خواب یا غفلت ، پیشرفت یا فروپاشی

By | ۱۴۰۴-۰۲-۰۷

چو بیدار باشی، خرد یار توست
چو خفته شوی، دیو غم بار توست

خواب ملت، مرگ تدریجی آن ملت است؛ و بیداری، آغاز شکوفایی.

امارات متحده عربی؛ پیشرفت بر شن‌های بی‌ریشه و فروپاشی ایرانِ فرهیخته

نیکولو ماکیاولی، اندیشمند مشهور ایتالیایی، زمانی گفته بود:
“سرنوشت، نیمی در دستان ماست، نیمی دیگر را بخت رقم می‌زند؛ اما آنان که تدبیر ندارند، بازیچه بخت می‌شوند.”

امارات متحده عربی، کشوری
– با مساحتی کمتر از یک استان میانی ایران چون اصفهان
– جمعیتی بالغ بر ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر (که اکثریت آن را کارگران مهاجر تشکیل می‌دهند)، در دل صحرا و بر بستری از شن و ماسه شکل گرفته است.

کشوری که، برخلاف ایران با تاریخ چند هزار ساله‌اش، نه پیشینه تمدنی دارد، نه یادگارانی از دل قرون و اعصار در کالبد خود حمل می‌کند.

ایران، کهن‌سرزمینی است با شهرهایی چون اصفهان، این نگینِ درخشان شرق، با معماری‌هایی که «ارنست هرتسفلد» باستان‌شناس آلمانی، آن را «تبلور روح تمدن شرق» می‌نامید. کشوری که بزرگان ادب، هنر و اندیشه‌ی بشری از دامن آن برخاسته‌اند. اما اینک، امارات – که فاقد چنین پشتوانه‌ای است – با اتکا به عقلانیت اقتصادی و آینده‌نگری راهبردی، به رشدی خیره‌کننده دست یافته است.

در سال ۲۰۲۳ میلادی، تولید ناخالص داخلی غیرنفتی امارات به ۹۸۷ میلیارد درهم (معادل ۲۶۸.۷ میلیارد دلار آمریکا) رسید؛ یعنی ۷۴.۶٪ از کل اقتصاد آن کشور. این رشد ۴.۵ درصدی نسبت به سال پیش، نتیجه سرمایه‌گذاری‌های هدفمند در تنوع‌بخشی به اقتصاد و دوری تدریجی از وابستگی به نفت است.

بخش‌های اصلی اقتصاد غیرنفتی در سال ۲۰۲۳ بدین شرح سهم داشته‌اند:
– تجارت: ۱۶.۵٪
– تولید صنعتی: ۱۵٪
– خدمات مالی و بیمه: ۱۲.۵٪
– ساخت‌وساز: ۱۱.۶٪
– املاک و مستغلات: ۷.۶٪

بخش حمل‌ونقل و انبارداری نیز با رشدی چشمگیر، نماد تحرک و پویایی اقتصادی امارات در نیمه نخست ۲۰۲۴ شد.

امارات با چشم‌اندازی هوشمندانه تحت عنوان “We the UAE 2031”، قصد دارد در یک دهه آینده تولید ناخالص داخلی خود را به ۳ تریلیون درهم برساند و به یکی از قطب‌های اصلی اقتصاد دانش‌بنیان، فناوری‌های پیشرفته، گردشگری و خدمات مالی جهان تبدیل شود.

در برابر این پیشروی، ایران، با سرمایه‌ای بی‌بدیل از تاریخ، فرهنگ، منابع انسانی و طبیعی، همچنان اسیر رخوت و تزلزل است. گویی ملتی که «لرد کرزن»، سیاستمدار برجسته بریتانیایی، روزگاری آن را «وارث یک تمدن بی‌رقیب» خوانده بود، امروز در خواب سنگینی از بی‌برنامگی و خودفراموشی فرورفته است.

اکنون این پرسش پیش روی ماست:
آیا ملتی که دارنده‌ی میراثی چنین غنی می باشد، سزاوار آن است که شاهد پیشرفت کشورهایی باشد که کمتر از نیم‌قرن پیش در جغرافیای جهانی ناشناخته بودند؟
آیا وقت آن نرسیده است که از تاریخ خود نیرویی برای ساختن آینده بگیریم و بر محور خرد و علم و نه منفعت طلبی جاهلانه، بر بلندای جهانی بدرخشیم؟

حکومت جمهوری کذایی اسلامی در ایران ۴۵ سال نشان داده نه علاقه ای ونه دانش و خردی برای دگرگونی دارد، فقط این اراده‌ای جمعی مردم ایران برای رهایی از بندهای کهنه‌ی ناکارآمدی می تواند این مهم را انجام دهد و اگر همچون نیاکان خود، «بلندنگر» نباشیم همچنان در این باتلاق باقی خواهیم ماند.

خواب ملت، مرگ تدریجی آن ملت است؛ و بیداری، آغاز شکوفایی.
استکهلم
۲۴ آپریل ۲۰۲۵
فرشید نوروزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *