– در روزهای جنگ و آتشبس کمکهزینههای معلولان شامل کمکهزینه پرستاری، لوازم بهداشتی و معیشت آنان پرداخت نشد.
– سازمکان بهزیستی حتی در روزهای بمباران تهران و دیگر شهرها، برای جابجایی معلولان به مکان امن اقدامی انجام نداد.
– یکی از مدیران سازمان بهزیستی گفته «خزانهداری کل کشور اعتبار لازم برای پرداخت کمکهزینه پرستاری، کمکهزینه لوازم بهداشتی و کمکمعیشت خردادماه معلولان شدید و خیلی شدید را با توجه به شرایط کشور و اولویتهای جنگی نداد و آن را به تأخیر انداخت.»
– مشکلات مالی برای معلولان و افراد کمتوان، مانند دیگر اقشار، در رأس مشکلات قرار دارد. هزینه نگهداری و زندگی افراد دارای معلولیت بیشتر از دیگر شهروندان است؛ این هزینهها از هزینه درمان و دارو تا هزینه لوازمی چون ویلچر و تجهیزات پزشکی را شامل میشود.
گزارشها حاکی از آنست که طی هفتههای گذشته و در روزهای جنگ و آتشبس و در بحرانیترین شرایط کشور دولت کمکهزینه پرستاری، کمکهزینه لوازم بهداشتی و کمکمعیشت خردادماه معلولان را پرداخت نکرده است.
وبسایت «خبر آنلاین» در گزارشی از پرداخت نشدن کمکهزینههای معلولان شامل کمکهزینه پرستاری، لوازم بهداشتی و معیشت آنان در روزهای جنگ و آتشبس خبر داده است.
در این گزارش آمده در حالی که انتظار میرفت بهزیستی حمایتهای مالی مربوط به خردادماه معلولان را به خاطر شرایط جنگی زودتر از موعد به دست آنها برساند تا مانند سایر شهروندان که با پیشبینی تداوم جنگ به تهیه آذوقه برای روز مبادا میپرداختند، بتوانند آذوقه و بخشی از داروهای مورد نیازشان را تهیه کنند و یا بتوانند کرایه ماشینی برای خروج از تهران و شهرهای هدف حمله اسرائیل در دست داشته باشند و به نقاط امن و پناه ببرند اما اینگونه نشد و درست در شرایط بحران، همان پرداختیهای معمول هر ماه هم از آنها دریغ شد.
یکی از مدیران سازمان بهزیستی که نام او در گزارش «خبر آنلاین» نیامده گفته «خزانهداری کل کشور اعتبار لازم برای پرداخت کمکهزینه پرستاری، کمکهزینه لوازم بهداشتی و کمکمعیشت بند (پ) تبصره (۱۲) خردادماه معلولان شدید و خیلی شدید را با توجه به شرایط کشور و اولویتهای جنگی نداد و آن را به تأخیر انداخت.»
عملکرد سازمان بهزیستی در روزهای جنگ و پس از آتشبس با انتقاد شدید فعالان حوزه معلولان روبرو است. حامد رویتوند، یکی از فعالین حوزه معلولان گفته «انتقاد ما به بهزیستی فراتر از پرداخت کمکهزینههای ناچیز است. صحبت اینجاست که کشور ۱۲ روز تحت حملات وحشیانه اسرائیل قرار داشت و سازمان بهزیستی حتی در حد ارائه اطلاعات مربوط به چگونگی انتقال معلولان و بیماران به بیرون از ساختمانها هم هیچ اطلاعیه یا راهنمایی به جامعه نداد.»
این فعال حوزه معلولان افزاوده «سازمان بهزیستی آمادگی خود برای ارائه خدمات مشاوره و روانشناسی به عموم جامعه را اعلام کرد؛ اما هیچ جا دیده یا شنیده نشد که در این ایام تدابیری اندیشیده نشد که این خدمت بطور تخصصی برای معلولان یا خانوادههای آنها نیز منظور شده است.»
حامد ریتوند معتقد است که «اقدام بهزیستی برای ارائه خدمات روانشناسی به جامعه در اصالت خود خوب است؛ اما به شرطی که این سازمان ابتدا وظیفه ذاتی خود را انجام داده باشد و اگر پتانسیل اضافهای داشت آن را به سایر امور تخصیص دهد.»
یک مادر که دارای دو فرزند مبتلا به بیماری sma و ویلچرنشین است نیز به «خبرآنلاین» گفته که «انتظار داشتم در روزهای جنگ از بهزیستی برای انتقال دخترها بهجای امن سراغمان را بگیرند یا بستههایی شامل ایزیلایف، سوند و… به دستمان برسانند. یا حتی با برقراری ارتباط تلفنی روحیه بچهها را تقویت کنند؛ ولی بااینهمه مددکار هیچکدام اینها اتفاق نیفتاد.»
علمکرد ضعیف و غیرقابلدفاع سازمان بهزیستی در مواجه با معلولان در هفتههای گذشته که شهروندان شرایطی دشوار و پراسترس را به علت جنگ سپری کردند در حالیست که پیشتر هم معلولان و دیگر اقشار تحت پوشش بهزیستی حمایت کافی و لازم را از این سازمان دریافت نمیکردند.
برای نمونه مشکلات مالی برای معلولان و افراد کمتوان، مانند دیگر اقشار، در رأس مشکلات قرار دارد. هزینه نگهداری و زندگی افراد دارای معلولیت بیشتر از دیگر شهروندان است؛ این هزینهها از هزینه درمان و دارو تا هزینه لوازمی چون ویلچر و تجهیزات پزشکی را شامل میشود.
سازمان بهزیستی در حالی وظیفه تأمین وسائل مورد نیاز معلولان را بر عهده دارد که افراد دارای معلولیت جسمی برای دریافت ویلچر باید چند سال در نوبت بمانند. قیمت ویلچر ایرانی ۵ تا ۱۰ میلیون است که البته کارآیی ندارد و باید نهایتا پس از دو الی سه سال تعویض شود. قیمت ویلچر خارجی اما از ۱۵۰ میلیون تومان است که خرید آن برای اکثر خانوادههای دارای معلولیت جسمی در شرایط اقتصادی و درآمدی امروز ایران، غیرممکن است.
بر اساس قانون دولت موظف است به معلولان واجد شرایط کمک هزینه معیشت به میزان حداقل دستمزد سالانه پرداخت کند. دولت حتی اگر قرار باشد پایهی حداقل حقوق را به معلولان پرداخت کند باید به هر یک از آنها در سال جاری رقمی معادل ۷ میلیون و ۱۶۰ هزار تومان به عنوان مستمری پرداخت شود اما گزارشها نشان میدهد معلولان در عمل ماهانه رقمی حدود ۳۰۰ تا نهایتا ۷۰۰ هزار تومان دریافت میکنند.
معلولان همچنین در روندی تبعیضآمیز در رابطه با تحصیل و اشتغال روبرو هستند. کودکان کمتوانی که در کلانشهرها زندگی نمیکنند در بسیاری موارد حتی به مدرسه دسترسی ندارند. در این میان مشکلات اقتصادی سالهای گذشته بر محرومیت از تحصیل کودکان کمتوان و معلول حتی در شهرهای بزرگ نیز اثرگذار بوده است.
بر اساس قانون شهرداریها با بودجه تخصیص داده شده از سوی شوراهای اسلامی شهر موظف به پرداخت بودجه برای هزینه سرویس رفت و آمد مدارس دانشآموزان کمتوان هستند. اما از دو سال پیش گزارش شد که نبود منابع کافی سبب شده سرویس مدارس این کودکان ادامه پیدا نکند و شمار زیادی از این دانشآموزان در معرض ترک تحصیل قرار گرفتند.
تنها در شهر تهران در سال تحصیلی گذشته پنج هزار دانشآموز دارای معلولیت با برقرار نشدن سرویس رفت و آمد به مدرسه، و در شرایطی که والدین به دلایل مختلف امکان بردن و آوردن کودکان به مدرسه را نداشتند در آستانه ترک تحصیل قرار گرفتند.