههای امریکا مورد حملات موشکی ما قرار گرفت، دشمن به وحشت افتاد و وقتی اسرائیل دید موشکهای ما چهقدر قدرتمند است، برایش مسجل شد که هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
حسینی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در این مبارزه بسیار مهم میداند و جایگاه ویژهای نیز برای این ساختار نظامی که از سوی امریکا، تروریستی دانسته شده، قائل است: «مقام معظم رهبری زیبا فرمودند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بزرگترین مبارز در برابر تروریستها در جهان است.»
با این حال، نگران جمهوری اسلامی هم هست و نسبت به کسانی که علیه این نظام هستند، نفرتپراکنی را فراموش نمیکند: «برخیها امروز منتظر سقوط انقلاب و اسلام هستند اما اینها به هدف خود نمیرسند، چون مسیر امریکا و رژیم صهیونیستی را میروند و با منافقان همپیمان هستند. این افراد را دنیا فریب داده و فریبخوردگان هستند.»
او کسانی را که با جمهوری اسلامی مخالف هستند را علنا تهدید کرده و در روز ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ گفته است: «امام علی با همه رفعتی که داشت، در صحن جنگ که به کافر و مشرک میرسید، گردن میزد.»
حسینی این کار را توجیه کرده است: «شهادت فیض است. ما چه شهید شویم و چه بکشیم، در هر صورت پیروز هستیم.»
ایلیا قنبرزاده
ایرانوایر