کارگر در ایران؛ تاریخ ایستادگی برابر سرکوب، فقر و بهره‌کشی حکومتی

By | ۱۴۰۰-۰۲-۱۰

جنبش کارگری ایران با یک‌و‌نیم ‌قرن مبارزه مستمر، خاستگاه امید برای ایجاد تغییر و ایستادگی برابر شرایط حاکم است

«کارگران جهان متحد شوید؛ شما چیزی برای ازدست‌ دادن ندارید جز زنجیرهایتان!» شاید استفاده از این جمله معروف جنبش‌های کارگری جهان در ابتدای این گزارش کلیشه‌ای به نظر بیاید، اما حقیقت این است با وجود گذشت بیش از دو قرن از نوشتن این جمله در پایان «مانیفست کمونیست»، همچنان الهام‌بخش‌ترین جمله برای همه جنبش‌های کارگری در جهان از جمله ایران همین عبارت است.

نابرابری پرداخت دستمزد، سرکوب گروه‌های کارگری مطالبه‌گر، تضعیف حقوق و نادیده‌ گرفتن حق بهره‌مندی از حداقل امکانات رفاهی از جمله درمان، مسکن و معیشت، با گذشت نزدیک به دو قرن از شروع مبارزه کارگران، در راس مسائل آن‌ها است.

شاید بتوان ادعا کرد حکومت جمهوری اسلامی، که با شعار توجه به مستضعفان و کارگران به پیروزی رسید، امروز در خصوص احقاق حقوق کارگران، به‌ صورت سیستماتیک، یکی از سرکوبگران بزرگ تشکل‌ها و فعالان کارگری و تضعیف‌کنندگان رسمی حقوق کارگر در جهان به شمار می‌رود.

تاریخ شکل‌گیری تشکل‌های کارگری در ایران

سابقه شکل‌گیری جنبش‌های کارگری در ایران به دوران پیش از مشروطه باز می‌گردد. در این دوره فقر گسترده و بیکاری از یک طرف و سوءاستفاده صاحبان قدرت، سرمایه و امتیازها از طرف دیگر، باعث شد این جمع‌بندی برای کارگران حاصل شود که راهی جز مطالبه‌گری جمعی وجود ندارد.

به این ترتیب، تلاش کارگران برای تحقق حقوق مدنی و عدالت مزدی، با اهداف آزادی‌خواهانه روشنفکران و مبارزان سیاسی در چهار دوره مقطع زمانی مشخص شامل دوره ملی شدن صنعت نفت، انقلاب سال ۵۷، مبارزه کارگری اواخر دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰ و مبارزات دهه ۸۰ و ۹۰ به هم گره خورده‌اند.

اما به‌صورت رسمی، مبارزه کارگری در ایران در سال ۱۲۸۴ با اعتصاب سندیکای کارگران چاپخانه، از دل این صنعت نوپا سر برآورد و در کمتر از دو دهه، با توسعه صنایع و مشاغل جدید، تلاش کارگران و تشکل‌های آن‌ها چنان با اقبال مواجه شد که تنها در تهران، ۱۵ سندیکای کارگری شکل گرفت.

درخواست‌های ۱۴گانه نخستین اعتراض جنبش کارگری ایران حول محور افزایش دستمزد، تعطیلی یک روز در آخر هفته، کاهش ساعت کار تا ۸ ساعت در روز، پرداخت دستمزد در دوره بیماری، افزایش ۱۵ درصدی حقوق برای کار شبانه و مواردی از این ‌دست بود.

دو قرن تلاش سندیکاهای کارگری در جهان

نخستین اتحادیه کارگری جهان، بنا به اسناد تاریخی، در سال ۱۷۹۰ در انگلستان شکل‌ گرفت و ۷۰ سال بعد، با تشکیل «انجمن جهانی زحمتکشان» در سال ۱۸۶۴، مبنای شکل‌گیری طبقه جدید کارگر در جهان شد که به ‌سرعت جای خود را در جوامع در حال صنعتی شدن باز کرد.

انگلستان، آمریکا، آلمان و فرانسه نخستین کشورهایی‌ هستند که اتحادیه‌های کارگری و اعتصاب‌ها و تلاش‌ها برای احقاق حقوق کارگران در آن‌ها سازمان‌دهی شدند.

تشکیل «فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری» در اکتبر سال ۱۹۴۵ اما آغاز راهی بود که فعالیت‌های جهانی کارگران را سازمان داد و با اوج‌گیری استیلای نظام سرمایه‌داری در جهان، برای احقاق حقوق طبقه کارگر تلاش کرد.

می‌توان گفته نزدیک‌ به ۸ دهه تلاش مستمر فدراسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری در جهان، پیوندی ناگسستنی با شکل‌گیری نهضت بزرگ دفاع از حقوق کارگران در آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا دارد؛ همچنان که آغاز نهضت تلاش علمی برای شرح اهمیت و تاثیر توجه کارفرمایان به خواسته کارگران در جهان بوده است.

در سال ۲۰۰۵، با برگزاری «کنگره جهانی اتحادیه‌های کارگری» در کوبا و اعلام «توافق‌نامه هاوانا»، فصل جدیدی در فعالیت‌های جهانی کارگری آغاز شد که در نهایت با جمع‌بندی آن در سال ۲۰۰۶، به‌‌صورت ۱۰ خواسته مشخص و اولویت در پیوند با تلاش‌های آزادی‌خواهانه بیشتر حول محور درخواست برقراری عدالت، رفع استثمار فرد از فرد و برداشته شدن انحصار حکومت‌ها و دولت‌ها و سرمایه‌داری بر جنبش‌های کارگری در جهان بود، موضوعی که از نظر نویسندگان این بیانیه پشتوانه‌اش نیروی تاریخ بالنده و فعال کارگری و تاریخچه جهانی مبارزه کارگران بوده است.

به این ترتیب، نگاهی به سابقه جنبش‌های کارگری در جهان و ایران نشان می‌دهد که مبارزه و مطالبه هر دو این جنبش‌ها در تمام موارد، حداقل تا ابتدای قرن جدید، در یک راستا بوده و هدف مشابه‌ای را دنبال کرده‌اند. هرچند طی چهل سال گذشته برای جنبش‌های کارگری در ایران، به‌خصوص در یک دهه اخیر، نوعی بازگشت به عقب و تقلیل سطح مطالبه‌گری به حقوق اولیه زندگی رخ ‌داده است.

نگاهی به فهرست مهم‌ترین اعتراض‌های کارگری ایران در صد سال گذشته و مطالبات این جنبش و اعتراض‌ها نیز به‌خوبی روشنگر این مساله است.

نگاهی به موثرترین فعالیت‌ها و اعتصاب‌های کارگری ایران

پیش از سال ۱۳۰۰، اعتراض کارگران ماهیگیران انزلی، اعتصاب کارگران پست و تلگراف، اعتصاب کارکنان بانک و موسسات نظامی، تجمع کارمندان وزارت امور خارجه، اعتصاب کارگران نانوایی‌های تهران مهم‌ترین موارد تلاش سندیکاهای نوپای کارگری در ایران برای احقاق حقوق شغلی و اقتصادی کارگران بودند.

اما با آغاز قرن جدید و در سال ۱۳۰۱، اعتصاب کارگران شرکت نفت ایران و انگلستان مهم‌ترین محرک جنبش‌های کارگری در ایران شد. پس از آن، با وقفه‌ای کوتاه، اعتصاب کارگران قالی‌بافی در مشهد که به تشکیل سندیکای کارگری ایشان منجر شد و در سال ۱۳۰۸، اعتصاب و اعتراض ۹ هزار کارگر شرکت نفت آبادان حرکت‌هایی بودند که با فشارحکومت به تصویب «قانون سیاه کارگری» در مجلس منجر شدند. تصویب لایحه مجازات مقدمین علیه امنیت ملی و استقلال کشور در مجلس مقدمه دستگیری گسترده رهبران اعتراض‌های کارگری در جنوب بود.

همان سال، اعتصاب گسترده ۱۴ هزار کارگر تصفیه‌خانه در آبادان، که به اعتصاب کارگران نفت جنوب معروف شد، چنان بازتابی در جامعه پیدا کرد که تا حدودی باعث موضع‌گیری شرکت نفت ایران و انگلستان و سرآغازی برای برخورد گسترده‌تر با جنبش‌های کارگری شد. در این اعتراض، خواسته کارگران نشان‌دهنده تشکیلاتی و آگاهانه بودن این مبارزه بود.

بخشی از درخواست کارگران تصفیه‌خانه آبادان، به‌‌جز آزادی بازداشت‌شدگان، «یک ماه مرخصی با‌حقوق، تهیه منزل برای همه کارگران، آب آشامیدنی تصفیه، توقف اخراج بر اساس فهرست سیاه، معالجه کارگران در بیمارستان شرکت نفت، فعالیت علنی اتحادیه کارگران، تقلیل ساعت کار در فصل گرما و پرداخت حقوق به آسیب‌دیدگان شغلی بود».

اعتصاب کارکنان کارخانه کبریت‌سازی تبریز در سال ۱۳۰۹ و کارکنان کارخانه راه‌آهن بهشهر در ۱۳۱۱ به برخورد و بازداشت گسترده فعالان کارگری در ایران و ممنوعیت فعالیت سندیکاهای کارگری منجر شد و این موضوع تا پایان دوره سلطنت رضا پهلوی ادامه یافت. پس از سال ۱۳۲۰ و با اعتصاب کارگران شهرداری تهران در سال ۱۳۲۳، اعتراض گسترده کارگران کارخانه‌های پارچه‌بافی در تهران، اصفهان، آذربایجان و مازندران، اعتصاب کارکنان شرکت نفت در کرمانشاه و سرانجام، اعتصاب بزرگ کارکنان شرکت نفت آبادان در سال ۱۳۲۵ که به کشته شدن تعدادی از کارگران و عقب‌نشینی شرکت نفت ایران و انگلیس منجر شد، جنبش‌های کارگری در ایران مجدد فعال شدند.

اما پس از حوادث ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که نتیجه آن سقوط دولت مصدق بود، فعالیت‌های سندیکاهای کارگری هم‌زمان با برخورد خشن با اعضاء حزب توده و روشنفکران، دوباره به محاق رفت و در اواخر دهه ۵۰ با اوج گرفتن اعتراض‌های مردم در سال ۵۷، بیشتر با رنگ‌وروی سیاسی و نه اقتصادی، در بخش‌های مختلف صنایع و گروه‌های کارگری از نو آغاز شد.

سرکوب بی‌سابقه کارگران به‌دست حکومت مستضعفان

با پیروزی انقلاب در ایران، که با شعار «انقلاب برای کارگران و مستضعفان» محقق شده بود، حکومت اسلامی که رهبرش در ابتدای راه دست کارگران را می‌بوسید و وعده مجانی شدن آب و برق و فراهم‌آوردن مسکن ارزان به آنها می‌داد، حتی پیش از آغاز برخورد با گروه‌های سیاسی و نظامی مخالف حکومت اسلامی، در سال ۵۸ و تنها ۱۱ ماه پس از پیروزی انقلاب، سندیکاهای کارگری را با اشغال خانه کارگر در صدر فهرست برخوردها قرار داد.

بین سال‌های ۶۰ تا ۶۲ فعالان کارگری در ایران به بهانه ارتباط با احزاب چپ و ضدانقلاب به شدیدترین شکل ممکن بازداشت، شکنجه و سرکوب شدند.

می‌توان ادعا کرد شدیدترین نوع برخورد با کارگران از آغاز راه جنبش‌های کارگری در ایران، در دهه ۶۰ رخ داد. نگاهی به فهرست اسامی اعدام‌شدگان جنبش‌ها و سندیکاهای کارگری و تعطیلی سراسری اتحادیه‌ها و تبدیل خانه کارگری به نهادی تحت کنترل حکومت روشنگر شدت برخورد حکومت جمهوری اسلامی با کارگران است.

پس از پایان جنگ در ایران و با فعالیت مجدد گروهای کارگری، حکومت نیز برای پیشبرد اهداف خود در عصر سازندگی تلاش کرد با تصویب قانون کار جدید در سال ۱۳۶۹ امتیازهایی را برای کارگران در حوزه امنیت شغلی و رفاه اجتماعی در نظر بگیرد.

اما به مرور دولت جمهوری اسلامی به عنوان بزرگ‌ترین تشکیلات کارفرمایی عملا در کنار نمایندگان کارفرما در شورای عالی کار قرار گرفت و راه‌کارهای قانونی فرار کارفرمایان را از قانون جدید فراهم کرد.

قراردادهای کار حجمی، قراردادهای موقت، حذف مزایای شغلی برای کارگران فصلی و روزمزد و تعیین سقف افزایش دستمزد بدون درنظرگرفتن نرخ تورم، مواردی بودند که در نهایت از قانون کار جدید شیری بی‌یال و کوپال در حمایت از کارگران ساختند.

دهه‌های ۸۰ و ۹۰ آغاز مجدد مبارزه‌های کارگری در ایران

دهه‌های ۸۰ و ۹۰ در ایران چند سندیکای رسمی و غیررسمی بیرون نفوذ خانه کارگر و شورای‌عالی کار آغازگر کارزار جدید تشکل‌های کارگری شدند. سندیکای اتوبوس‌رانی تهران، سندیکای کارگران صنایع ملی فولاد در خوزستان، سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه و نمایندگان کارگری در صنعت پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر و عسلویه، شیراز، اصفهان، تبریز و تهران، همچنین نمایندگان کارگری در هپکو و آذرآب و ماشین‌سازی تبریز و گروه‌های کارگری در معادن به خصوص مس سرچشمه رفسنجان، بخشی از این تلاش‌ها هستند که در این میان می‌توان ادعا کرد اعتراض و اعتصاب‌های گسترده و مداوم کارگران شرکت اتوبوس‌رانی تهران در دهه ۸۰ و کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه در دهه ۹۰ درخشان‌ترین و تاثیرگذارترین صحنه‌های تاریخ مبارزه کارگری ایران را خلق کرده‌اند.

جنبش کارگری در ایران به دلیل فقر گسترده، نابرابری فاحش در نسبت مزد کارگران با نرخ تورم و مشکلات معیشتی، شرایطی را تجربه می‌کند که مشابه شرایط سال‌های نخستین جنبش است.

این موضوع باعث تقلیل اهداف مبارزه برای گرفتن حداقل دستمزد در شرایطی است که جنبش‌های کارگری جهانی که سابقه مشابه جنبش کارگری ایران دارند، مراحل دیگری از مطالبه‌گری در حوزه دستمزد و رفاه را تجربه می‌کنند.

با این‌همه گفته می‌شود در کنار جنبش روشنگری و مطالبه‌گری زنان و جنبش دانشجویی که تحت سخت‌ترین سرکوب‌ها طی دو دهه اخیر مبنای تحول مطالبه‌گری در جامعه ایرانی بوده‌اند، جنبش کارگری در ایران امروز با تاریخچه‌ای نزدیک به یک‌ونیم ‌قرن مبارزه مستمر و خاستگاه فکری سیاسی روشن علاوه بر مطالبه‌گری اقتصادی، از امیدهای برای ایجاد تغییر از درون و ایستادگی برابر شرایط حاکم در ایران است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *