– در حالی که مقامات آمریکائی گاهی صحبت از محدودیت غنیسازی توسط جمهوری اسلامی تا غلظت زیر ۳ و ۶۷ درصد میکنند و بعد میگویند که اصولا رژیم ایران باید غنیسازی را فراموش کند، جمهوری اسلامی اصرار دارد که حاضر نیست غنیسازی در خاک ایران را متوقف سازد.
– این مذاکرات اگرچه رسما دو طرف دارد، ولی در عمل چند جانبه است. دور میز، نمایندگان تهران و واشنگتن با سلطاننشین عمان به عنوان محلل نشستهاند، در حالی که بطور غیرمستقیم در این مذاکرات کشورهای اروپائی، پادشاهی سعودی، روسیه، چین و اسرائیل نیز حضور دارند.
– نگاهی به آنچه نه تنها در چند هفته اخیر بلکه طی بیست و اندی سال گذشته در ارتباط با برنامه اتمی جمهوری اسلامی روی داده، به نوعی یادآور نمایشنامه معروف «ساموئل بکت» نمایشنامهنویس ایرلندی با عنوان «در انتظار گودو» است که هرگز از راه نمیرسد!
– اما ساکنان سرزمینی به نام ایران نه چشمانتظار توافقی بین تهران و واشنگتن بلکه بنا به تجربه در انتظار «گذار» از کلیت این نظاماند. انتظاری که به مثابه گزینه در این مذاکرات گنجانده نشده است.
دو نشست در انتظار یک توافق احتمالی، اولی در مسقط و دومی در رم، شنبه ۱۲ و ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ برگزار شدند و نشست سومی هم بار دیگر در پایتخت عمان برای شنبه ۲۶ آوریل برنامهریزی شده است.
در دو نشست اول چه گذشت، مشخص نیست! اگرچه هم جمهوری اسلامی و هم ایالات متحده آمریکا، و البته میانجی عمانی، صحبت از گفتگوهای «سازنده و مثبت» میکنند. آنهم درحالی که هنوز هیچکدام از مشکلاتی که تا قبل از آغاز این مذاکرات وجود داشت، گویا برطرف نشدهاند و مشخص هم نیست که آیا اصولا امکان برطرف شدن آنها وجود دارد یا نه. آنچه در عمل دیده میشود اینست که همزمان تصمیماتی اتخاذ میشوند یا حداقل گفته میشود که اتخاذ شدهاند و یا در حال اجرا هستند که اظهارات خوشبینانه دو طرف را زیر سوال میبرند. افزایش حضور بمبافکنهای B-2 در پایگاه دیگو گارسیا در اقیانوس هند که قابلیت حمل بمبهای ۱۴ هزار کیلوئی MOP برای حمله به تاسیسات در عمق زمین را دارند و همچنین تحرکات جمهوری اسلامی در اطراف تونلهای اتمی در ایران، از جمله این اقدامات هستند.
آمادگی نظامی حین مذاکرات «سازنده»!
اظهارات ضد و نقیض مقامات آمریکائی که گاهی صحبت از محدودیت غنیسازی توسط جمهوری اسلامی تا غلظت زیر ۳ و ۶۷ درصد که در توافق برجام نیز به آن اشاره شده میکنند و بعد میگویند که اصولا رژیم ایران باید غنیسازی را فراموش کند و برای مصارف صلحآمیز از انرژی هستهای اورانیوم غنیشده مورد نیاز را از کشورهای دیگر وارد کند، بخش دیگری از اقدامات شفاهی است که سرنوشت مذاکرات را بیش از پیش مبهم میکند.
همچنین در میانه مذاکره تحریمهای جدیدی توسط ایالات متحده از جمله در زمینه انرژی به اجرا درآمده است. در این میان، جمهوری اسلامی اصرار دارد که حاضر نیست غنیسازی در خاک ایران را متوقف سازد و همزمان سرگرم ساختن تونل جدید با عمق زیاد در کنار تونل قدیمی اطراف تاسیسات نطنز است و گفته میشود حصارهای امنیتی نیز پیرامون دو تونل در دست احداث است.
به این ترتیب به نظر میرسد از آنجا که جمهوری اسلامی انجام غنیسازی را یکی از خط قرمزهای خود در این مذاکرات اعلام کرده و اسرائیل هم معتقد است که کل سیستم اتمی جمهوری اسلامی مانند «مدل لیبی» در زمان قذافی باید یرچیده شود و آمریکا هم هنوز مشخص نیست از این مذاکرات چه میخواهد به دست آورد، طرفین ضمن مذاکراتی که آن را «سازنده» میخوانند، همزمان خود را برای بعد از شکست مذاکرات که میتواند رودروئی نظامی باشد آماده میکنند. صحبت از جلساتی توسط نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نیروهای نیابتی در لبنان و عراق میشود که جمهوری اسلامی از آنها میخواهد ضمن بیعملی در طول مذاکرات، خود را آماده اقداماتی در صورت شکست گفتگوها کنند.
مذاکرات چندجانبه بجای دوجانبه اما بدون اروپا
این مذاکرات اگرچه رسما دو طرف دارد، ولی در عمل چند جانبه است. دور میز، نمایندگان تهران و واشنگتن با سلطاننشین عمان به عنوان محلل نشستهاند، در حالی که بطور غیرمستقیم در این مذاکرات کشورهای اروپائی، پادشاهی سعودی، روسیه، چین و اسرائیل نیز حضور دارند. سفرهای متعددی که در دو هفته اخیر بین مقامات این کشورها صورت گرفته، حکایت از چند ضلعی بودن مذاکرات دارند.

استیو ویتکاف نماینده ویژه دونالد ترامپ در این مذاکرات، سفرهائی به ریاض، مسکو و پاریس داشته است.
سیدعباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز قبل از دومین گفتگو با آمریکا اول به روسیه رفت و پس از آن نیز راهی پکن شد.
سلطان عمان هم دیداری در مسکو با ولادیمیر پوتین داشت.
در پاریس، استیو ویتکاف قبل از سفر به رم برای حضور در دومین گفتگو با فرستادگان دولت بنیامین نتانیاهو دیداری غیرعلنی داشت.
وزیر دفاع پادشاهی سعودی نیز با پیامی از پادشاه این کشور برای علی خامنهای به تهران رفت.
رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پس از سفری به تهران، همزمان با انجام دومین گفتگوی عراقچی و ویتکاف، در رم حضور داشت.
همه در انتظار
عمده کشورهای اروپائی، به ویژه سه کشوری که در توافق موسوم به برجام حضورداشتند (فرانسه، آلمان و بریتانیا) از اینکه در این مذاکرات نقش رسمی ایفا نمیکنند، سخت عصبانی و امیدوار به عدم موفقیت آن هستند تا دونالد ترامپ مجبور شود از آنها بخواهد که با فعال کردن «مکانیسم ماشه» قبل از غروب برجام در مهرماه آینده، کلیه تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی را بازگردانند.
بنیامین نتانیاهو نیز که از ابتدا مخالف آغاز این مذاکرات بود، در انتظار موقعیت مناسب برای اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی با حمایت آمریکا است، در صورتی که ایالات متحده نتوانسته باشد با مذاکره چیزی به دست آورد. در روزهای گذشته بنا بر آنچه رسانههای اسرائیلی نوشتند، ارتش اسرائیل حملات به تأسیسات هستهای ایران را در خاک خود شبیهسازی کرده است.
نگاهی به آنچه نه تنها در چند هفته اخیر بلکه طی بیست و اندی سال گذشته در ارتباط با برنامه اتمی جمهوری اسلامی روی داده، به نوعی یادآور نمایشنامه معروف «ساموئل بکت» نمایشنامهنویس ایرلندی با عنوان «در انتظار گودو» است که خوانندگان میتوانند جزئیات ماجرای آن را خود دنبال کنند. اما تا آنجا که به «انتظار» همگان از مذکرات اتمی با جمهوری اسلامی مربوط میشود، در نمایشنامه «بکت» در غروبی غمانگیز، در کنار جادهای خارج شهر زیر درختی بیبرگ، دو نفر با کسی به نام «گودو» که اصلا نمیدانند کیست، قرار ملاقات دارند و چشم به راه نشستهاند و طی این انتظار اتفاقاتی نیز روی میدهد بدون آنکه «گودو» هرگز از راه برسد و به انتظار آنها پایان دهد!
حالا در مذاکراتی که تا کنون دو نشست آن برگزار شده، نه تنها دونالد ترامپ و علی خامنهای، بلکه همه طرفین ذینفع در انتظار نتیجهاند. انتظارهائی با توقعات متفاوت که البته اینکه مانند نیامدن «گودو» هرگز برآورده نشود، بیشتر احتمال تحقق دارد. آنهم در حالی که ساکنان سرزمینی به نام ایران نه چشمانتظار توافقی بین تهران و واشنگتن بلکه بنا به تجربه در انتظار گذار از کلیت این نظاماند. انتظاری که به مثابه گزینه در این مذاکرات گنجانده نشده است.
کیهان لندن