کودکان نوظهور کار؛ آراسته و سابقا از طبقه متوسط ایران

By | ۱۴۰۲-۰۳-۰۶

چهره جدید کودکان کار در ایران شگفت‌آور و تاسف‌برانگیز است. گستردگی فقر در ایران و بحران‌های اقتصادی سبب‌ساز پیدایش کودکان کار طبقه متوسط در برخی شهرهای ایران شده است.

 طبق مشاهدات صورت گرفته یکی از شهروندخبرنگارهای «ایران‌وایر»، پدیده کودکان کار طبقه متوسط در تهران طی ماه‌های اخیر شدت یافته است.

کودکان کار کراوات پوش و تبلت به دست که به جای حضور در مدرسه یا کلاس‌های آموزشی و تفریحی در کنار والدین خود، فروشندگی می‌کنند.

اگر شناخت تصویری شما از کودکان کار به فروشنده‌هایی کوچک اندام با لباس‌های مندرس در خیابان یا مراکز عمومی ختم می‌شود،  این روزها کودکانی با ظاهری مرتب و اتو کشیده در کنار والدین خود به شما خدمات ارائه می‌کنند که شما متوجه بحران اجتماعی جدید شکل گرفته در ایران نمی‌شوید.

 بحرانی که کودکان طبقه متوسط جامعه را هم به فضای کار کشانده و به عنوان دستیار پدر و مادر خود در مراکز خرید و فروشگاه‌ها کارگر کرده است.

 کودکان کم و سن سالی که کمک حال والدین یا فرد بزرگسال در مغازه‌ها هستند و امکان دارد قدشان هم به قفسه‌ای که شما از آن وسیله نیاز دارید نرسد می‌تواند حتی برای برخی جالب باشد ولی این کودکان هم کودک کار هستند.  هرچند در آمار کودکان کار پنهان مانده و دیده نشده‌اند. چون ظاهر آن‌ها هیچ شباهتی با تعریف کتابی و همه‌گیر کودکان کار برای شهروندان ندارد. ولی این چهره جدید شهر نشان‌دهنده وسعت فقر، حداقل در پایتخت است.

آمار نشان می‌دهد با افزایش تورم، فقر و بیکاری بر تعداد کودکان کار نیز افزوده می‌شود. حالا چهره‌های جدیدی را میان این کودکان رنگ‌پریده می‌توان دید؛ کودکان طبقه متوسط که با سرعت در حال سقوط به دره فقر هستند.

کارگران کوچولوی اتو کشیده

دختر بچه حدودا چهار ساله در حالی که یک تبلت کوچک در دستش بود و پیراهن صورتی به تن داشت در میان قفسه‌های فروشگاه قهوه و نسکافه فروشی مشغول قدم زدن بود.

 هر مشتری با دیدن این کودک ذوق‌زده می‌شود و لبخندی کم‌رنگ می‌زند. زنی قیمت بسته قهوه را از زن فروشنده می‌پرسد و در کمال بهت پاسخ را به شکل بلند و حرفه‌ای از دختر بچه می شنود‌. معلوم است مادر کودک را دستیار خود کرده است.

در بازارچه‌ها، به کرات دختر و پسر زیر ده ساله کنار دست پدر یا مادر خود مشغول به کار هستند. در لبنیات فروشی پسر بچه ۹ ساله چکمه‌های پلاستیکی سیاهی به پا کرده، آستین‌ها را بالا زده و به شست‌وشوی فروشگاه بزرگ پدرش سرگرم است.

بعد سمت دستگاه بستنی می‌رود و دو بستنی قیفی تحویل مشتری می‌دهد. در چهره پسر نشانی از نشاط کودکی نیست و گویی سوار بر سفینه زمان، به آینده و بزرگ‌سالی پرت شده باشد.

اگر چه کودکان به ظاهر ناراضی نیستند و به انتخاب و میل خود وارد عرصه کار شده‌اند و والدین از واهمه آینده نامعلوم در تلاش هستند تا در کودکی کسب‌وکار را به فرزندان خود بیاموزند، اما باید والدین و کودکان و نیز جامعه بهای سنگینی را بپردازد و آن غافل شدن از دوره رشد کودکی است که قبل از موعد از پیله خارج می‌شوند.

کودکی که باید مراحل رشد خود را به طور طبیعی طی کند، سرگرم کار و کسب درآمد است. والدینی که دانشگاه رفتن فرزندان‌شان را در این جامعه وقت و پول هدر دادن می‌دانند، والدینی که هر دو برای از کار نیفتادن چرخ اقتصادی معتقدند باید همگی کار کنند؛ دقیقا شبیه دوران گذشته که به فرزند به‌عنوان نیروی کار در زمین کشاورزی یا دامداری نگاه می‌شد.

این کودکان هرگز خلق و خوی کودکی ندارند. تن صدا، لحن و برخوردشان هیچ‌گونه شباهتی با هم‌سالان خود ندارد.

خبرگزاری «ایرنا»، متعلق به دولت، خرداد ۱۴۰۱ در گزارشی با اشاره به افزایش کودکان کار و خیابان درایران نوشت: «بر اساس برخی از آمار و گزارش‌های میدانی  ۱۵ تا ۲۰ درصد از کودکان کار بی‌خانمان و بی‌سرپرست هستند.»

در این گزارش همچنین ذکر شد: «یکی از مهم‌ترین خطراتی که کودکان کار به‌ویژه دختران را تهدید می‌کند، تجاوز و روسپی‌گری است. بر اساس برخی از آمار و گزارش‌ها، سن روسپی‌گری به ۱۶ سال کاهش یافته است. تبعاتی که با ساماندهی کودکان کار به طور حتم کاهش یافته و مرتفع خواهد شد.»

ظهور چهره‌های جدید کودکان کار در ایران پدیده نوینی است که روزبه‌روز در حال گسترش است. ساعات طولانی کار، حجم کار، جابه‌جایی اقلام و اشیا خارج توان جسم کوچک آن‌ها، بی‌شک عواقب دردناک روحی و جسمی را در آینده نزدیک برایشان رقم می‌زند. افت تحصیلی یا ترک تحصیل از دیگر عواقب نافرجام دیگر است.

این شیوه زندگی برای بسیاری از خانواده‌ها تبدیل به الگو و رقابت شده است‌. کودکی که پول حاصل از کار را صرف خرید اسباب‌بازی یا لباسی می‌کند که وقت استفاده کردن از آن را ندارد.

 والدین دیگر ترغیب می‌شوند تا خود نیز کودکان‌شان را وارد بازار کنند این است که در مناسبت‌های مختلف مثل شب عید، یا غیره در کنار کوچه و خیابان ماهی قرمز و گل بفروشند تا از پول بدست آمده برای خود چیزی بخرند.

ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر پانزده سال را ممنوع اعلام کرده است. سازمان بهزیستی کشور در بهمن‌ماه سال گذشته اعلام کرد که از جمع ۱۴ هزار و ۶۰۰ کودک کار و خیابان شناسایی شده توسط این نهاد حمایتی، بیشترین تعداد در استان‌های اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خوزستان، سمنان، فارس، کردستان، مازندران، هرمزگان و یزد ساکن هستند.

کنفدراسیون اتحادیه کارگری بین‌المللی در گزارشی در سال ۲۰۰۸، کار کودکان را دسته بندی کرده است:

برخی از اشکال کار کودکان عبارت است از کار خانگی، کشاورزی، کار در صنایع، در معادن، برده‌داری و کار اجباری، روسپی‌گری و قاچاق کودکان و همچنین کار در بخش اقتصاد غیررسمی. از میان این کارها یعنی اشتغال غیررسمی، تکدی‌گری، دستفروشی، پاک کردن شیشه ماشین‌ها، کار در کارگاه‌های صنعتی و تولیدی، کار در مزارع، زباله‌گردی، واکس کفش، کارهای خانگی، کار در معادن، کولبری را می‌توان نام بود.

پس از همه‌گیری کرونا و افزایش بحران‌های مالی در ایران و در پی ترک تحصیل اجباری شماری از کودکان در ایران، به تعداد کودکان کار نیز افزوده شد.

ایران بهشت کودکان کار شده است. به این معنا که هر کودکی می‌تواند برای کار پا به خیابان بگذارد. چهره شهرهای بزرگ و به‌ویژه تهران به‌خوبی نشان‌دهنده عمق فاجعه افزایش روزانه کودکان کار است.

با افزایش تورم، بحران‌های اقتصادی، بیکاری سرپرست خانوار و فقر چهره شهر بر تعداد کودکان کار نیز افزوده می‌شود. حالا چهره‌های جدیدی را میان این کودکان رنگ‌پریده دیده می‌شود و آن کودکان طبقه متوسط است که با سرعت در حال سقوط هستند.
انیس امینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *