بوی گریز از مسئولیت و معصومیت بمشام میرسد! فیروز نجومی

By | ۱۴۰۲-۰۳-۲۷

هر زمان که رهبر معظم، آخوند خامنه ای دهان بسخن میگشاید، رمزی از دین پررمز و راز اسلام را بر میگشاید، همچنانکه اینبار در حضور کارشناسان و کارگزاران هسته ای، برمزگشایی نیاز به دست یابی غنی سازی هسته ای بهر قیمتی اقدام نمود. اما، رمز گشائیهای رهبر، معمولا، بجای آنکه بر تاریکیها و ابهامات نوری بپاشد، همه چیز را ظاهری میبخشد عقلانی قابل فهم و درک شدنی، اما، باطنی دشوار برای کشف و آشکار سازی.

با این وجود،، اگر بخواهی از ظاهر عبور کنی و از باطن گفتمان ولی فقیه آگاه شوی که چه میگوید و چه معنی دهد، آنچه بزبان میراند، باید در “پس” آنچه که او بزبان میاورد، در پس گفتمان او بنگری. چه، در پس سخنان اوست که میتوان به حقیقت اندیشه او دست یافت و بخواست و اراده اصلی ولی فقیه آگاه شد، یخواست و اراده ای که جامعه را باین روز سراسر نکبت و مصیبت بار کشانده است. واقعیتی که ولی فقیه، آخوند خامنه ای، بجای آنکه بوجود آن اعتراف کند و چند و چون آنرا مورد بحث قرار دهد، بمنظورانحراف اذهان عمومی، در دیدار با کارشناسان و کارگزاران هسته ای، از صعود بر قله های علم و دانش هسته ای، برغم تحریمات و سختگیرها، سخن میراند.

 مگر ممکن است ولی فقیه، پرورش یافته در دامن مقدس قران نتواند در باره غنی سازی هسته ای، دانش و علم برتر خود را بنمایش نگذارد؟

اگرچه در آغاز، آخوند خامنه ای سعی کرد نقش خود را در ادامه غنی سازی هسته ای بهر قیمتی، به یک ناظر و با مشاوری تقلیل بدهد  که چندان نقش مهمی در پی گیری غنی ساز هسته ای بازی نکرده است و از اینرو خطاب(بدرستی معلوم نیست به چه کس و یا کسانی)  میگوید، اگر میخواهید توافق کنید بر سر مسائل هسته ای با قدرتهای بزرگ اشکالی نیست مشروط به حفظ زیر بناهای علم و دانش غنی سازی هسته ای.

در پس این سخنان البته که بوی فریب و ریاکاری بمشام میرسد، بوی فرار از مسئولیت و معصومیت نمایی. که ولی فقیه پند و اندرزگو و خیرخواهی بیش نیست، بویژه خیر خواه ملت، خیرخواه یک “ایران قوی،” دارنده ابرو حیثیت و حرمت و “وزن سیاسی جهانی بین المللی برای کشور” بلحاظ علم و دانش هسته ای و فوائدی که برای زندگی با خود بهمراه آورد که جامعه را بسوی آرامش و رفاه بیشتر رهنمون خواهد ساخت.

همچنانکه در پی میآید مشاهده میکنیم که آخوند خامنه ای هرچه بیشتر بسخنانش ادامه میدهد، چهره دو رو و ریاکار خود را بیشتر و بیشتر بنمایش میگذار. آخوند خامنه ای با شهید سازی خود و حکومت آخواندی، آه و ناله از درون برآورد که بارها پای بسیاری از عهد و قراردادها را امضا کرده ایم، و طرفهای مقابل به قول و قرار خود پای بند نبوده اند.

چه دولتهایی که طرف مذاکره‌ی ما بودند، چه خود آژانس، وعده‌هایی دادند و به آن وعده‌ها عمل نکردند، بارها، وعده‌های غیرقابل تحقق، بی‌اعتمادی؛ پس بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیست‌ساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعده‌های اینها، به حرفهای اینها نمی‌شود اعتماد کرد.

ولی فقیه، تبلور درخشان علم الهی، پس از 20 سال دریافته است که نباید بوعده های مذاکره کننده اعتماد نمود. گفتااری که میتوان حقیقتی را که در پس ان نهفته است مشاهده نمود: شکست تاکتیک “نرمش قهرمانه” و تکرار آن در شرایط موجود بفرمان ولی فقیه.

واضح است سخنانی که  بزبان میاورد، ولی فقیه را بر راس برنامه ها، تصمیمگیریها و مدیریرت غنی سازی هسته ای قرار میدهد. چه، تنها اوست که میتواند بشکایت از عهد و پیمان شکنی قدرتهای بزرگ و موانعی که برای دست یابی به تکنولوژی غنی سازهسته ای، یپردازد. که بخوبی نشان میدهد، همه چیز از راس آغاز میگردد و در راس خاتمه میآید، راسی که آخوند خامنه ای بعنوان ولی فقیه بیش از 34 سال است بر فراز آن قرار گرفته و هیچ بنده ای راجرات پرسشی نیست.

این در حالی ست که رئیس جمهور پیشین امریکا بجرم قانون شکنی در دادگاه فدرال در جایگاه متهم قرار گرفت و ادعای بی گناهی کرد. ادعایی که در دادگاه در حضور هیئت منصفه معرض گردد با بنفع متهم و یا بنفع دولت.

آخوند خامنه ای، در ادامه سخنان هسته ای، تاکید میکند که برغم حملات مکرر به زیر ساختها و نرم افزارهای غنی سازی هسته ای، بوسیله دشمنان، ما به پیش رانده ایم. قدرتهای بزرگ همه آگاهند که ما بر اساس باورهای دین مان از دست یابی به اسلحه کشتار جمعی منع گشته ایم و قصد بمب سازی درکارنیست. گویا، فقط کشتار با تیرباران و آویختن بطناب دار و جنایت و کشتار با هر ابزاری تجویز گردیده است در کیش اسلام، بجز اسلحه کشتار دستجمعی.

بدون تردید سخنانی که آخوند خامنه ای بزبان میراند نمیتواند هرگز از زبان کسی کمتر از بالاترین مقام یک کشور بگوش برسد، بویژه زمانیکه واژه “ما” را بزبان میراند. آخوند خامنه ای در راس نهاد آخوندی، خود را نماینده تمامی مردم ایران میداند. اینکه میخواهد خود را مشاوری معمولی جلوه بدهد، کوششی بیش نیست مگر در فریب و ریاکاری.

البته که رهبر معظم، هرگز اعتراف نمیکند که حرف اول و آخر را بجزاو کسی دیگری نمیتواند بزبان براند. که حکومت ولایت فقیه، یک حکومت الهی ست، برخاسته از دینی خاتمه بر تمامی دین ها، دین اسلام، ختم دینها. از اینروست که در روابط بین المللی حکومت اسلامی بدیگر کشورها، بویژه کشورهای مسیحی با دیدی تحقیر آمیز مینگرند. چون الله با برگزیدن محمد بعنوان رسول خود و کتاب مقدس، ختم دینها را اعلام نموده و اسلام را اخرین و نهایی خوانده و تمامی بشریت را به پذیرش آن دعوت نموده است.

اما، در واقع، هر وقت و بهر مناسبتی که ولی فقیه سخن میگوید، باید بپرسیم که ولی فقیه، آخوند خامنه ای، بچه زبانی سخن میگوید بزبان دین یا بزبان قدرت؟  بهمین دلیل باید بانگیزه سیاست پیگیری غنی سازی هسته ای بهر قیمتی، با دیدگاه تازه تری بنگریم. که غنی سازی هسته ای و پیگیری آن، بفرمان ولایت فقیه، میتواند همچون ابزاری بکار گرفته شود در خدمت حفظ اقتدارو شکوه حکومت  آخوندی برهبری ولی فقیه، آخوند خامنه ای.

بعید بنظر میرسد که عقل اجتهاد، فقیه و آخوند را از توانایی ضرب دو در دو محروم نموده باشد. آگاه به این حقیقت که یک یا چند بمب هسته ای در برابر بمب های بیشمار اسرائیل و امریکا، اقدام بخود کشی ست. اما، متولیان دین، مطمئن گشته اند که میتوانند با پوشیدن لباس هسته ای به پیکر اسلام، شرقشناسان و اسلام پژوهان را بیک اسلام متجدد و مدرن دوستدار اخرین علم و دانش بشری، بنمایش بگذاردند و اعلام بدارند، واپسگرایی و خرافه پرستی که باسلام نسبت میدهند، برخاسته است از دیدگاه استعمارگران که هیچ سودی از پیشرفت و ترقی مستعمره های خود نبرند.

اما، اینجا، انچه شایسته توجه است آنست که  که نباید فراموش کرد که مدرن سازی دین فرمانروایی و فرمانبری، دین خرافه گرایی و واپس نگری با ابزار غنی سازی هسته ای، در خدمت تداوم و بقای حکومت آخوندی در کشور ایران است. روشن اس که اصرار بر تداوم غنی سازی هسته ای پیوسته بر میزان تنش و تشنج با قدرتها بزرگ، میافزاید، این همان چیزیست که حکومت آخوندی در پی آن است، سرکوب نا ارمیها در درون به بهانه تنش با قدرتهای بزرگ در بیرون. شاید هزینه این پیشروی را باید پسروی در درون دانست، از حجاب اجباری گرفته تا کشتار و قتل عام معترضین بی گناه. تا زمانیکه آخوند بر سر قدرت است میتواند ساختاری سییاسی ارائه دهد مثل تمام ساختارهای سیاسی در اطراف جهان. دیگر مهم نیست که نظام چندین نفر را بر فراز طناب دار بقتل میرساند و چندین نفر را در سیاهچالها و زیرانواع گوناگون شکنجه نابود میسازد.

فیروز نجومی

firoz nodjomi

https://firoznodjomi.blogspot.com/

fmonjem@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *