– بر اساس توافق «شرمالشیخ» جهت اجرای اولین مرحله طرح صلح ترامپ، مردم نوار غزه و اسرائیل به خاطر آتشبس و آزادی گروگانها به شادی پرداختند.
– مراحل بعدی طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ که اسرائیل و حماس باید بر سر آن توافق کنند، بسیار پیچیدهتر از اعلام آتشبس است که هر لحظه هر کدام از طرفین میتواند از اجرای آن سر باز زند. یکی از مشکلات بر سر راه این طرح، آینده حماس و خلع سلاح این گروه تروریستی است.
– وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای پس از اعلام این توافق مینویسد، «با در نظرداشت ابعاد و جنبههای خطرناک طرح آتشبس در غزه، هرگونه تصمیمگیری در این خصوص را در صلاحیت مردم و مقاومت فلسطین میدانیم.»
– با اینهمه یک منبع آگاه به مسائل حماس در رم به کیهان لندن میگوید: «از تهران به رامالله هشدار دادهاند که هرگونه همکاری با طرح صلح واشنگتن، که به نظر آنها تنها منافع اسرائیل را در نظر دارد، میتواند عواقب جدی داشته باشد.»
– در همین ارتباط «شینبت» یکی از نهادهای امنیتی اسرائیل اعلام کرده است که اوایل هفته جاری محمولهای شامل انواع سلاحهای سنگین و سبک و مهمات را در رامالله در کرانه باختری توقیف کرده است.
– در هر حال، امروز جمهوری اسلامی دو سال پس از هفتم اکتبر، با از دست رفتن «محور مقاومت» و «عمق استراتژیک» و با اجرای «مکانیسم ماشه» و انزوای منطقهای و بینالمللی نه تنها قادر نیست ویرانی خود را ترمیم کند بلکه چه بسا زیر آوار آن دفن خواهد شد.
نخستین گام برای پایان دادن به دو سال جنگ در غزه با توافقی در شهر بندری «شرمالشیخ» مصر بین حماس و اسرائیل آغاز شد. این گام دقیقا یک روز پس از دومین سالگرد حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شد.

بر پایه این توافق قرار است پس از تصویب آن روز پنجشنبه در کنست (پارلمان اسرائیل)، ارتش اسرائیل به پشت «خط زرد» عقبنشینی کند. ۷۲ ساعت بعد قرار است حماس بیست اسرائیلی را که در ۷ اکتبر دو سال پیش در جریان حمله تروریستی به خاک اسرائیل به گروگان گرفته بود، آزاد نماید. پیکر ۲۸ گروگان دیگر که کشته شدهاند، طی روزهای آینده و در همکاری نظامیان چند کشور عرب و اسلامی جستجو و به اسرائیل تحویل داده خواهد شد. در آزای تحویل این گروگانها، اسرائیل متعهد شده است ۱۹۵۰ فلسطینی را آزاد کند. ۲۵۰ نفر از این افراد در زندانهای اسرائیل سرگرم گذراندن دوران محکومیت خود به حبس ابد هستند، در حالی که ۱۷۰۰ نفر دیگر در جریان جنگ اخیر غزه دستگیر شدند.
طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ
امضای اجرای مرحله اول طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ که هدف آن نه تنها پایان دادن به جنگ در غزه بلکه گذاشتن نقطه پایان بر درگیری دردناکی است که با اعلام موجودیت کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی تشدید شد، در شهرهای مختلف اسرائیل و در نوار غزه جشن گرفته شد. البته توافقهائی مشابه مرحله اول نقشه راه رئیس جمهوری آمریکا در گذشته نیز با تبادل زندانی و عقبنشینی ارتش اسرائیل صورت گرفته بود. با وجود خوشبینی سران کشورهای عربی و غربی و البته دونالد ترامپ که تصور میکند حتی جمهوری اسلامی نیز از این روند حمایت خواهد کرد، بسیاری از کارشناسان با تجربه در امور خاورمیانه معتقدند که هنوز راه بستن پرونده درگیری بین اسرائیل و فلسطین هموار نشده و باید مسیری طولانی و پر پیچ و خم را طی کند.
مراحل بعدی طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ که اسرائیل و حماس باید بر سر آن توافق کنند، بسیار پیچیدهتر از اعلام آتشبس است که هر لحظه هر کدام از طرفین میتواند از اجرای آن سر باز زند. یکی از مشکلات بر سر راه این طرح، آینده حماس و خلع سلاح این گروه تروریستی است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل اعلام کرده است که جنگ تا نابودی کامل حماس ادامه خواهد یافت. حماس هم به نوبه خود میگوید تنها در صورتی سلاح را بر زمین خواهد گذاشت که روند تشکیل دولت مستقل فلسطین آغاز شود. نخست وزیر اسرائیل هم بارها تکرار کرده است هرگز با آغاز چنین روندی موافقت نخواهد کرد. حماس هم تکرار میکند تنها زمانی دست از مبارزه مسلحانه برخواهد داشت (البته بدون پذیرفتن خلع سلاح) که یک سیستم اجرائی کاملا فلسطینی با همکاری حکومت خودگردان فلسطین و حمایت کشورهای عربی اداره باریکه غزه را برعهده بگیرد.

آینده غزه در ابهام
در طرح بیست مادهای دونالد ترامپ به تشکیل یک هیأت غیرسیاسی شامل تکنوکراتهای مستقل فلسظینی اشاره میشود که البته باید تحت نظر یک نهاد انتقالی بینالمللی جدید به ریاست رئیس جمهور آمریکا و با حضور برخی شخصیتهای دیگر چون تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا، عمل کند. حماس که نظارت نهادهای غیرفلسطینی را تا کنون نپذیرفته، اگرچه احتمالا نظارت کشورهای عرب و اسلامی را خواهد پذیرفت، اعلام کرده تنها در چنین حالتی از اداره باریکه غزه چشم خواهد پوشید. البته حماس در مورد ادامه حضور در نوار غزه به عنوان یک نیروی سیاسی هنوز ابراز نظر روشنی نکرده است. بسیاری معتقدند که این گروه تروریستی میتواند انحلال خود را اعلام کند و چند هفته بعد با نام دیگری در صحنه سیاسی فلسطین ابراز وجود نماید.
مخالفت برخی از احزاب اسرائیل با طرح صلح ترامپ
البته طرح دونالد ترامپ تنها با مخالفت حماس مواجه نیست. جناحهائی در اسرائیل نیز با کل این طرح یا بخشهائی از آن مخالف هستند. ایتامار بنگویر وزیر امنیت داخلی دولت بنیامین نتانیاهو، روزی که توافق بر سر اجرای مرحله اول این طرح در شرمالشیخ به دست آمد، در اقدامی تحریکآمیز با اسکورت پلیس و ارتش و همراه با گروهی از شهرکنشینان به مسجد الاقصی در اورشلیم (که فلسطینیها آن را «قدس» میخوانند) رفت و مناسک مذهبی یهودی در آن برگزار کرد. پتسائیل اسموتریج وزیر دارائی اسرائیل نیز اعلام کرد که با این توافق موافق نیست و پس از بازگشت گروگانها باید جنگ را تا نابودی کامل حماس ادامه داد. وزیر دارائی دولت بنیامین نتانیاهو تبادل زندانیان فلسطینی با گروگانهای اسرائیلی را نیز محکوم کرد و گفت: «ما با آزادی زندانیان فلسطینی نسل جدیدی از رهبران گروههای تروریستی را تحویل دادیم.» البته چهرههای افراطی حاضر در دولت کنونی اسرائیل اینبار از تهدید به خروج از دولت ائتلافی استفاده نکردند، زیرا احزاب میانه و حزب کارگر اعلام کردند که در صورت خروج آنها از دولت نتانیاهو، تا زمانی که متعهد به طرح صلح دونالد ترامپ باشد از دولت وی حمایت خواهند کرد.
اختلاف نظر در حماس
یک منبع آگاه به مسائل به حماس در رم به کیهان لندن میگوید: «در چندین مورد بین نیروهای حماس در داخل غزه و اعضای این گروه که در مذاکرات شرمالشیخ حضور دارند اختلاف نظرهای جدی وجود دارد.» همین منبع در ادامه میافزاید: «کسانی که در مذاکرات غیرمستقیم با اسرائیل حضور دارند تحت فشار دولتهای عربی چون قطر و مصر و یا ترکیه قرار دارند و مواضعی اتخاذ میکنند که در برخی نکات مورد قبول فرماندهان نظامی که دو سال در غزه جنگیدند نیست.» در داخل خود غزه به گفتهی این منبع، نگاهها «به سمت حکومتهایی چون جمهوری اسلامی ایران است که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند و حماس را نه یک گروه تروریستی بلکه نماد مقاومت علیه اشغالگر میدانند.»
این در حالیست که جمهوری اسلامی نیز در رابطه با توافق شرمالشیخ موضع مبهم و ناروشنی اتخاذ کرده بطوری که میتواند در تائید سخنان این منبع مطلع باشد.
جمهوری اسلامی مخالف صلح در غزه
وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای پس از اعلام این توافق مینویسد، «با در نظرداشت ابعاد و جنبههای خطرناک طرح آتشبس در غزه، هرگونه تصمیمگیری در این خصوص را در صلاحیت مردم و مقاومت فلسطین میدانیم.» در ادامه این بیانیه آمده است جمهوری اسلامی «از هر تصمیم آنها [منظور حماس است] که متضمن توقف نسلکشی فلسطینیان، خروج ارتش صیهونیستی از غزه، احترام به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و ورود کمک های بشردوستانه و بازسازی غزه باشد» استقبال میکند.
همان منبع آگاه به مسائل حماس در رم به تهدید جمهوری اسلامی علیه حکومت خودگردان فلسطین اشاره میکند و میگوید: «از تهران به رامالله هشدار دادهاند که هرگونه همکاری با طرح صلح واشنگتن، که به نظر آنها تنها منافع اسرائیل را در نظر دارد، میتواند عواقب جدی داشته باشد.» تهدیدهائی که بنا براخباری که از اسرائیل میرسند زیاد هم تو خالی نیستند. «شینبت» یکی از نهادهای امنیتی اسرائیل اعلام کرده است که اوایل هفته جاری محمولهای شامل انواع سلاحهای سنگین و سبک و مهمات را در رامالله در کرانه باختری توقیف کرده است. این محموله، به گفته این نهاد امنیتی اسرائیلی، توسط «یگان ۴۰۰» سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کرانه باختری با استفاده از یک شبکه قاچاق مواد مخدر فرستاده شده بود. این اولین بار نیست که نیروهای امنیتی اسرائیلی اسلحه و مهماتی را که توسط جمهوری اسلامی به کرانه باختری فرستاده شده، کشف و توقیف میکنند.
با هفتم اکتبر «محور مقاومت» و «عمق استراتژیک» جمهوری اسلامی فرو ریخت
جمهوری اسلامی با هدف متوقف کردن روند اجرای «پیمان ابراهیم» بین اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی که در دوران دولت قبلی دونالد ترامپ آغاز شده بود، حمله ۷ اکتبر گروه تروریستی حماس را طراحی و حمایت کرده بود. البته میتوان گفت که در رسیدن به این هدف موقتا موفق نیز بوده است. با آغاز جنگ در غزه پیوستن پادشاهی سعودی به «پیمان ابراهیم» منتفی شد و کشورهائی چون امارات متحده عربی و بحرین نیز که به این پیمان پیوسته بودند، سطح روابط خود با اسرائیل را کاهش دادند. ولی این موفقیت لحظهای شکست حیاتی و بزرگتری به دنبال داشت. اسرائیل بعد از ۷ اکتبر که با تهدید جدی علیه موجودیت خود روبرو شد، فقط جنگ در غزه را آغاز نکرد. به لبنان هم حمله کرد و بسیاری از فرماندهای نظامی و رهبران سیاسی حزبالله چون حسن نصرالله و هاشم صفیالدین را کشت و انبارهای تسلیحاتی مهمترین بازوی «محور مقاومت» جمهوری اسلامی را از بین برد. حماس هم بسیاری از رهبران سیاسی خود را چون اسماعیل هنیه و یا فرماندهان نظامی چون یحیی سینوار را از دست داد. حوثیهای یمن هم در حملات اسرائیل ضربههای سختی را متحمل شدند. بشار اسد هم در سوریه سقوط کرد و مجبور شد به روسیه پناه برد و در جنگ ۱۲ روزه نیز خود جمهوری اسلامی بسیاری از فرماندهان و عوامل اتمی خود را از دست داد.
در این میان، قطر هم که زمانی متحد جمهوری اسلامی به حساب میآمد امروز در جبهه مقابل آن قرار دارد و یکی از بازیگران اصلی روند صلح در خاورمیانه است که جمهوری اسلامی با وجود همه این ضربات از هیچ تلاشی برای شکست آن فروگذار نخواهد کرد.
امروز «محور مقامت» که قرار بود «عمق استراتژیک» جمهوری اسلامی را توسعه دهد، تبدیل به نیرویی زخمخورده و با امکانات عملیاتی بسیار محدود تبدیل شده. میلیونها دلاری که در چهار دهه گذشته خرج نیروهای نیابتی شدند، دود شدند و به هوا رفتند. جمهوری اسلامی نیز دو سال پس از هفتم اکتبر، با اجرای «مکانیسم ماشه» و بازگشت تحریمهای بینالمللی و انزوای منطقهای و بینالمللی نه تنها قادر نیست ویرانی خود را ترمیم کند بلکه چه بسا که زیر آوار آن دفن خواهد شد.
کیهان لندن
