معلمان را در برابر آموزش و پرورش حرمت شکستند، کتک زدند و به بازداشتگاه بردند

By | ۱۴۰۲-۰۴-۱۲

ضرب و شتم معلمان اعزامی به خارج از کشور در مقابل وزارت آموزش و پرورش!

در روز یکشنبه ۱۱ تیرماه ۴۰۲ جمعی از معلمان اعزامی به خارج از کشور بمنظور اعتراض بابت تضییع حق خود، با رای اجرای دیوان، جلوی وزارتخانه حاضر شدند تا بدانند که چرا مجموعه‌ی اداری با وجود رای دیوان عدالت باز هم اینگونه با آنان به خصومت برخاسته و با تاکید و اصرار بسیار، می‌خواهد حقشان را نابود کند!

معلمان با خشونت ماموران سرکوبگر مواجه و با توهین های بسیار زشت مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار گرفتند. این معلمان طی نامه ی اعتراضی خطاب به وزیر آموزش و پرورشی که هنوز نیامده، علیرغم مشکلات عدیده ی آموزش و پرورش، به سفر حج رفته،  نوشتند:

امروز یازدهم تیرماه ۱۴۰۲ بعد از بازگشت شما از خانه‌ی خدا و حضورتان در وزارت آموزش و پرورش، در مقابل ساختمان وزارتخانه‌، واقعه‌ای رخ داد که باعث بهت ما و وحشت رهگذران شد!  شما و حراست شما ولیمه‌ی دلچسبی به ما معلمان دادید که ۴ سال است برای گرفتن حق خود شکایت کرده‌ایم و همگی رای اجرای دیوان داریم!

شما و مجموعه‌ی اداری شما با صدور احکام غلط عامدانه_ آن هم بعد از آن که دیوان عدالت اداری حقانیت ما را پذیرفته‌است_ مجدداً قصد داشتید دیوان عدالت را فریب دهید و حق قطعی معلمان را پایمال کنید و انصاف و انسانیت را سلاخی کنید! این معلمان همگی از نخبگان وزارت آموزش و پرورش هستند که بابت تضییع حق خود با رای اجرای دیوان در تاریخ ۱۱ تیر ماه ۱۴۰۲ جلوی وزارتخانه که خانه و پناهگاهشان به شمار می‌آید به صورت دسته جمعی حاضر شدند تا بدانند که چرا مجموعه‌ی اداری با وجود رای دیوان عدالت باز هم اینگونه به خصومت برخاسته و با تاکید و اصرار بسیار، می‌خواهد حقشان را نابود و خودشان را ناامید کند! معلمان اعتماد و اطمینان داشتند که حراست وزارتخانه‌‌شان تمام قد از آنان دفاع می‌کند. با این‌حال، چند روز قبل، حضور دسته جمعی خود را به اطلاع حراست رساندند؛ اما با اندوهی ژرف و حیرتی شگرف، نیروهای حراست شما با رفتاری خلاف شریعت و شرافت به نیروی انتظامی به گونه‌ای اطلاعات دادند که وقتی این معلمان نرمخوی قانون‌مدار می‌خواستند مثل همیشه آرام و موقر وارد ساختمان وزارتخانه‌ی خویش شوند، نیروهای انتظامی ناگهان حمله کردند؛ کتک زدند؛ دشنام‌ها دادند؛ حرمت‌ شکستند و معلمان را همچون تبهکاران با سر و صورت خونین و خاک‌آلود و لباس‌های پاره شده و شخصیتی لگدمال گشته، به بازداشتگاه بردند!

گرچه نیروی انتظامی بعد از شنیدن حرف‌های حق ما و دیدن رای‌های ورود و رای‌های اجرای دیوان عدالت، عذر خواهی کرد، با این حال هیچ آبروی رفته‌ای برنگشت؛ هیچ دردی درمان نگشت؛ هیچ زخمی التیام نیافت؛ هیچ لباسی سالم نشد؛ هیچ حقی اعاده نشد و ذره‌ای از این اندوه ویرانگر کاسته نشد.
جناب صحرایی!

این شروع وزارت شماست. وای به حال معلمان در روزهای آینده!
از طرف حدود ۴۰۰ نفر سفیر فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *