مرگ ناشی از کار و خودکشی ۲۲ پزشک و رزیدنت در سال گذشته؛ خانواده‌ها به اسم آبرو «خودکشی» را مخفی می‌کنند!

By | ۱۴۰۴-۰۱-۲۵
فیروزه نوردستروم- موج خودکشی رزیدنت‌ها و انترن‌ها همچنان شتابان پیش می‌رود، هرچند خودکشی رزیدنت‌ها و انترن‌ها در دهه ۸۰ هم رخ می‌داد ولی اطلاع‌رسانی نمی‌شد.

در فروردین‌ماه امسال، هفت پزشک و رزیدنت پزشکی خودکشی کردند یا بر اثر شدت فشار کاری زیاد جان باختند.

ساناز صادقی پرستار بیمارستان مدنی کرج بر اثر‌ فشار کاری در شیفت کاری خود جان باخت. وی پرستار بخش ICU بیمارستان «شهید مدنی» در کرج بود.
دکتر حامد حسن‌پور پزشک عمومی شهر زاهدان بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت.
پیکر دکتر حامد بیات روز ۷ فروردین در منزلش پیدا شد، بدون آنکه هیچ سابقه‌ بیماری خاصی داشته باشد. او رزیدنت ارتوپدی ورودی ۱۴۰۰ همدان و اهل شیراز بود و گفته می‌شود دوران رزیدنت بسیار سختی داشته تا حدی که با شرایط بسیار بد مجبور به انصراف شد.
همچنین برخی رسانه‌ها در فروردین‌ماه از درگذشت دکتر ملیکا صالحیان دانشجوی ترم آخر رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه  خبر دادند.
مرجان ولی‌الله‌‌زاده دکترای حرفه‌ای‌ پزشکی نیز در تهران به زندگی خود پایان داد.

در فروردین‌ماه‌ ۱۴۰۴ نرگس محمدپور دانشجوی ترم آخر  و رزیدنت زنان و زایمان در دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز ۱۵ روز مانده به فارغ‌التحصیلی به زندگی‌ خود پایان داد، این پزشک جوان  ظاهراً در یک پرونده قصور پزشکی محکوم به پرداخت دیه یک نوزاد معلول شده بود.
در همین ماه، لیلی صدری متخصص دندانپزشکی کودکان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و‌رتبه اول بورد تخصصی درگذشت. علت مرگ بر اثر شوک کاردیوژنیک اعلام شد.

آمارهای موجود نشان می‌دهد در سه ماه نخست سال ۱۴۰۳ نیز دست‌کم ۱۳ رزیدنت خودکشی کردند.

جدا از ۱۳ رزیدنت اعلام شده در گزارش‌ها به نام‌ تعدادی دیگر از پزشکان و رزیدنت‌های جوان بر می‌خوریم که یا دست به خودکشی زده و یا بر اثر فشار کاری جان خود را از دست داده‌اند.

دکتر شعله توکلی، متخصص داخلی فوق تخصص ریه علت مرگ در تیرماه ۱۴۰۳ خودکشی کرد.
دکتر فاطمه رضایی پور از پزشکان عمومی بخش اورژانس بیمارستان رازی سراوان در امرداد ۱۴۰۳ دست به خودکشی زد.
یک ماه بعد، یکی از همکاران او دکتر مهران خسروانیان در همان بیمارستان، خودکشی کرد.
دکتر الهام مقدسی دانشجوی انترن سال آخر پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی مشهد ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳ در خوابگاه دانشگاه دست به خودکشی زد.
دو روز پیش از مرگ دکتر مقدسی، دکتر محدثه خاکپور، فوق تخصص اطفال، در اثر بیماری و فشار کاری زیاد درگذشت.
همچنین دکتر مسعود داوودی پزشک متخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در آبان ۱۴۰۳ پس از خروج از مطب در همین شهرستان توسط برادر بیمار فوت شده به قتل رسید.
دکتر فرشاد درخش رزیدنت ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در آذرماه ۱۴۰۳ خودکشی کرد. این پزشک مجبور به انجام ۳۰ کشیک ۲۴ ساعته پشت سر هم شده بود.
فاطمه نجاتی رزیدنت سال دوم رشته ارتوپدی همدان به دلیل فشارهای کاری و تحصیلی و خانوادگی در خوابگاه محل اقامت خود در بهمن ۱۴۰۳ خودکشی کرد.
دکتر محسن هاشمی رزیدنت سال چهارم جراحی دانشگاه اصفهان نیز در  اسفند ۱۴۰۳ خودکشی کرد.

پدیده خودکشی پزشکان جوان که از اوایل دهه ۸۰ خورشیدی آغاز شده، طی سال‌های گذشته به میزان تکاندهنده‌ای رسیده بطوری که در اواخر سال ۱۴۰۲ اعلام شد نرخ خودکشی در میان پزشکان جوان ۱۰ برابر نرخ عمومی جمعیت ایران است.

نازیلا شاه منصوری روانپزشک در شهریور ۱۴۰۳ با اشاره به افزایش آمار خودکشی در ایران نسبت به یک دهه قبل تاکید کرده بود که  نرخ خودکشی رزیدنت‌های ایران بالاتر از سایر گروه‌های جامعه است. تجارت‌نیوز نیز در اردیبهشت همان سال در گزارشی اعلام کرده بود که بر اساس آمارها هر ۱۰ روز یک پزشک خودکشی می‌کند. در همین ارتباط وبسایت «خبرآنلاین» خرداد ۱۴۰۳ گزارشی درباره افزایش ۳ تا ۵ برابری خودکشی در جامعه پزشکی منتشر کرد.

وزارت بهداشت با کار زیاد توسط رزیدنت‌ها نیازهای بیمارستان‌ها را برطرف می‌کند. آنهم در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته طبق مبانی آموزشی و حرفه‌ای این شغل اجازه نمی‌دهند رزیدنت بیشتر از ۲۴ ساعت در بیمارستان بماند، یعنی بعد از ۲۴ ساعت  باید محیط بیمارستان را ترک کنند، ولی این موضوع در ایران رعایت نمی‌شود چون رزیدنت‌ها بیشتر از بار آموزشی، جور بار درمان را  بر دوش می‌کشند.

یکی از رزیدنت‌های جوان که در دی‌ماه ۱۴۰۲ دست به خودکشی زد، پگاه طلایی‌زاده رزیدنت چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور بود. یکی از دوستان پگاه طلایی‌زاده ناراضی بودن و نگران کننده بودن زیرساخت‌های تامین نیازهای پزشکان را از دلایل خودکشی رزیدنت‌ها و انترن‌ها می‌داند و به کیهان لندن می‌گوید: «حقوق انترن‌ها واقعا ناچیز است، وقتی انترن بودم ماهی ۵ میلیون می‌گرفتم، در حق رزیدنت‌های ما ظلم بزرگی می‌کنند، آنها حقوق بسیار ناچیز و شیفت کاری سنگینی دارند و با وجود این بعد از شیفت کاری دکتر تمام کارهای بخش و اورژانس بر دوش رزیدنت‌ها و بعد انترن‌هاست.»

او ادامه می‌دهد: «من یکی واقعا بریدم، دیگر نمی‌کشم با این شرایط زندگی کنم. نه پولی دارم که ماشین بخرم یا یک خانه اجاره کنم. حقوق اندک، شیفت کاری سنگین، زورگویی برخی از پزشکان متخصص، برخورد بد همراهان بیماران، استرس‌های درسی و عملی بیمارستان، روز به روز آمار خودکشی رزیدنت‌ها و انترن‌ها را بالا می‌برد. این دلایل کاملا واضح هستند و مسئولان خیلی راحت، سرشان را روی بالش می‌گذارند؛ پزشکیان و مسئولان وزارت بهداشت باید به خاطر این وضعیت شرمنده باشند، خود پزشکیان یک پزشک است و به این مسائل آگاه است.»

به گفته این دانشجوی پزشکی، پگاه طلایی‌زاده به دلیل آزاد نکردن مدرک و درخواست مبلغ بسیار سنگین  و فشارهای زیاد دیگر خودکشی کرد.

او ادامه می‌دهد: «کسی که در حال اتمام تحصیل در رشته پزشکی عمومی است برای آزاد کردن مدرک خود باید ۵۰۰ میلیون بپردازد و رزیدنت‌ها باید نزدیک ۱ میلیارد تومان بدهند، چون آنها تخصص خود را به پایان می‌رسانند مبلغ پرداختی آنها بیشتر است، این وثیقه و تعهدها غیرمنطقی و ناعادلانه است. واقعا فرد کم می‌آورد، نمی‌تواند این وضع را تحمل کند اخر از کجا اینهمه پول را تهیه کنیم؟»

او اضافه می‌کند: «پگاه طلایی‌زاده به دلیل فشار ترم بالایی‌ها و آزار و اذیت‌های اتندهای محترم (مسئولان آموزش دانشجویان در بخش) تصمیم گرفت به زاهدان انتقالی بگیرد در جواب به او گفتند باید سالی ۱۰۰ میلیون پول بدهی! او اهل زاهدان نبود ولی  فامیلی در این شهر داشت و گفته بود شاید شرایط آنجا بهتر باشد اما در نهایت مجبور شد به اهواز برگردد و نتوانست به زاهدان منتقل شود. در اهواز هم پزشکان رده‌های بالاتر اجازه کار به او ندادند،  حتی اجازه ورود او را به اتاق عمل نمی‌دادند، اجازه ارتقا به رده‌های بالاتر به او نمی‌دادند، در آخر انصراف داد و گفت دانشنامه‌ام را آزاد می‌کنم اما گفتند باید ۸۰۰ میلیون پول بدهی تا آزاد شود و  پگاه در واکنش به ۸۰۰ میلیون بدهی برای آزاد کردن سالنامه (مدرک) بعد از مدتی  خودکشی کرد، او خیلی مقاوم و دختر آرامی بود.»

این دانشجو اضافه می‌کند: «هیچ نظارتی بر روی رفتار پرسنل همکار، در هر مقطعی نیست، وقتی تحت فشار از جانب استاد رزیدنت سال بالا، پرستار بخش، رئیس بیمارستان، رئیس شبکه و… هستید منجر به اتفاقات ناگوار می‌شود، به خاطر همین سریع‌ترین و راحت‌ترین راه برای جلوگیری از خودکشی در دوره رزیدنتی، خالی گذاشتن انتخاب رشته‌های اطفال، طب اورژانس، بیهوشی و عفونی است.»

این دانشجوی پزشکی توضیح می‌دهد: «با اولین موارد خودکشی رزیدنت‌ها و انترن‌ها اگر خانواده‌های آنها از  مقصران، دانشگاه محل تحصیل و وزارت بهداشت شکایت می‌کردند احتمالا موارد خودکشی‌ در آینده رخ نمی‌داد. متاسفانه خانواده‌های ایرانی به بهانه حفظ آبرو این مسئله را مخفی می‌کنند.»

او در پایان گفتگو با کیهان لندن توضیح می‌دهد که به دلیل قانون امنیت پزشکان مایل نیست توضیحات بیشتری در مورد واکنش خانواده پگاه طلایی‌‌زاده و جزییات خودکشی وی ارائه کند.

یک پزشک جوان متخصص اطفال در همین ارتباط به کیهان لندن می‌گوید: «اغلب افراد هیچ درک و تصوری از زجر و سختی‌های ما رزیدنت‌ها ندارند، پس از دوران دبیرستان و ۱۸ سالگی به مدت ۱۱ سال در بیمارستان، زیر هزار جور فشار بودیم، گاهی به دلیل انصراف همکاران‌مان از ادامه تحصیل مجبور بودیم ۹۶ ساعت کشیک بدون استراحت و غذای مناسب، کاور کنیم. گاهی ایستاده خواب‌مان می‌برد، حتی دیدیم بعضی از همکاران، وسط عمل از هوش می‌رفتند، مواردی داشتیم که بعد از کشیک، به دلیل بی‌خوابی، استرس و فشار کاری جان‌شان را از دست دادند، مثل یک رزیدنت جراحی سال یک  ورودی ۹۸ ، رزیدنت جراحی ورودی ۹۹، یک رزیدنت جراحی هم بعد از کشیک، موقع رانندگی دچار سانحه و قطع نخاع شد. خیلی‌ها هم در سال‌های اخیر به دلیل آینده شغلی بسیار بد و شرایط رزیدنتی افتضاح دست به خودکشی زدند، چون موقع شروع دوره تخصص از ما تعهد می‌گیرند که اگر انصراف بدهیم باید حدود ۸۰۰ میلیون غرامت به دولت بدهیم، و اگر حتی مردیم خانواده و ضامن‌هایی که تعهدمان را امضا کردند باید غرامت بدهند، چه زوج‌هایی که به دلیل دوری کارشان به جدایی کشید و هزار جور آسیب و عذاب دیگر.»

این پزشک با پوزخند به ادعای مقامات وزارت بهداشت مبنی بر کمبود پزشک متخصص می‌گوید:« درست  این است که بگویند کمبود پزشک متخصص رایگان که با حقوق طرح برایشان در هرشرایطی کار کند! با این ویزیت‌ها کار کردن عین خودکشی است!همان پزشک عمومی ماندن بهتر است، گویا مشکلات معیشتی پزشکان متخصص به چشم مسئولان نمی‌آید، حقوق متخصصین را زیاد کنند تا ببینند آیا باز هم کمبود متخصص خواهند داشت؟ حقوق متخصص طرحی الان ۱۵ میلیون است! کارانه هم که یکسال بعد می‌دهند که با افزایش دلار بی‌ارزش می‌شود، علاوه بر افزایش حقوق رزیدنتی باید حقوق متخصص هم افزایش پیدا کند. ۴ سال رزیدنتی که می‌گذرد، برای چه بروند تخصص بگیرند که بعد حقوق‌شان از دوره رزیدنتی کمتر باشد!»

او اضافه می‌کند: «وقتی ۲۴ سال درس خواندی تا فوق تخصص رسیدی و حالا آرزو میکنی ای کاش شاطر نانوایی بودی دیگر کار از افسردگی گذشته! پزشک فوق تخصص هم زیر خط فقر هست، دیگر پزشکی شغل نیست، همه ما به فکر شغل دوم هستیم، مثل خیاطی، آرایشگری، شاطر نانوایی، عار که نیست؛ از فقیر بودن که بهتر است. یک رشته تخصصی مثل اطفال یا داخلی ۲۵ سال طول می‌کشد، زیر دست برخی اساتید متکبر، تحقیر و خورد شویم، مگر ما چقدر زنده‌ایم؟ در آخر فقیر باشی، خب این چه کاریست! می‌رفتیم دنبال یک شغل دیگر…»

یکی از دوستان این پزشک که در آستانه فارغ‌التحصیلی است نیز می‌گوید: «برای فارغ‌التحصیلان بی‌عدالتی به مراتب بیشتر است، حقوق دستیار سال اول ۲۷ میلیون است و فوق تخصص فارغ‌التحصیل مشمول طرح نیروی انسانی ۱۴ میلیون حقوق می‌گیرد. شرایط بعد از فارغ‌‌التحصیلی، فاجعه‌بارتر است. وقتی ببینی درآمد دکه قهوه‌فروشی جلوی بیمارستان از متخصص بیشتر است، یا حقوق و کارانه متخصص تفاوتی با پرستار و سایر کارمندان ندارد، گاه کمتر هم هست و فرای استرس و بی‌خوابی و ریسک شکایت و پزشکی قانونی و دیه‌های میلیاردی و حکم‌های دیگر هم هست، آنوقت می‌گوییم یاد رزیدنتی بخیر! در دوران رزیدنتی بیشتر رزیدنت‌های تمام رشته‌ها  قرص‌های ضد افسردگی مصرف می‌کردند. در حال حاضر بیشتر متخصصان طرحی* دست به خودکشی می‌زنند چون می‌بینند بعد از سال‌ها تلاش، چیزی در انتظارشان نیست. به هرحال، رزیدنت می‌داند وضعیت‌اش موقتی است و یک امیدی دارد ولی متخصص طرحی وقتی شرایط را می‌بیند به ناامیدی مطلق می‌رسد. بعد که خودکشی کردیم می‌گویند افسردگی داشت! معتاد بود! مشکلات روحی روانی و خانوادگی داشت! دیگر نمی‌گویند رزیدنتی باعث همه این مسائل شد. کاش مسئولان وزارت بهداشت، کمی عذاب وجدان می‌گرفتند و از خود می‌پرسیدند چرا این طرح، باید آنقدر مشکلات حل نشدنی داشته باشد که به خودکشی فکر کنیم.»


*طرح پزشکی یک دوره‌ دو ساله است که هر پزشک در ایران باید بر اساس قوانین مربوطه بگذراند. نحوه گذراندن طرح و محل انجام این دوره بر مبنای نیازهای وزارت بهداشت در مناطق مختلف تصمیم‌گیری می‌شود.

♦توجه! اگر فکر خودکشی در سر دارید یا با کسانی رابطه دارید که با این موضوع درگیر هستند حتما با مراکز مشاوره در این زمینه در محل زندگی خود تماس بگیرید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *