بیاعتمادی ایرانیان به روسها ریشه در دلایل تاریخی محکمی در دو قرن گذشته دارد
وبسایت رسمی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، یادداشتی از حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی را در توضیح اهمیت پیام اخیر علی خامنهای به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه و سفر محمد باقر قالیباف به مسکو منتشر کرده است.
انتشار این یادداشت سراسر تمجید از روسیه پوتین، بیانگر نگاه و رویکردی است که علی خامنهای در سه دهه رهبری خود، سیاست خارجی کشور را بر آن استوار کرده است و از نگاه منتقدان، یکی از دلایل اصلی برآورده نشدن منافع ملی ایران در این سالها بوده است.
سفر اخیر محمد باقر قالیباف به مسکو با حواشی متعددی همراه بود، از جمله به این دلیل که ولادیمیر پوتین، حاضر به پذیرفتن وی نشد، با آنکه اعلام شده بود قالیباف حامل پیام کتبی مهمی از سوی علی خامنهای برای رئیسجمهوری روسیه است.
اکنون، حسین امیرعبداللهیان، که قالیباف را در این سفر همراهی میکرد، در یادداشتی نوشته است:« امروز در مرکز توجهات اندیشمندان حوزه روابط بینالملل، دیدگاههای رهبر انقلاب بهعنوان یکی از صاحبنظرانی که درک درستی از هندسه روابط بینالملل و سیاستهای جهانی دارند، مورد توجه قرار میگیرد و نقشههای راهی که توسط ایشان در فضای بینالملل ترسیم میشود، با عنوان ایدههای جدید در شکلدهی به نظم جدید جهانی رصد میشود.»
حسین امیرعبداللهیان، از دیپلماتهای نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشود که از سال ۱۳۹۵ تا امروز، دستیار ویژه علی لاریجانی و سپس محمد باقر قالیباف در امور بینالملل بوده است. او کار خود در وزارت امور خارجه را در اوایل دهه هفتاد آغاز کرد و علاوه بر تصدی پس سفارت ایران در چند کشور عربی، مدتی نیز معاون وزیر امور خارجه بود.
او در یادداشت خود، با کمرنگ جلوه دادن خودداری پوتین از دیدار با محمدباقر قالیباف نوشته است:« شخصاً در جلسهای که پیام رهبر انقلاب منتقل شد، حضور داشتم. آقای والودین، رئیس دومای روسیه نه بهعنوان رئیس پارلمان، بلکه بهعنوان نماینده ویژه آقای پوتین مسئول دریافت این پیام بود.»
به گفته او، «روسیه از قبل طی یک یادداشت رسمی اعلام کرده بود برای اینکه دریافت پیام رهبر انقلاب بهخاطر پروتکلها به تأخیر نیفتد، نماینده ویژهای در مسکو این پیام را دریافت کند. آقای والودین هم بهعنوان نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه مکلف شد. ساعتی بعد ما مطلع شدیم که آقای پوتین پیام را خوانده و مورد توجه جدی ایشان قرار گرفته است.»
امیرعبداللهیان در یادداشت خود، بر سیاست نگاه به شرق یا نگاه به آسیای جمهوری اسلامی تاکید کرده و این سیاست را زاییده نگاه و درک درست علی خامنهای از مناسبات بینالملل دانسته و نوشته است: «همانطور که رهبر انقلاب هم تاکید دارند در سیاست خارجی، ما برای حفظ منافع ملی کشورمان باید شرق را به غرب و همسایه را بر کشورهای دور ترجیح دهیم.»
او در این زمینه به اقدام علی خامنهای برای تعیین نماینده ویژهای برای گسترش مناسبات به چین اشاره کرده و گفته سفر اخیر قالیباف به مسکو و ارسال پیام برای رئیسجمهوری روسیه نیز در همین راستا صورت گرفته است.
امیرعبداللهیان، درباره محتوای پیام علی خامنهای به ولادیمیر پوتین توضیحی نداده و تنها به گفتن این نکته کلی بسنده کرده است که سپس با تاکید بر اینکه « طرفهای منطقهای جمهوری اسلامی باید این را بدانند که تحولات کاخ سفید رابطه راهبردی ما را نمیتواند تحت تأثیر قرار بدهد. این مقطع زمانی بهگونهای بود که از سوی رهبر انقلاب ضرورتی احساس شد مبنیبر اینکه پیامی به کشور روسیه منتقل کنند؛ پیامی راهبردی که با درک از شرایط جدید بینالمللی تنظیم شده بود. این پیام نکات بسیار مهم و دقیقی داشت که برای مقامهای روس -با توجه بهمناسبات جدید بینالمللی در راستای استحکام روابط راهبردی و پایدار دو کشور- حائز اهمیت بود.»
او سپس بیآنکه به انتقادهای موجود در ایران از شکل و ماهیت روابط جمهوری اسلامی و روسیه بپردازد، با ستایش از روسیه و ولادیمیر پوتین، رابطه با این کشور را بهطور قطعی به سود جمهوری اسلامی دانسته است.
به نوشته امیرعبداللهیان، «روسیه پوتین، اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق کمونیسم نیست. روسیه پوتین با روسیه قبل از پوتین هم تفاوت دارد. ما از توسعه و تحکیم همکاریها با کشورهایی مانند روسیه حتماً سود خواهیم برد.»
با این همه، روشن است که او از میزان نارضایتی موجود از این سیاست جمهوری اسلامی، اشکال کار را نه در ماهیت روابط دوکشور و نوع نگاه تاریخی روسیه به ایران و منافع ملی ایران، بلکه در عدم شناخت نزدیک مردم ایران و روسیه از یکدیگر دانسته و نوشته است: «حلقه مفقوده روابط ایران و روسیه، عدم شناخت نزدیک مردم این دو کشور است. درک جامعهشناختی از ویژگیهای برجسته فرهنگی دو کشور میتواند زمینهساز و بسترساز تقویت و تحکیم همکاریهای اقتصادی و تجاری در سایر حوزهها نیز باشد.»
تردید در کارآمدی واکسن ضدکرونای اسپوتینگ وی، و مخالفت با واردات آن به جای وارد کردن واکسنهای تولیدشده در غرب، مثل فایزر و آسترانکا بهدلیل دستور علی خامنهای، تازهترین نمونه از بیاعتمادی عمومی در ایران نسبت به روسیه است.
دستیار ویژه قالیباف و دیپلمات معتمد بیت رهبر جمهوری اسلامی اما معتقد است که این بیاعتمادی نتیجه عدم شناخت نزدیک ایرانیان از روسهاست.
به نوشته او، زمینه همکاری دو کشور بسیار گسترد است؛ «ازهمکاریهایی که دو طرف در موضوع تولید واکسن و تبادل تجربیات در مبارزه با شیوع کرونا میتوانند انجام دهند تا طیف وسیعی از همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، شیلات و همکاریهای دفاعی-امنیتی، سیاسی و تبادلات ریلی، جادهای مانند کریدور شمال-جنوب، حتی درخصوص نیروگاهها بهویژه در حوزهی نیروگاههای اتمی و حرارتی میتوان زمینههای همکاری جدی و جدیدی تعریف کرد.»
اما واقعیتهای تاریخی و تجربه ایران و روسیه دست کم در دو قرن گذشته نشان میدهد که دلیل مشکلات موجود میان دو کشور، صرفا عدم شناخت از یکدیگر و یا پیشداوریهای ذهنی نیست و بدگمانی رایج در ایران در قبال اهداف و نیات روسیه، دلایل و شواهد تاریخی محکمی دارد که دامنه آن از شکست ایران در جنگهای ایران و روس و تحمیل قراردادهای ترکمنچای و گلستان تا ماجرای به دست آوردن امتیاز نفت شمال و عدم خروج ارتش سرخ از خاک ایران پس از جنگ جهانی دوم گسترده است.
ایندیپندنت فارسی: