– نیمی از محوطه باستانی کلندی در بندر تاریخی «تیس» به عنوان یکی از مهمترین محوطههای باستانی سیستان و بلوچستان، با داشتن ۱۳۰۰ سال تاریخ مکتوب و قدمتی که به دوران هخامنشیان میرسد برای همیشه نابود شد.
– به گزارش خبرگزاری «ایلنا» عدم حفاظت کافی از سوی سازمان میراث فرهنگی و منطقه آزاد چابهار و همچنین ساخت و سازهای بدون مجوز و غیرقانونی طی ۱۰ سال روی این محوطه سبب از بین رفتن حدود ۶۰ درصد آن شده است.
– نوذر حیدری باستانشناس و سرپرست هیات باستانشناسی محوطه کلندی: «با وجود آنکه ارل اشتاین در سال ۱۹۳۶ یک فصل کاوش باستانشناسی روی این محوطه انجام داده و چندین گمانه هم زده بود و نقشه توپوگرافی آن از منطقه و روستا و بندر تیس را تهیه کرد اما در سالهای اخیر نه تنها محوطه کلندی در فهرست آثار ملی قرار نگرفت و تعیین حریم نشد که در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ سال ساخت و سازهای بسیاری روی این محوطه به صورت کاملا غیرقانونی صورت گرفت.»
نیمی از محوطه باستانی کلندی در بندر تاریخی «تیس» به عنوان یکی از مهمترین محوطههای باستانی سیستان و بلوچستان، با داشتن ۱۳۰۰ سال تاریخ مکتوب و قدمتی که به دوران هخامنشیان میرسد برای همیشه نابود شد.
خبرگزاری «ایلنا» در گزارشی تکاندهده از تخریب بیش از نیمی از محوطه باستانی «کلندی» در بندر تاریخی تیس به دلیل ساخت و سازهای غیرمجاز خبر داده است. این محوطه باستانی در سال ۱۹۳۶ توسط ارل اشتاین مورد کاوش قرار گرفت و توپوگرافی شد. قدمت این محوطه تا دوره هخامنشیان تخمین زده میشود و آثار و شواهد مهمی از دوره ساسانی – اشکانی تا دوره اسلامی در آن به دست آمده است.
به گزارش خبرگزاری «ایلنا» عدم حفاظت کافی از سوی سازمان میراث فرهنگی و منطقه آزاد چابهار و همچنین ساخت و سازهای بدون مجوز و غیرقانونی طی ۱۰ سال روی این محوطه سبب از بین رفتن حدود ۶۰ درصد آن شده است.
نوذر حیدری باستانشناس و سرپرست هیات باستانشناسی محوطه کلندی در اینباره گفته که «این محوطه تاریخی پیشینه تاریخی بسیار بلندی دارد بطوری که از دوره ساسانیان و اشکانیان تا دوره اسلامی آثار و شواهد باستانشناختی آن مشهود است با این حال با وجود آنکه ارل اشتاین در سال ۱۹۳۶ یک فصل کاوش باستانشناسی روی این محوطه انجام داده و چندین گمانه هم زده بود و نقشه توپوگرافی آن از منطقه و روستا و بندر تیس تهیه کرد اما در سالهای اخیر نه تنها محوطه کلندی در فهرست آثار ملی قرار نگرفت و تعیین حریم نشد که در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ سال ساخت و سازهای بسیاری روی این محوطه به صورت کاملا غیرقانونی صورت گرفت.»
به گفته نوذر حیدری «پس از پیگیریهای بسیار اسفندماه سال ۱۴۰۱ یک کاوش اضطراری در محوطه باستانی کلندی انجام شد که در این کاوش اضطراری، ترانشه با ابعاد ۱۰ در ۵ به عمق یک متر ایجاد شد که در همین ترانشه دهانه کوره با عمق دومتر شناسایی شد.»
این باستانشناس افزوده که «تمام اقدامات کاوش و حفاظت در همین یک کاوش اضطراری که دو سال پیش انجام شد، خلاصه میشود» و «با وجود پیگیریهای بسیار از اداره میراثفرهنگی منطقه آزاد چابهار هیچگونه اقدامی در جهت حفظ محوطه صورت نگرفت.»
در دیگر محوطههای باستانی سیستان و بلوچستان نیز در نبود نظارت و مدیریت، با تهدید تخریب روبرو هستند. نوذر حیدری در اینباره گفته «محوطههای بسیاری در سیستان و بلوچستان وجود دارند که توسط اشتاین شناسایی شدهاند اما در بیخبری مسئولان میراثفرهنگی هیچ کدام ثبت و تعیین حریم نشدهاند.»
او تأکید کرده که «منطقه تاریخی تیس به لحاظ تاریخی از اهمیت دوچندانی برخوردار است. در همین محوطه تاریخی کلندی به راحتی میتوان کاسههای نیمه سالم را در دیوارههای پیها که توسط مردم گودبرداری شده، مشاهده کرد.»
خبرگزاری «ایلنا» نیز گزارش داده که پیشینه محوطه تاریخی کلندی و بندر تاریخی تیس در منابع مکتوب، به پیش از اسلام و سدههای نخستین میلادی بازمیگردد.
نام این بندر در متون تاریخی با املاهای مختلفی ثبت شده است؛ «تیز»، «طیس» و «تیس» رایجترین املاهای نام آن است. بر پایه برخی مشابهتهای ظاهری در متون کلاسیک یونانی و تطبیق موقعیت جغرافیایی، برخی مطرح کردهاند که قدمت این نام ممکن است تا زمان هخامنشی هم برسد. غیر از این منابع، کهنترین سند تاریخی که به نام این بندر (تیز) اشاره کرده، کتاب صوره الارض، تألیف محمد بن موسی خوارزمی است.
همچنین کتب معتبر جغرافیدانان و مورخان بزرگ دیگری از سدههای آغازین تا متأخر اسلامی مانند اصطخری (سده ۴ ه. ق)، در المسالک و الممالک و مقدسی (سدۀ ۴ ه. ق) در احسن التقاسیم به نام این بندر (تیز) اشاره کردهاند. طبق این منابع، بندر تیز برای زمان کوتاهی یکی از مهمترین بنادر مُکران در کرانه دریای عمان به شمار میرفته که بازرگانان از طریق آن با بنادر تجاری شمال آفریقا و هندوستان در ارتباط بودهاند. جغرافینویسان مسلمان از این بندر کوچک به مثابه تنها بندر تجاری در طول یک مسیر نسبتاً طولانی بین هرمز در دهانه خلیج فارس و بندر دیبل [Debal]، نزدیک دلتای مهران رود (رود سند) نام بردهاند.
این نخستین بار نیست که آثار و بناهای تاریخی به دلیل بیتفاوتی مقامات میراث فرهنگی یا از سوی مردم و حتی به دلیل شرایط اقلیمی تخریب میشوند.
در ماههای گذشته گزارشهایی از تخریب آثار و بناهای تاریخی به دلیل سیل و فرونشست منتشر شد. علی بیتالهی رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی اردیبهشت امسال اعلام کرد که در استان فارس بیشترین نرخ فروشست زمین در محدوده مرودشت بوده و نرخ آن در این منطقه به ۱۷ سانتیمتر در سال میرسد که آثار تاریخی تخت جمشید و نقش رستم در این محدوده قرار دارد.
رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی توضیح داده بود «در حالی که ۵۰ سال گذشته در مرودشت با حفر چاه ۳۰ متری به آب میرسیدند امروز با حفر چاهی به عمق ۱۲۰ متری هم به آب نمیرسند و در طول این سالها با برداشتهای بیرویه آب وضعیت فرونشست در این منطقه بحرانی شده است.»
علی بیتالهی افزوده بود «در حاشیه این پهنه فرونشستی خطرساز استان فارس دو آثار تاریخی ارزشمند و منحصربفرد نقش رستم و تخت جمشید واقع شده که متاسفانه در بازدیدها شکافهای فرونشستی در محوطه تخت جمشید کاملا مشخص و واضح است و مهمتر اینکه در حال توسعه است. این شکافها به مجرای نفوذ آب تبدیل میشوند و تونلهای زیرسطحی را ایجاد میکنند و در نهایت به فروریزش سطحی زمین منجر میشوند.»
او در ادامه گفته بود «در نقش رستم هم دقیقا در مجاورت و نزدیکی صخرههای سنگی و نقش نگارهای سنگی ارزشمند، شکاف عمیق و عجیب طولی با عمق چشمی ۶ متر و با عرض نیم متری وجود دارد که این نشان میدهد این زون [ناحیه] بسیار خطرساز است.»
در حالی که کارشناس برداشت آب از طریق حفر چاه را به عنوان یکی از عوال سرعت بخشیدن به گسترش فرونشست معرفی میکنند، علی بیتالهی گفته «در حاشیه همین محدوده اثر تاریخی، مزارعی وجود دارند که هنوز هم با استخراج آب از طریق حفر چاه آبیاری میشوند.»
استان اصفهان به عنوان بحرانیترین استان در زمینه فرونشست شناخته میشود و آثار تاریخی این استان نیز در معرض خطر قرار دارند. علی بیتالهی در اینباره گفته بود که «نرخ فرونشست در میدان نقش جهان به حدود ۵ سانتیمتر در سال رسیده اما موضوع مهم این است که از آنجایی این آثار تاریخی خشتی و بنایی هستند و مصالح ساختمانی بهم پیوسته ندارند، با کوچکترین انزجاج دچار ترکخوردگی میشوند.»
به گفته علی بیتالهی در استان اصفهان مسئله دیگری به جز حفر چاه روند گسترش فرونشست را تشدید کرده است: «پس از اینکه در دولت احمدینژاد حوزه آبریز استانی شد، آب زاینده رود با برداشتهای آب در بالادست قطع شد. در مقطعی آب زاینده رود در بازه زمانی ۶ ماهه قطع میشد اما در حال حاضر بطور کلی قطع شده و هر از چند گاهی برای کشت بهاره و پاییزه برای چند روز جریان آب را باز میکنند.»
او گفته بود «در همین محدودهای که با کمبود منابع آبی مواجه هستند آب را با لولهای به یزد منتقل میکنند و جالبتر اینکه میخواهند آب دریا را با شیرینکن به یزد و دوباره از یزد به اصفهان منتقل کنند که بطور قطع، نتیجه این برنامهها و اقدامات گسترش پهنههای فرونشستی و کمبود آب در هر دو استان است.»