– جمهوری اسلامی پس از چهار دهه دشمنی ایدئولوژیک، جنگافروزی و تهدید علیه موجودیت اسراییل، سرانجام یک جنگ تمامعیار را بر کشور و ملت ایران تحمیل کرد.
– تحلیلگران هشدار میدهند که جمهوری اسلامی در صورتی که از جنگ با اسرائیل جان به در ببرد، باز «انتقام سخت» خود را به فجیعترین شکل ممکن از مردم و شهروندان عادی خواهد گرفت.
– ایرانیان در حالی توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شدهاند که در شرایط جنگی نیز در بیم سرکوب و محدودیت و ممنوعیت بسر میبرند. با اینهمه نور امید را در جامعه نمیتوان ندید.
– فارغ از نتیجه جنگی که یک هفته از آن میگذرد و در حالی که چشمانداز فوری پس از آن هنوز روشن نیست، اما پایان جمهوری اسلامی بیش از هر زمانی محتمل به نظر میرسد. در این میان، سناریوهای مختلفی مطرح میشود.
– هرگونه اشتباه تاکتیکی یا تحلیلی چه از سوی آمریکا و اسرائیل و چه از سوی اپوزیسیون ملی و دموکراسیخواه میتواند نور امید مردم را خاموش کرده و آنها را از بیم جنگ فرسایشی و درگیریهای داخلی و هرج و مرج به آغوش جریانی سوق دهد که از درون خود همین رژیم در تلاش برای نجات «جمهوری» «اسلامی» است.
– اراده ملت ایران برای بهرهبرداری از این فرصت تاریخی و عملکرد موثر و مسئولانه اپوزیسیون ملی و دموکراسیخواه که در تمام سالهای گذشته نوید ایران آینده و پایدار را به مردم داده است، میتواند بهترین سناریو را برای کشور رقم بزند.
– مهم است که موافقان این سناریو مانند شاهزاده رضا پهلوی بر ضرورت پایان دادن هرچه سریعتر به جنگ و جمهوری اسلامی، با هم، تأکید کنند: «تنها راه پایان دادن به جنگهای بیپایان، کمک به ما برای پایان دادن به جمهوری اسلامی است!»
یک هفته از جنگ اسراییل و جمهوری اسلامی گذشته و حملات از سوی دو طرف در ابعاد بسیار متفاوت ادامه دارد. جدا از بُعد نظامی، این جنگ به پرده نمایش دیگری از ناکارآمدی و تباهکاری حکومتی تبدیل شده که مردم را نه تنها بیپناه در شرایط جنگی رها نموده بلکه آنها را با تهدید و وحشتآفرینی و قطع اینترنت وانواع کمبودها و حتا سرکوب و دستگیری با رنج و هراس مضاعف زیر فشار قرار داده است.
بامداد جمعه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۴ فصل مهمی در تاریخ معاصر ایران آغاز شد. جمهوری اسلامی پس از چهار دهه دشمنی ایدئولوژیک، جنگافروزی و تهدید علیه موجودیت اسراییل به عنوان یک کشور عضو سازمان ملل، سرانجام همانطور که در تمام سالهای گذشته در تحلیلهای مختلف کیهان لندن بر اساس شواهد و ذات رژیم ارزیابی میشد، یک جنگ تمامعیار را بر کشور و ملت ایران تحمیل کرد.
اسرائیل در یک عملیات پیچیده و هماهنگ و برنامهای که سالها خود را برای آن آماده کرده بود، نقاط مختلفی را در شهر تهران با موشکهای نقطهزن مورد حمله قرار داد که محل زندگی فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چند تن از عوامل هستهای رژیم بودند. همزمان انفجارهایی نیز در تأسیسات هستهای نطنز در استان اصفهان به عنوان یکی از مهمترین سایتهای اتمی روی داد.
در عملیات بامداد ۲۳ خردادماه مقاماتی مانند حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امیر علی حاجی زاده فرمانده هوافضای سپاه، محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فریدون عباسی و محمدمهدی طهرانچی از دانشمندان ارشد هستهای کشته شدند. علی شمخانی مشاور سیاسی علی خامنهای و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در «پنت هاوس» خود هدف قرار گرفت اما جمهوری اسلامی ادعا میکند که او زنده و با حال وخیم در بیمارستان بستری است.
عملیات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی با عنوان «طلوع شیران» تا زمان تنظیم این گزارش (پنجشنبه ۲۹ خرداد) ادامه یافته و علاوه بر از میان برداشتن مقامات ارشد نظامی و سیاسی حکومت، مراکز مختلف نظامی و تسلیحاتی و تأسیسات و زیرساختهای انرژی زیر حملات مداوم قرار دارند.
این حملات از ۲۴ ساعت بعد با پاسخ موشکی جمهوری اسلامی همراه شد. بر اساس آمارهای پراکنده به نظر میرسد طی شش روز گذشته دستکم ۲۷ تن از مقامات ارشد نظامی و هستهای حکومت به صورت هدفمند توسط اسراییل حذف شدهاند. در این میان شمار دیگری از مقامات ردههای میانی در حملات به مراکز نظامی در شهرهای مختلف نیز کشته شدهاند.
مانند هر جنگ دیگری تلفات غیرنظامی نیز در حملات به مراکز استراتژیک جمهوری اسلامی وجود داشته از جمله نیروهای «هلال احمر» و شهروندان عادی که کشته یا مجروح شدهاند. موشکهای متقابل جمهوری اسلامی تا کنون به مناطق مسکونی و بیمارستان در اسرائیل اصابت کرده و شماری از ساکنان یهودی و عرب این کشور و همچنین شهروندان خارجی را به قتل رسانده یا مجروح کردهاند.
جنگ جمهوری اسلامی علیه شهروندان
از ساعاتی پس از شروع جنگ، در حالی که شهروندان با هراس ناشی از حملات نظامی اسراییل روبرو بودند، جمهوری اسلامی موج تهدیدهای امنیتی و قضایی علیه مردم را آغاز کرد.
نهادهای امنیتی، قوه قضاییه و نیروی انتظامی در طول هفته گذشته در چندین اطلاعیه شهروندان را به برخوردهای جدی قضایی در صورت انتشار محتواهایی درباره جنگ و به طرفداری از اسرائیل در شبکههای اجتماعی تهدید کردهاند. در همین رابطه دهها شهروند بازداشت شدهاند!

همچنین گشتها و ایستهای بازرسی در شهرهای مختلف ایجاد شده؛ این اقدامات علیه شهروندان عادی در حالیست که اسرائیل از سالها پیش با نفوذ در شبکه امنیتی، اجرایی، حمل و نقل و صنعت ایران، کارخانه پهپادسازی در خود ایران تأسیس کرده تا آنها را در چنین روزهایی مورد استفاده قرار دهد! حالا نهادهای امنیتی و نظامی و بسیج با راهاندازی ایست بازرسی و وحشتآفرینی برای مردم میخواهند پهپادهای اسرائیلی را پیدا کنند!
بخش دیگری از بازداشتها نیز با ادعای کشف خانههای تیمی افراد وابسته به اسرائیل صورت میگیرد. غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه نیز نه تنها خواستار بازداشت و محاکمه سریع و قاطعانه کسانی شده که از دید نهادهای امنیتی و قضایی به اسرائیل نزدیک هستند بلکه به صراحت گفته باید اعدام متهمان امنیتی مرتبط با اسرائیل از جمله متهمان به جاسوسی که پیشتر بازداشت شده بودند نیز اجرا شود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست غیرعلنی روز سهشنبه ۲۷ خردادماه دو فوریت طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با دولتهای خارجی متخاصم را تصویب کردند. بسیاری از تحلیلگران این طرح را باز کردن مسیر جدیدی در نظام قضایی ناعادلانه جمهوری اسلامی برای پروندهسازی و اعدام فلهای شهروندان به اسم «اشد مجازات» به اتهام «همکاری با دولتهای متخاصم» ارزیابی میکنند.
نیروهای سایبری و سازمانیافته جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی نیز اتهام زدن به شهروندانی را آغاز کردهاند که با نگاه ایدئولوژیک حکومت برای «نابودی اسرائیل» همسو نیستند و جمهوری اسلامی را عامل جنگ و حمله نظامی آن کشور به نقاطی در خاک ایران میدانند.
قطع اینترنت هم بار دیگر به عنوان یکی از ابزار سرکوب شهروندان به کار گرفته شده است. اینهمه در حالیست که تحلیلگران هشدار میدهند که جمهوری اسلامی در صورتی که از جنگ با اسرائیل جان به در ببرد، باز «انتقام سخت» خود را به فجیعترین شکل ممکن از مردم و شهروندان عادی خواهد گرفت.
سرگردانی و بیپناهی جنگزدگان
در این میان، شهروندان که از یکسو با تهدیدهای جنگ روبرو هستند و از سوی دیگر با تهدیدها و سرکوبهای حکومت، بیپناه رها شدهاند.
در نخستین هفته جنگ، تهران کانون حملات اسرائیل بود و هم نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و هم ترامپ رئیس جمهور آمریکا از مردم تهران خواستند پایتخت را ترک کنند. ارتش اسرائیل نیز با تأکید بر اینکه قصد ندارد به شهروندان غیرنظامی آسیب برساند در چند مورد هشدار ترک برخی مناطق را پیش از آغاز حمله صادر کرد.ولی سخنگوی دولت چهاردهم جمهوری اسلامی به ریاست مسعود پزشکیان با رذالتی وصفناپذیر گفته که مردم به این هشدارها و اخطارها اعتنا نکنند!
شمار زیادی از جمعیت میلیونی پایتخت تصمیم به ترک خانههای خود تا روشن شدن چشمانداز جنگ گرفتند. بخشی نیز به دلایل مختلف از جمله مشکلات مالی، هزینههای سنگین جابجایی و اقامت در شهر دیگر، سالمندی، بیماری و یا نداشتن مکانی در شهر دیگر در خانهها ماندهاند. بخشی دیگر نیز به دلیل احتمال دزدی و غارت منازل در جامعه ناامنی که حاصل جمهوری اسلامی است، ترجیح دادهاند در خانه بمانند.
در این بین، چه آنها که ترک خانه کرده و چه آنها که ماندگار شدهاند مثل همیشه با هرج و مرج ناشی از سوءمدیریت و ناکارآمدی حکومت روبرو هستند. جمهوری اسلامی در تمام سالهایی که به دنبال برنامه اتمی و ساخت موشک و پهپاد برای جنگ افروزی بود، حتا یک پناهگاه قابل قبول برای شهروندان در شهرهای بزرگ و همچنین مناطقی که این تأسیسات را در آنها بنا کرده، نساخته است! در عوض، به مردم میگویند به مدارس و مساجد پناه ببرند! فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت اعلام کرد که ایستگاههای مترو، مساجد و مدارس به عنوان پناهگاه در اختیار مردم قرار خواهد گرفت آنهم در حالی که نه مدرسه و مسجد پناهگاه جنگی هستند و نه ایستگاههای مترو را برای مردم باز نگه داشتهاند!
این حکومت حتا آژیر خطر پیش از حمله را نیز نتوانسته فعال کند و مردم از طریق اطلاعرسانی ارتش اسرائیل از حملات باخبر میشوند! اما تبهکاران حاکم اینترنت و پیامرسانها را نیز یا قطع و یا محدود کردهاند!
آموزش همگانی درباره چگونگی حفظ ایمنی و مراقبت در شرایط جنگ و انفجار نیز هرگز در فرهنگ جمهوری اسلامی جایی نداشته آنهم در حالی که محل کار و سکونت مردم را با تأسیسات اتمی و موشکی محاصره کرده است.
هفته گذشته صحنه کاملی از ناکارآمدی مزمن حکومت به نمایش درآمد؛ بدون سوخت ماندن شهروندانی که در ترافیک سنگین مسیرهای خروج از تهران گرفتار شدند. اقدام عجیب و پرسشبرانگیز کاهش سهمیه سوخت اتومبیلها، نیمهتعطیل شدن بانکها و نبود اسکناس و از کار افتادن خودپردازهای بانکی، جیرهبندی مواد غذایی مناسب برای این روزها مانند تن ماهی، کمبود نان و دیگر مواد خوراکی و افزایش قیمت نجومی برخی اقلام خوراکی در شهرهایی که مقصد ساکنان پایتخت است تنها نمونههایی از هرج و مرج و بیکفایتی مسئولان را نشان میدهد.
نور امید در بحرانی که میتواند به فرصت تبدیل شود
ایرانیان در حالی توسط جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شدهاند که در شرایط جنگی نیز در بیم سرکوب و محدودیت و ممنوعیت بسر میبرند. با اینهمه نور امید را در جامعه نمیتوان ندید.
شهروندانی که در سالهای گذشته با اعتراضات سراسری و نافرمانیهای مدنی مورد شدیدترین سرکوبهای وحشیانه قرار گرفتند، حالا با حمله نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی بارقهای از امید را برای فراهم شدن بسترهای لازم جهت تغییرات اساسی در ساختار سیاسی احساس میکنند.
فارغ از نتیجه جنگی که یک هفته از آن میگذرد و در حالی که چشمانداز فوری پس از آن هنوز روشن نیست، اما پایان جمهوری اسلامی بیش از هر زمانی محتمل به نظر میرسد.
در این میان، سناریوهای مختلفی مطرح میشود.
یکی، همانگونه که ترامپ گفت، «تسلیم بیقید و شرط» جمهوری اسلامی در برابر اسراییل و آمریکا با تقدیم امتیازهای گسترده است که احتمال استمرار آن به شکلی دیگر منتفی نیست اما چون چنین استمراری تنها با حذف عامل مردم و نیروهای مدافع دموکراسی ممکن میشود، پس قابل پیشبینی است که سرکوب داخلی و گسستهای اجتماعی شدیدتر از گذشته ادامه خواهد یافت.
دیگری، تداوم فرسایشی جنگ و در نتیجه گسترش ناامنی در داخل و چه بسا درگیریهای نظامی توسط گروههای تروریستی و تجزیهطلبهای مسلح در برخی مناطق کشور. این سناریو در صورتی احتمال قوی پیدا میکند که حملات نظامی اسرائیل طول بکشد و در این مدت باقیماندگان رژیم فرصت پیدا کنند تا با امکانات هنوز گستردهای که دارند خود را سازماندهی کرده و گروههای تروریستی و تجزیهطلب را نیز به یاری بگیرند.
یک سناریوی دیگر که سبب نور امید در جامعه و مردم شده، فروپاشی حکومتی است که بر اثر حملات نظامی بیش از پیش تضعیف شده و ورود به دوران گذار با تکیه بر نیروهای ملی و دموکراسیخواه با رهبری شاهزاده رضا پهلوی و با حمایت جامعه جهانی.
به نظر میرسد دو عامل میتواند سناریوی سوم را برای ایران رقم بزند: اراده ملت ایران برای بهرهبرداری از این فرصت تاریخی و عملکرد موثر و مسئولانه اپوزیسیون ملی و دموکراسیخواه که در تمام سالهای گذشته نوید ایران آینده و پایدار را به مردم داده است.
در این میان، هرگونه اشتباه تاکتیکی یا تحلیلی چه از سوی آمریکا و اسرائیل و چه از سوی اپوزیسیون ملی و دموکراسیخواه میتواند نور امید مردم را خاموش کرده و آنها را از بیم جنگ فرسایشی و درگیریهای داخلی و هرج و مرج به آغوش جریانی سوق دهد که از درون خود همین رژیم در تلاش برای نجات «جمهوری» «اسلامی» است.
از همین رو مهم است که موافقان سناریوی سوم بر ضرورت پایان دادن هرچه سریعتر جنگ و جمهوری اسلامی، با هم، تأکید کنند. چنانکه شاهزاده رضا پهلوی در سخنان اخیر خود در جمع برخی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به درستی بیان داشت: «تنها راه پایان دادن به جنگهای بیپایان، کمک به ما برای پایان دادن به جمهوری اسلامی است!»
کیهان لندن