نامزدهایی که زمان انتخابات لیستهای بلندبالا ارائه میدهند و از مردم انتظار دارند به نامهای ناشناخته اعتماد کنند و رأی بدهند چطور از انتخاب رئیس مجلس واماندهاند؟
به گزارش خبرگزاری مهر، بحث انتخابات که پیش میآید، از کانالهای فضای مجازی گرفته تا رسانههای رسمی همه در باره انتخابات روشنگری میکنند و سعی دارند مردم را قانع کنند که در سرنوشت کشورشان تأثیرگذار باشند. بارها دیدهایم که میگویند به اجماع برسید و کسی که نسبت به دیگران بیشتر به معیارهای شما نزدیک است را انتخاب کنید. این روشنگری در مسیر آن است که مردم را اقناع کند «رأی باطله دادن» یا «رأی سفید به صندوق انداختن» کار درستی نیست؛ و از آنها میخواهد وقتی میتوانند خودشان انتخاب کنند این فرصت را از خود نگیرند.
حتی گاهی در مسیر این روشنگری کار به آنجا کشید که حرف بر سر انتخاب بین بد و بدتر بود؛ یعنی باز هم گزینه بد بهتر از رأی سفید یا رأی باطله معرفی میشد. همه اینها را مرور کردیم تا به روزسهشنبه در اولین رأیگیری مجلس دوازدهم حدود ۸.۵ درصد نمایندگان رأی باطله دادند! انتخاب بر سر ریاست مجلس بود و نامزدهای این مسؤولیت، «محمدباقر قالیباف»، «حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری» و «منوچهر متکی» بودند.
در نهایت نتیجه این شد که در این رأیگیری قالیباف با ۱۹۸ رأی بار دیگر بر صندلی ریاست تکیه زد. این نتیجه با توجه به حاشیههای اخیر و اما و اگرها درباره ابقای قالیباف بر سمت ریاست، خود به تنهایی میتوانست محل بحث بسیار باشد اما توجه همه به آرای باطلهای بود که در طلیعه کار مجلس دوازدهم توسط نمایندگان به صندوق انداخته شد.
در انتخاباتهای اخیر با افزایش سبد «آرای باطله» در میان مردم مواجه بودهایم و حالا پای این ماجرا به حوزه فعالیت زمامداران سیاست کشور نیز باز شده است. نگاهی به انتخاباتهای گذشته مجلس شورای اسلامی نشان میدهد این موضوع در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. به طوری که برای مثال در جریان انتخابات هیئت رئیسه سال اول مجلس یازدهم تعداد آرای باطله تنها ۸ رأی از میان ۲۶۶ رأی بود؛ یعنی کمتر از نیم درصد.میتوان گفت در چنین شرایطی چند حالت بیشتر متصور نیست؛ اول اینکه نمایندگان فرد اصلح را نتوانستهاند تشخیص بدهند. دوم؛ نامزد مورد نظرشان بین گزینهها نبوده است. سوم؛ خودشان را بیشتر قبول دارند و چهارم؛ نسبت به انتخاب رئیس مجلس بیتفاوت هستند. چهار گزینهای که نمیتوان گفت یکی از آنها خوشبینانه و بهتر از موارد دیگر است.روشن است که این موضوع، چه عامدانه و هماهنگ شده، چه بیغرض و از روی بیتفاوت اگر رخ داده باشد، پیامی واحد برای جامعه مخاطب دارد: «یا مجلس برای نمایندگان جدی نیست؛ یا دعوای سیاسیشان از این حرفها جدیتر است».
در این شرایط، سوالی که ذهن بسیاری از مردم، رسانهها و کارشناسان را درگیر خود کرده این است که نمایندگانی که از بین سه نفر، نتوانستند یک نفر را انتخاب کنند و بیدغدغه رأی باطله دادند، برای مسائل کلان کشور خود را به زحمت کارشناسی و اتخاذ تصمیم درست میاندازند؟
کسانی که نتوانستند یا شاید نخواستند درباره انتخاب ریاست مجلس یک تصمیم بگیرند، در خصوص موضوعات تخصصی حوزههای غیرسیاسی چه خواهند کرد؟
نامزدهایی که زمان انتخابات لیستهای بلندبالا ارائه میدهند و از مردم انتظار دارند به نامهای ناشناخته اعتماد کنند و رأی بدهند چطور از انتخاب رئیس مجلس واماندهاند؟
اگر بین گزینهها، نامزد مطلوبشان حضور نداشت چرا تلاش نکردند گزینهای را اضافه کنند یا حتی اگر خودشان را انتخاب بهتری میدانستند، چرا خود نامزد نشدند؟ بدبینانه این بود که ۵ رأی نصیبشان شود!
نکته قابل توجه آن است که این نمایندگان، خود با آرایی به صحن علنی مجلس راه پیدا کردهاند که مردم روی برگه رأی نوشتهاند، مردمی نه با ادعای تخصص و کارنامه سیاسی که میتوانستند به جای اسم آنها، یک عبارت باطله را روی برگه رأی بنویسند. همین نمایندگان اما درست در اولین و شاید یکی از مهمترین جلسات علنی، در چشم همان مردم نگاه میکنند و برای انتخاب رئیس مجلس رأی باطله در ظرف جمعآوری آرا میاندازند. آنها که در سپهر سیاسی حضور دارند و خود را مدعی تحلیل و تشخیص میدانند اگر نتوانند انتخاب کنند چطور میتوانند از مردم انتظار داشته باشند که وقتی نامزد مد نظرشان بین گزینهها نباشد، رأی باطله به صندوق نیندازند.
۲۴ نفر عدد کمی نیست؛ ۲۴ نفر در مجلس به ۸۰ میلیون نفر اعلام کردهاند که بالانشینان و هیئت رئیسه را مقبول نمیدانند و این موضوع علامت سوالها و علامت تعجبهای زیادی را در فضای سیاسی کشور قطار کرده است. همه اینها در حالی است که مقام معظم رهبری در استفتائات خود فرمودهاند: «اگر رأی سفید دادن موجب تضعیف نظام اسلامی باشد، حرام است». با وجود چنین سخنی از رهبر انقلاب، ۲۴ نفر با زبان بیزبانی این فرموده را نادیده میگیرند و این کنش سیاسی را عادیسازی میکنند. ۲۴ نفری که امید است بدون هماهنگی قبلی رأی سفید به گلدان انداخته باشند.
طرح شفافیت آرای نمایندگان که اولین بار در مجلس دهم مطرح شد؛ فراز و فرودهای بسیاری داشت و آن قدر کشمکش بر سر آن بالا گرفت که در نهایت عملی نشد. ماجرای آرای باطله نمایندگان درست همان نقطهای است که جای خالی شفافیت خودنمایی میکند. مردم باید بدانند کدام نمایندگان رأی باطله به گلدان انداختهاند. به نظر میرسد کسانی که در وانفسای قهر با صندوق انتخابات پای کار ماندهاند و به لیستهای بلندبالا رأی دادهاند حق داشته باشند بدانند کدام کسانی که به لطف رأی مردم سمت و مقام گرفتهاند حالا نسبت به موضوعی مهم، بیتفاوت و بیمسوولیت نشستهاند؟
حاشیه آرای باطله در انتخاب هیئت رئیسه مجلس به قدری بالا رفت که مردم در فضای مجازی هم به آن واکنش نشان دادند. کاربران زیادی در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به این موضوع محتواهایی را منتشر کردهاند؛ «تینا امین» استاد دانشگاه و نویسنده در حساب کاربری خود نوشت: «در راستای شفافیت؛ کاش اسامی نمایندگانی که رأی باطله دادند منتشر شود. آن وقت میشود بهتر فهمید آیا هدفمند بوده یا از سرعدم آشنایی یا… (شفافیت سایر آرا که گمانم صرفاً حدیث آرزومندی است) مگر قرار نیست مجلس دوازدهم متفاوت باشد؟ بسمالله از یکجا شروع کنید…»
«رضا رشیدپور» مجری تلویزیونی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «رای باطله مقیاس عجیبی است. پنج برابر آرای آقای منوچهر متکی. نصف آرای آقای ذوالنور»
حساب کاربری دیگری در صفحه خود از «امیرحسین ثابتی» نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی مطالبه کرده است: «آقای ثابتی! وقایع نگاری و شفافیت مجلس جدید را با معرفی اسامی ۲۴ نمایندهای که در انتخابات ریاست مجلس رأی باطله دادهاند استارت بزنید. باید معلوم شود بلد نبودند یا از عمد رأی باطله دادهاند؟»
دیگری نوشته است: «۲۴ نفر آدمی که نفهمیدند و نمیدانند و شاید نمیتوانند که بدانند…»یک کاربر نیز سوگندنامه هشت درصد نمایندهای که رأی باطله به صندوق انداختهاند را زیر سوال برده و با کنایه نوشته است: «پس از قرائت سوگندنامه؛ جناب نماینده رأی باطله میدهد!».کاربر دیگری در حساب کاربری خود نوشته: «شروع مجلس جدید با شگفتی عجیب همراه بود؛ ۲۴ رأی باطله در انتخاب رئیس مجلس یعنی بیش از ۸ درصد مجلس!»یک حساب دیگر این طور اعتراض خود را بیان کرده است: «اینها صلاحیت نشستن روی اون صندلیها را ندارند»
کاربری به نام الناز نوشته است: «۲۴ نفر به اعتماد مردم، دهنکجی کردند!»نرگس نوشته: «کاش بگویند چه کسانی بودند همین اول کاری مردم خدمتشان برسند»