گذشته هرگز به سادگی به تاریخ نمیپیوندد؛ بلکه راه آینده را تعیین میکند.
در سیاست، گذشته تنها یک روایت از اتفاقات رخداده نیست، بلکه بستری برای آینده نامعلوم و ناروشن است. هر تصمیم، هر بحران، و هر جنبش اجتماعی، در واقع دانههایی هستند که در گذشته کاشته شده و در آینده ثمر خواهند داد. جملهی “آنچه از سر گذشت، گذشته نبود که در گذشت، آینده بود” بهخوبی نشان میدهد که تجربههای تاریخی نهتنها سرنوشت ملتها را تعیین کردهاند، بلکه هنوز هم در مسیر تصمیمگیریهای امروزی تأثیرگذارند. در این مقاله، به بررسی این مفهوم در سیاستهای داخلی و بینالمللی با نمونههای عینی خواهم پرداخت.
۱. انقلابها و تأثیر بلندمدت آنها بر سیاست امروز
یکی از نمونههای برجستهی این مفهوم، انقلابها و جنبشهای مردمی در طول تاریخ هستند. برای مثال، انقلاب فرانسه (۱۷۸۹) که در ابتدا حرکتی علیه سلطنت مطلقه بود، تأثیری شگرف بر سیاست جهانی گذاشت. اصولی همچون آزادی، برابری و برادری که در این انقلاب مطرح شد، حتی قرنها بعد، الهامبخش بسیاری از جنبشهای آزادیخواهانه شد.
اگر به دوران معاصر بازگردیم، بهار عربی (۲۰۱۱) نمونهای روشن از این امر است. اعتراضاتی که در تونس آغاز شد، نهتنها رژیمهای منطقه را متزلزل کرد، بلکه هنوز هم پیامدهای آن در سیاست خاورمیانه دیده میشود. برخی کشورها دچار جنگ داخلی شدند، برخی دیگر به دیکتاتوری بازگشتند،
اما ایدهی تغییر و مطالبهی آزادی همچنان زنده است. این رخداد نشان میدهد که گذشته هرگز به سادگی به تاریخ نمیپیوندد؛ بلکه راه آینده را تعیین میکند.
۲. رقابتهای ژئوپلیتیکی؛ ادامهی جنگهای گذشته در قالبهای جدید
در عرصهی سیاست بینالملل نیز نمونههای متعددی وجود دارد که نشان میدهند تاریخ نهتنها گذشته نیست، بلکه بهگونهای دیگر در حال تکرار است. برای مثال، جنگ سرد میان آمریکا و شوروی که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد، اگرچه در سال ۱۹۹۱ با فروپاشی شوروی به پایان رسید، اما روح آن همچنان در رقابت میان قدرتهای بزرگ زنده است.
امروز، چین و آمریکا درگیر رقابتی مشابه هستند، اما این بار نه در قالب یک جنگ ایدئولوژیک کمونیسم و لیبرالیسم، بلکه در میدانهای اقتصادی، فناوری و نظامی. جنگ تجاری، تحریمهای اقتصادی، و رقابت بر سر برتری در هوش مصنوعی و صنایع پیشرفته، همه نشان میدهند که آنچه در جنگ سرد آغاز شد، به شکلی متفاوت ادامه یافته است. این مثال بارز نشان میدهد که تاریخ، مسیری خطی ندارد، بلکه رویدادها در قالبهای جدید و شرایط متفاوت بازتولید میشوند.
۳. تجربههای تاریخی در سیاست داخلی؛ درسهایی که نادیده گرفته شدند
در سیاست داخلی کشورها نیز بسیاری از بحرانها نتیجهی تصمیمات گذشته هستند. برای نمونه، اگر به وضعیت اقتصادی ونزوئلا نگاه کنیم، میبینیم که سیاستهای پوپولیستی که از زمان هوگو چاوز در دههی ۱۹۹۰ اجرا شد، زمینهساز بحران عمیق اقتصادی امروز این کشور شد.
همچنین، در بسیاری از کشورها، فساد دولتی، تمرکز قدرت و نبود شفافیت، مشکلاتی را ایجاد کرده که ریشههای آنها را میتوان در سیاستهای چند دههی پیش یافت. کشورهایی که نتوانستهاند از تجربههای گذشتهی خود درس بگیرند، بارها و بارها درگیر بحرانهایی مشابه شدهاند. این موضوع نشان میدهد که تصمیمات گذشته، نهتنها بخشی از تاریخاند، بلکه تعیینکنندهی سرنوشت آیندهی کشورها هستند.
جملهی من که “ آنچه از سر گذشت، گذشته نبود که در گذشت، آینده بود” حقیقتی عمیق را در سیاست نشان میدهد. انقلابها، رقابتهای ژئوپلیتیکی، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، همه بازتابی از گذشته در مسیر آیندهاند. ملتها اگر از تجربههای تاریخی خود درس نگیرند، محکوم به تکرار اشتباهات خود خواهند بود. از سوی دیگر، آنانی که گذشته را تحلیل میکنند و آن را در مسیر تصمیمگیریهای خود به کار میگیرند، میتوانند آیندهای متفاوت و بهتر بسازند.
در نهایت، سیاستمداران و ملتها باید بپذیرند که هر انتخابی که امروز میکنند، آیندهای را شکل خواهد داد که شاید در نگاه اول، تنها بازتابی از گذشته به نظر برسد، اما در حقیقت، سرنوشت فردای آنها را تعیین خواهد کرد.
دکتر فرشید نوروزی