شرایط غیر انسانی زندانیان مسن در جمهوری اسلامی

By | ۱۴۰۲-۰۳-۱۶

«نرگس محمدی»، فعال سرشناس حقوق‌بشر، در نامه‌ای از زندان اوین، از بیماری و محرومیت از حق درمان «ناهید تقوی»، زندانی سیاسی دو تابعیتی ایرانی- آلمانی که ۶۸ سال سن دارد، نوشته است: «آنقدر درد می کشد که درد را به‌وضوح در چهره‌اش می‌توان دید. به‌سختی از تختش بیرون می‌آید، به بهداری می‌رود و آمپول مسکن قوی تزریق می‌کنند و به تختش برمی‌گردد.»

خانم محمدی نوشته است که این درد خشک شدن انگشتان و دیسک گردن خانم تقوی، ناشی از ۲۲۰ روز حبس در انفرادی، در سلولی بدون نور، هوا و تحرک کافی است و تقوی از بیمار‌ی‌های دیگر چون دیابت کنترل‌ناپذیر و فشار خون بالا نیز رنج می‌برد.

زندان برای هیچ‌کس آسان نیست، اما زندانیان سیاسی مسن، محروم از دادرسی عادلانه، تحت فشار و بیمار، شرایط دشوارتری را تحمل می‌کنند. این گزارش درباره برخی از زندانیان سیاسی پا‌به‌سن گذاشته‌ای است که با‌وجود بیماری‌های مزمن، دردناک و خطرآفرین، از حق دسترسی به درمان محرومند.

ناهید تقوی

ناهید تقوی، معمار بازنشسته، فارغ‌التحصیل دانشگاه «فلورانس» ایتالیا و شهروند دو تابعیتی ایرانی- آلمانی است. او که ۶۸ سال سن دارد، در ۲۵مهر۱۳۹۹، در یکی از خیابان‌های تهران بازداشت شد. بعد از آن، خانم تقوی به بند دو-الف زندان اوین تحت نظارت سازمان اطلاعات سپاه منتقل شد و در پرونده‌ای همراه با چند تن دیگر از جمله «مهران رئوف»، یک شهروند ایرانی-بریتانیایی، به ۱۰ سال زندان به اتهام «مشارکت در اداره گروه غیرقانونی» محکوم شد.

ماه‌هاست که «مریم کلارن»، دختر ناهید تقوی، نسبت به وضعیت سلامت مادرش هشدار می‌دهد. او پیش‌تر در نامه‌ای نوشته بود که مقامات قوه‌قضاییه به وکلای مادرش گفته‌اند که ناهید تقوی «اگر آلمانی نبود، آزاد می‌شد.» در این نامه تاکید شده بود: «سال‌ها به ما گفته‌اند که جمهوری اسلامی تابعیت دوگانه را به رسمیت نمی‌شناسد. مگر زمانی که به نفع‌شان باشد… .»

اما آن‌گونه که از نامه جدید نرگس محمدی برمی‌آید، وضعیت سلامت ناهید تقوی که سال قبل در تیر به مرخصی درمانی اعزام شد و در حالی‌‌که هنوز فرایند درمانش تکمیل نشده بود، دوباره به زندان بازگردانده شد، رو به وخامت است.

محمدی در نامه‌اش نوشته است که ناهید تقوی، مجبور شده به تزریق داروی کورتون در مفاصل برای تسکین دردهایش تن دهد: «اعزام دوم با ماه‌ها تاخیر، یعنی ماه‌ها درد و شکنجه، بالاخره در فروردین ۱۴۰۲ اتفاق افتاد. این روزها ناهید دوباره درگیر خشک شدن انگشتان دست و درد شدید در گردن، کمر و دستانش است. علی‌رغم دستور پزشکی قانونی وابسته به قوه‌قضاییه، او نباید در محیط پر اضطراب و استرس باشد، ولی هر دو بار ناهید پس از تزریق بسیار دشوار و دردناک کورتون به مفاصل، از روی تخت بیمارستان یک راست به روی تخت زندان منتقل می‌شود. تا کی این آزار ادامه خواهد داشت؟»

ناهید تقوی در ۶۶ سالگی و باوجود بیماری‌های مزمنی چون دیسک کمر و بیماری خطرناکی چون فشار خون بالا، بیش از ۷ ماه را در سلول انفرادی بوده و نزدیک به ۱۰۰۰ ساعت بازجویی پس داده است، موضوعی که نرگس محمدی نیز آن را، دلیل وخامت حال امروز او دانسته است.

میر‌یوسف یونسی

«میریوسف یونسی»، پدر «علی یونسی»، دانشجوی زندانی دانشگاه شریف است. او ۷۰ ساله است و از ۷دی۱۴۰۱ در پی پرونده سازی وزارت اطلاعات مبنی‌بر شناسایی «بزرگترین شبکه‌ تامین مالی و تجهیزات تیم‌های عملیاتی»، بازداشت شده است.

رضا یونسی، فرزند او که ساکن سوئد است از وخیم‌تر شدن وضعیت پدرش در زندان خبر داده و به «ایران‌وایر» می‌گوید: «پدرم بعد از انفرادی‌های چند هفته اول که در بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ بود، به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است. در حال حاضر هرچند وضعیت روانی خوبی دارد، ولی وضعیت جسمی و فیزیکی خوبی ندارد. باتوجه به سنش، از چندین بیماری رنج می‌برد. بزرگترین مشکلش این است که یکی از گوش‌هایش ناشنوا شده است.»

رضا یونسی با تاکید بر اینکه این مشکل شنوایی از قبل از زندان برای میریوسف یونسی ایجاد شده بوده ولی بازداشت مانع تکمیل روند درمان شده، می‌گوید: «آزمایشاتی انجام شده بود و پدرم دنبال درمان بود. اما، باتوجه به اینکه بازداشت شد، نتوانست درمان لازم را بگیرد و یک گوشش کاملا شنوایی‌اش را از دست داده است. این برای انجام کارهای روزمره‌اش ایجاد مشکل ایجاد می‌کند و فعلا هم فرصتی به او نداده‌اند که درمان خود را پیگیری کند.»

رضا یونسی در چهل‌و‌سومین روز بازداشت پدرش، یعنی زمانی که هنوز در سلول انفرادی بود نیز درباره وضعیت او در توییتر نوشته بود: «در سن ۷۰ سالگی، با غذای کم و بی‌کیفیت، در اتاق ۱×۲ متری، بدون دسترسی به کتاب و تلویزیون و یا صحبت با انسانی، تمام محرکات حسی را از وی گرفته‌اند تا زیر فشار جسمی و روحی و بازجویی ممتد نابودش کنند.»

قبلا، «آیدا یونسی»، دختر میریوسف یونسی نیز در توییتر خود نوشته بود که پدرش در دوران حبس انفرادی،  «از دسترسی به داروهایش منع شده و حال جسمی‌اش در خطر است.»

عدم دسترسی به دارو، به یکی از رویه‌های معمول جمهوری اسلامی در آزار‌و‌اذیت زندانیان سیاسی و عقیدتی بدل شده است. پیش‌تر، «تهمینه مفیدی»، فعال حقوق زنان و از بازداشتی‌های اعتراضات به قتل حکومتی «ژینا [مهسا] امینی»، که با اختلال دوقطبی دست‌وپنجه نرم می‌کند، از عدم دسترسی خود به داروهایش در زندان و حین بازجویی خبر داده بود.

فاطمه سپهری

«فاطمه سپهری»، ۵۹ ساله، فعال سیاسی و یکی از امضاکنندگان بیانیه موسوم به «۱۴ نفر» است که با انتقاد از شرایط نابسامان اقتصادی و سیاسی در ایران، خواستار استعفای «علی خامنه‌ای» از حکومت شدند. خانم سپهری به‌رغم باورهای مذهبی‌اش، از صریح‌ترین منتقدان حکومت مذهبی در ایران است. او بارها به‌دلیل فعالیت‌های سیاسی و کنش‌های مدنی‌اش بازداشت و زندانی شده است.

آخرین بازداشت خانم سپهری به ۳۰شهریور۱۴۰۱، یعنی فقط ۵ روز بعد از کشته‌شدن ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد برمی‌گردد. او همان زمان، با دردی در کف دست و مچ چپش بازداشت شده و در طول این دوران زندان، سه بار مورد جراحی قرار گرفته است. آخرین بار، کمتر از یک هفته پیش، در‌حالی‌که عمل جراحی پیوند پوست از مچ به کف دست انجام داده بود، زخم کف دستش در زندان باز شد. این به‌رغم تجویز ده روز بستری برای خانم سپهری توسط پزشک معالج او بود تا زخمش التیام بیابد، اما چهار مامور، از جمله یک مامور زن، بدون توجه به تجویز پزشک و نیاز این زندانی سیاسی به مراقبت پزشکی، او را به زندان «وکیل آباد» مشهد بازگرداندند.

پیش‌تر نیز «اصغر سپهری»، برادر فاطمه سپهری، در توییتر خود از بیماری گوارشی خواهرش، خونریزی روده و از دست دادن ۱۵ کیلو وزن او بدون اینکه اعتصاب غذا کرده باشد، خبر داده و نسبت به وضعیت سلامت این زندانی سیاسی، ابراز نگرانی کرده بود. فاطمه سپهری، بیماری دیابت و فشار خون نیز دارد.

شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد، اخیرا فاطمه سپهری را به ۱۸ سال حبس محکوم کرده که ۱۰ سال آن قابل اجراست. پیش‌تر برادرش در توییتر با انتشار فایل صوتی آخرین مکالمه تلفنی خواهرش، نوشته بود: «این حکم شامل ۱۰ سال حبس بابت اتهام تبلیغ علیه نظام، پنج سال بابت اتهام همکاری با دول متخاصم، دو سال بابت اتهام توهین به خمینی و خامنه‌ای و یک سال بابت یک اتهام دیگر [احتمالا بابت اجتماع و تبانی] بوده است.»

اسدالله هادی

«اسدالله هادی»، زندانی سیاسی ۶۶ ساله و از زندانیان سیاسی پیشین که در جریان اعتراضات سراسری به قتل مهسا امینی نیز، دوباره بازداشت شده است.

آقای هادی، در تاریخ ۹مهر۱۴۰۱، با حمله ماموران وزارت اطلاعات به منزل شخصی‌اش در تهران بازداشت شد. ماموران ابتدا او را به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند و پس از بازجویی‌های مکرر، بعد از ۴۵ روز، به زندان تهران بزرگ منتقل شد.

«سازمان حقوق‌بشر در ایران»، ۵فروردین، به‌نقل از یک منبع مطلع درباره شرایط جسمانی این شهروند که از بیماری‌های مختلفی چون نارسایی قلبی و سنگ‌ساز بودن کلیه رنج می‌برد، نوشته است: «اسدالله هادی، دو روز پیش در پی وخامت حال به بهداری زندان تهران بزرگ منتقل شد و پس از چند ساعت به بند بازگردانده شد. اما، مجددا در پی وخامت حال به‌صورت اورژانسی به بیمارستان لقمان تهران منتقل شد.»

منابع حقوق‌بشری می‌گویند که بدن او بیش از ۶۰ درصد از کار افتاده است، دچار کم شنوایی است و دسترسی به سمعک هم ندارد. او همچنین دچار بیماری‌های مزمنی چون دستگاه گوارشی، آرتروز گردن، درد در ستون فقرات و بیماری قلبی است، اما با این‌وجود، مورد آنچه قوه‌قضاییه ایران آن را «عفو» رهبر جمهوری اسلامی خوانده، قرار نگرفته و همچنان از مهر، در زندان به‌سر می‌برد.

یک منبع آگاه درباره آقای هادی به ایران‌وایر می‌گوید: «اسدالله هادی بیماری قلبی دارد و یک بار هم عمل جراحی قلب شده است. وضعیت بلاتکلیفی که در آن قرار دارد، خارج از تحمل اوست و کهولت سن، دسترسی نداشتن به غذای خوب، کافی و مغذی، باعث شده بدن او به‌شدت ضعیف شود.»

او تاکید می‌کند: «در زندان تهران بزرگ به‌ندرت، میوه، لبنیات و سبزیجات به زندانی‌ها داده می‌شود و فروشگاه زندان هم هیچ وقت این مواد را یا ندارد یا تازه نیستند. وضعیت بهداشت هم بسیار نامناسب است. وقت هواخوری محدود است و خصوصا در جریان اعتراضات که تعداد بازداشتی‌ها زیاد بود و زندان تهران بزرگ با ازدحام جمعیت گاه تا دو برابر ظرفیت مجاز مواجه بود، این وقت محدودتر هم می‌شد. این اوضاع را برای آقای هادی سخت‌تر کرده و می‌کند.»

زندان اگرچه برای همه دشوار است، برای زندانیانی که با وجود کهولت سن در زندان به‌سر می‌برند، تحت بازجویی، آزار و شکنجه قرار دارند، دشوارتر و گاه طاقت فرسا نیز می‌شود. با این‌وجود، قوه‌قضاییه جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی و عقیدتی بسیاری از جمله زندانیان سیاسی با سن بالا را، از حق درمان و دسترسی به پزشک، دارو و خدمات درمانی و بهداشتی محروم می‌کند تا با فشار بیشتر، آن‌ها را به‌ویژه در دوران بازجویی بشکند و وادار به پذیرش سناریو مورد نظر نیروهای امنیتی کند.

ایران‌وایر
رقیه رضایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *