خدانور، محمد اقبال، جابر و …؛ بی‌شناسنامه‌هایی که‌ نام‌هایشان جاودانه شد

By | ۱۴۰۲-۱۰-۰۲

هزاران ساکن استان سیستان و بلوچستان شاید از بدو تولد تا لحظه مرگ هیچ‌گاه نتوانند صاحب شناسنامه شوند. به گفته فعالان حقوق بشر، آن‌ها به دلیل سیاست‌های ناکارآمد و تبعیض‌آمیز نظام جمهوری اسلامی از پیوستن به جرگه ۸۰ میلیونی شهروندی در ایران محروم می‌شوند.

اخیرا فعالان حقوق بشری بلوچ خبر داده‌اند که جمهوری اسلامی در استان سیستان و بلوچستان با سیاست مقابله با معترضان و به‌ویژه بعد از جمعه خونین زاهدان، روند صدور شناسنامه برای افراد ساکن در این منطقه را کند و حتی در پاره‌ای مواقع متوقف کرده است.

آمارهای مبهم، ارقام پراکنده

تعدادشان هیچ‌وقت به صورت دقیق و درست از سوی مراکز آماری همچون ثبت احوال یا استانداری استان یا وزارت کشور اعلام نشده است. از این گوشه و آن گوشه به گوش می‌رسد که بیش از ۴۰۰ هزار نفر که بیشتر آن‌ها کودک هستند، هیچ شناسنامه‌ای ندارند. آمار غیررسمی اما حکایت از این دارد که بیش از ۱۰۰ هزار بی‌شناسنامه تنها در استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند.

جمعیت زیادی در استان سیستان و بلوچستان، به‌ویژه در شهر زاهدان و منطقه چابهار فاقد شناسنامه هستند. اما، آمارها در شهرهای مختلف و در استان‌های بلوچ‌نشین مانند جنوب استان کرمان و شرق استان هرمزگان و جنوب خراسان جنوبی، بسیار متفاوت است. شهرهایی که همچون قطار مملو از جمعیتی هستند که هیچ کدام‌شان هویت رسمی ندارند؛ «قلعه گنج»، «رودبار جنوب»، «کهنوج»، «جیرفت»، «میناب»، «رمشق»، «زاهدان»، «سفید آبه» و «مه‌بندان» که در سه استان قرار دارند.

«شیراحمد شیرانی» که یک فعال حقوق بشری در زمینه مسایل مردم بلوچ است در گفت‌وگو با «ایران‌وایر» از متوقف شدن روند اداری صدور شناسنامه برای مردم زاهدان بعد از جمعه خونین زاهدان خبر می‌دهد. او شهادت می‌دهد که بسیاری از مردم در زاهدان با وجود تشکیل پرونده و طی کردن روال اداری پشت درهای بسته مانده‌اند چراکه نیروهای امنیتی باید مجوز صدور شناسنامه را صادر کنند، همان‌ها که دستی در رقم زدن جمعه خون‌بار زاهدان داشتند و حالا چماق‌شان بر سر متقاضیان دریافت شناسنامه گرفته‌اند و اجازه صدور مدرک را نمی‌دهند.

شیراحمد شیرانی می‌گوید: «مثلا دو نفر از اعضای یک خانواده ۵ نفره شناسنامه دارند و دی‌ای‌ان‌شان ثبت شده اما به بقیه افراد این خانواده شناسنامه نمی‌دهند. استاندار و شورای تامین و حتی مسوولان ثبت احوال به به خوبی به این مساله واقف هستند، اما بررسی و حل این مشکل را به مجلس شورای اسلامی ارجاع می‌دهند.»

به گفته او  مجلس هم شهروندان بلوچ اهل سنت را تهدید مذهبی تلقی می‌کنند: «با وجود نبود زیرساخت و امکانات رفاهی کافی اما آمار جمعیت جوان در استان سیستان و بلوچستان یکی از بالاترین رقم‌ها را در کشور دارد و در این استان آمار ازدواج بالا و آمار طلاق پایین‌تری به نسبت دیگر استان‎‌ها ثبت می‌شود، اما جمهوری اسلامی همچنان این مساله را  تهدید مذهبی و قومی قلمداد می‌کند.»

روستاها شهادت می‌دهند

 «اکثر کسانی که فاقد شناسنامه هستند از ساکنان اصلی این مناطق هستند.» شیر احمد شیرانی، این فعال حقوق بشری بلوچ می‌گوید اکثریت روستاها در زاهدان به نام اجداد این افراد است و این افراد از طوایف سرشناس و بزرگی هستند، اما بعد از اینکه در صد سال اخیر مرزهای جغرافیایی بین ایران و افغانستان و پاکستان به وجود آمد، نیمی از این طوایف در آن سوی مرزها قرار گرفته‌اند و از خانواده‌شان جدا افتادند.

جاویدنامان بی‌شناسنامه

بلوچ‌ها بسیاری از اجدادشان را به یاد دارند که سال‌های سال بدون هیچ اوراق هویتی و رسمی زندگی کردند و از تولد تا مرگ از داشتن شناسنامه محروم بودند. در جریان اعتراضات مردمی پس از قتل حکومتی «مهسا (ژینا) امینی»، بسیاری از جان‌باختگان جوان در این اعتراضات، در حالی‌که در سودای شناسنامه‌دارشدن زندگی می‌کردند، پس از سرکوب جمهوری اسلامی به کام مرگ رفتند.

این فعال حقوق بشری ادامه می‌هد: «در دوران اعتراضات سال گذشته بسیاری از جان‌باختگان از کسانی بودند که شناسنامه نداشتند. به‌طور مثال خدانور لجه‌ای، محمداقبال نائب‌زهی و جابر شیروزهی کودک ۹ ساله‌ای که در این سال کشته شدند، هیچ‌کدام شناسنامه نداشتند. نداشتن اوراق هویتی متاسفانه تبدیل به ابزار سرکوب راحت‌تری برای جمهوری اسلامی شده است. در سالگرد جمعه خونین زاهدان، بیش از صد نفر از کودکان و جوانان دستگیر شدند که بالغ بر ۶۰ درصد این افراد فاقد شناسنامه بودند.»

به اعتقاد او همه کسانی که به نوعی جمعه خونین زاهدان و جمعه‌های بعد از آن را رقم زدند امروز با ماموریت‌ها و مسئولیت‌های بیشتر سکان‌دار مدیریت استان هستند: «محمد کرمی که در زمان جمعه خونین زاهدان فرمانده جنوب شرق سپاه قدس بود، امروز استاندار این استان است و نماینده ولی‌فقیه که یکی از مظنونین اصلی این اتفاقات است، هنوز در جایگاه خودش قرار دارد و عملا مردم بلوچستان هیچ سهمی در مدیریت استان ندارند.»

نبود آمار زیر سایه قلع و قمع ان‌جی‌اوها 

«زیرساخت‌های بهداشتی، اقتصادی، مواصلاتی و از همه مهم‌تر آموزشی در این استان بسیار ناچیز است، در قرنی زندگی می‌کنیم که مردم در سایر کشورها درحال اکتشاف در کرات دیگر هستند اما مردم بلوچستان زیر سایه حاکمیت جمهوری اسلامی زیر درختان کلاس درس تشکیل می‌دهند تا کودکان‌شان از تحصیل باز نمانند.»

«مسعود رئیسی»، فعال حقوق‌بشر در زمینه اتنیک‌های بلوچ در گفت‌وگو با «ایران‌وایر،»اشاره‌هایی دارد به وضعیت معیشتی آن دسته از افرادی که شناسنامه دارند اما از امکانات اولیه زندگی در استان سیستان و بلوچستان محروم هستند.

به گفته او برخی دانش‌آموزان به خاطر فقر خانواده‌ها در پرداخت چند صدهزار تومان کرایه سرویس مدرسه، مجبور به ترک تحصیل شده‌اند.

او از فقدان حضور تشکل‌های غیردولتی هم یاد می‌کند که جمهوری اسلامی با سرکوب و دستگیری اعضای آن‌ها، اجازه فعالیت به آن‌ها نمی‌دهد و در سایه چنین کمبودی است که هیچ‌گاه آمار افراد بدون شناسنامه به مرز واقعیت نزدیک نمی‌شود.

سوخت‌بران بی‌شناسنامه

«در سال‌های اخیر بسیاری از جوانان بی‌شناسنامه به کار سوخت‌بری مشغول شده‌اند. آن‌ها که به دلیل محرومیت از اوراق هویتی هیچ آینده و جایگاه شغلی برای خود متصور نیستند، به سوخت‌بری روی آورده‌اند، هرچند که وضعیت آن‌ها از نظر اشتغال با کسانی که شناسنامه دارند، چندان تفاوتی هم ندارد.»

رئیسی تاکید می‌کند این روزها در بخش‌های جنوبی استان کرمان و شرق هرمزگان کار سوخت‌بری از سوی جوانان بی‌شناسنامه بلوچ افزایش یافته است.

او نیز تایید می‌کند که پس از  جمعه خونین زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ ادارت ثبت احوال و شورای تامین استان و شوراهای شهر در روند پروسه  صدور شناسنامه اخلال ایجاد کرده‌اند و به‌جز این نهادها، نهادهای امنیتی نیز این سنگ اندازی‌ها را بیشتر هم کرده‌اند: «در حال  حاضر برای انجام آزمایشات دی‌ان‌ای که تنها در زاهدان وجود دارد، متقاضیان از چابهار باید ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلومتر مسیر را طی کنند و  علاوه بر هزینه آزمایشگاه، هزینه رفت‌وآمد و اقامت در زاهدان را هم بپردازند که در اکثر مواقع پس از این پروسه به در بسته ممانعت نهادهای امنیتی برای صدور شناسنامه برخورد می‌کنند.»

به گفته او بسیاری از افراد هم هستند که با وجود داشتن پدر و مادر بلوچ و به‌دنیا آمدن در این سرزمین، حاکمیت هیچ‌گاه نه به آن‌ها و نه به اجدادشان شناسنامه نداده است. این افراد تمام عمرشان را به صورت قاچاقی زندگی می‌کنند. هیچ‌گاه نمی‌توانند در سازمان‌های دولتی استخدام شوند.  هیچ سفر بین شهری نمی‌توانند داشته باشند: «در یک  سال گذشته که به دلیل مسایل امنیتی، گشت محل‌های ورود خروج در زاهدان به شدت افزایش یافته است، تردد این افراد با بیم و ترس بسیاری همراه است. »

سوخت بری؛ زندگی در رکاب مرگ

بسیاری از این بی‌شناسنامه‌ها که از تحصیل محروم می‌شوند و شغل مناسبی نمی‌یابند، در شهرهای مختلف استان سیستان و بلوچستان دست به دامان شغل سوخت‌بری شده‌اند. این وضعیت به شکل واقعی، زندگی با طعم تلخ مرگ است که سوخت‌بران هر روز تجربه می‌کنند. این افراد با جانشان معامله می‌کنند، ممکن است در طول مسیر هدف تیراندازی نیروهای نظامی قرار بگیرند و یا به خاطر حوادث جاده‌ای که به‌واسطه نبود زیرساخت‌های مواصلاتی رخ می‌دهد، جان‌شان را از دست بدهند.

قصه زندگی بی‌شناسنامه‌ها در سیستان و بلوچستان اشکال مختلفی دارد. هر روز با طلوع خورشید در جنوب‌شرق ایران ده‌ها کودک به زندگی سلام می‌کنند، بی‌آنکه بدانند زندگی پشت نقابی که هیچ هویتی ندارد، چه طعمی دارد.
ایران‌وایر
لیدا ایاز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *