واکاوی ماهیت روابط روسیه و ایران در سوریه

By | ۱۳۹۹-۰۶-۰۵

موفقیت تهران در رسیدن به توافقی با واشنگتن، پاسخ همه پرسش‌ها را روشن می‌کند

ماهیت روابط روسیه با ایران در سوریه و اهداف هر یک از دو کشور یادشده، هر از گاهی در محافل سیاسی مطرح می شود؛ به ویژه پس از آن‌که اسرائیل نقاطی را در قلمرو سوریه هدف حمله قرار می‌دهد و بعدها اعلام می‌شود که پایگاه‌ها و مواضعی که حمله به آن‌ها صورت گرفته است مربوط به ایران بوده است.

از هنگام آغاز مداخله مستقیم نظامی روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵، صحبت در مورد جدایی میان مسکو و تهران و یا نزدیکی بیشتر میان آن‌ها در سوریه ادامه دارد؛ صرف‌نظر از این‌که دو کشور در پرونده‌های خارج از بحران سوریه چه موضع‌گیری‌هایی را در برابر یکدیگر اتخاذ می‌کنند.

شکی نیست که ایران افزون بر این‌که هدف اصلی ایالات متحده و اسرائیل را در خاورمیانه شکل می‌دهد، برای روسیه نیز یک رقیب منطقه‌ای به شمار می‌رود و مسکو این مسئله را می‌داند که حضور ایران در سوریه منجر به تشدید تنش‌ها می‌شود و گسترش نفوذ ایران در سوریه، منافع روسیه را تهدید می‌کند.

گاری کورن، سفیر اسرائیل در مسکو، چند ماه پیش در مصاحبه‌ای با خبرگزاری “تاس”، گفت که کشورش از موضع روسیه در رابطه با حضور نظامی ایران در مرز اسرائیل و سوریه راضی است؛ وی افزود که اسرائیل و روسیه سرگرم مذاکرات فشرده در این باره هستند و همچنین تأکید کرد که حضور نظامی ایران در منطقه، تهدیدی برای اسرائیل است. البته موضع کشورهای منطقه و قدرت‌های بین‌المللی در قبال نفوذ ایران در سوریه را نمی‌توان نادیده گرفت و همین امر، روسیه را در موقعیت چالش برانگیزی قرار می‌دهد؛ مسکو ابراز نگرانی می‌کند که ممکن است نزدیکی میان سوریه و ایران بر روابط مسکو با کشورهای که نسبت به این نزدیکی ابراز نارضایتی می‌کنند، تأثیراتی منفی از خود به‌جا گذارد.

از سوی دیگر، افزایش حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه و فشارهای دونالد ترامپ، رئیس جمهوی آمریکا علیه ایران باعث افزایش پیوند تهران با مسکو می‌شود و در نتیجه، روسیه در برابر ایران نسبت به گذشته به موقعیت قوی‌تری دست می‌یابد.

بسیاری از ناظران بدین باورند که دعوت ایران برای شرکت در مذاکرات آستانه در سال ۲۰۱۷، تلاشی از سوی مسکو و آنکارا برای وارد کردن فشار به تهران بود تا به تعهدات خود پایبندی بیشتری داشته باشد؛ در غیر این‌صورت دشوار است که بتوان گروه‌های وابسته به ایران در سوریه را تحت کنترل درآورد.

البته اختلاف‌نظری که در چند سال اخیر میان تهران و مسکو در روسیه پدیده آمده ولی تا به حال مرحله تنش نرسیده است، می‌تواند در چهار مرحله زیر خلاصه شود: مرحله اول، مداخله مستقیم روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵  است که منجر به سقوط موقعیت ایران در سوریه به ردیف دوم شد و ایران ناگزیر شد به عنوان متحد ساکت دمشق حضور خود را در سوریه ادامه دهد؛ در حالی که مسکو توانست پس از عدم موفقیت ایران در ایجاد توازن در کشمکش‌های بحران سوریه، زمام بسیاری از امور را در قلمرو سوریه در دست گیرد.

 اما مرحله دوم برای تشدید اختلاف میان مسکو و تهران، مسئله خروج غیرنظامیان و نیروهای جنگی از مناطق شرقی محاصره شده در شهر حلب در اواخر سال ۲۰۱۶ بود که روسیه و ترکیه بر سر آن به توافق رسیده بودند؛ در حالی‌که طبق گزارش‌های همان وقت، ایران سعی داشت بحران حلب را از طریق نظامی حل کند.

در همین راستا، سایت دیپلماسی ایران که به وزارت امورخارجه نزدیکی دارد، در آن زمان اظهار داشت که بازپس‌گیری حلب گام مثبتی میان ایران و روسیه بود؛ اما تا پایان دادن به بحران جنگ در سوریه راه درازی در پیش است و هماهنگی مسکو با آنکارا بیشتر از هماهنگی آن با تهران است. از سوی دیگر، روسیه هنگام رسیدن به مرحله نهایی کنترل حلب، عربستان سعودی را به میز مذاکره فراخواند و این اقدام می‌تواند بر روابط مسکو و تهران سایه افکند.

در گزارش سایت دیپلماسی ایران اشاره شده بود که مشخص نیست روس‌ها در سوریه با ما هستند و یا این‌که ما با آن‌ها هستیم؛ زیرا مسکو در قبال بحران سوریه دیدگاه تکتیکی دارد، نه استراتژیک. افزون بر آن، مشارکت عربستان سعودی در مذاکرات می‌تواند نتایج گفت‌وگوها را به ضرر ایران تمام کند؛ به ویژه این‌که ۹۰ درصد از مسلمانان روسیه روابط صمیمانه‌ای با ترکیه و عربستان سعودی دارند، گذشته از آن‌‌که روسیه به خواسته‌های مسلمانان اهمیت بسیاری قائل است.

اما مرحله سوم اختلافات پس از برگزاری نشست آستانه آغاز شد؛ هنگامی‌که ایران سعی داشت با دور کردن واشنگتن از مذاکرات، دست به انتقام‌جویی بزند؛ در حالی‌که روسیه، ایالات متحده را به عنوان ناظر در گفت‌وگوهای آستانه دعوت کرده بود. مرحله چهارم اختلافات زمانی آغاز شد که تهران در مذاکرات مربوط به توافقنامه سوچی برای تعیین سرنوشت استان ادلب و مناطق اطراف آن در استان‌های حماه و لاذقیه که مسکو و آنکارا در آن حضور داشتند، دعوت نشد؛ در حالی‌که ایران در سوریه حضور نظامی داشت.

در فرجام می‌توان گفت که بحران سوریه از هر لحاظ هزینه‌های زیادی دارد و شکی نیست که تهران در نتیجه حملات روزافزون اسرائیل به سوریه متحمل خسارت‌های فراوانی می‌شود که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. اکنون آیا ایران پس از این‌که سال‌ها در سوریه سرمایه‌گذاری کرده است، ناگزیر به خروج تدریجی از برخی مناطق سوریه خواهد شد؟ پاسخ این پرسش زمانی روشن می‌شود که ایران بتواند با ایالات متحده به توافقی برسد؛ صرف‌نظر از این‌که در آن زمان، ترامپ در کاخ سفید باشد و یا شخص دیگری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *