خبرگزاری «تسنیم» روز ۱۵اردیبهشت در گزارشی به بحران زباله در استان مازندران و بهویژه شهر بابل پرداخت. در این گزارش آمده است که بابل و ۶ شهر پیرامون آن به دلیل نزدیکی با منطقهای به نام «انجیلسی» که بهعنوان دپوی زباله در ۲۴ کیلومتری بابل و در جنگلهای هیرکانی واقعشده در طول ۲۵ سال گذشته مشکلات متعددی را از سر گذراندهاند.
سحر صداقت در این گزارش مروری داشته بر مشکلات مردمی که همجواری و زیستن در کنار انبوه زباله علاوه بر مشکلات متعدد جسمی، زندگی آنها را هم با چالشهای جدی مواجه کرده و صدایشان هم بهجایی نمیرسد.
سایت انجیلسی؛ آتشی که شعلهور شده است
«۲۵ سال است که بوی مشمئزکننده زبالههایی که حمل میشوند، شیرابههای متعفن و مسمومی که روی مسیر عبور کامیونهای زباله خط میاندازند و لایهلایه رویهم کشیده میشوند و کثافتی که مسیر عبور و مرور به باغها و خیابانها را آلوده کرده تحمل میکنیم. مسوولان بیایند یک هفته اینجا بمانند ببینم میتوانند زندگی کنند؟»
اینها را «حاج یعقوب» میگوید. یکی از اهالی روستای انجیلسی که به گفته ساکنانش روزگاری بهشت مازندران بوده است. او به ایرانوایر میگوید از ۱۵اسفند۱۴۰۱حکم دادهاند که دیگر زبالهها را برای دپو اینجا نیاورند اما «کو گوش شنوا؟»
حاج یعقوب میگوید از فکر آمدن فصل گرما و تشدید این بو و هجوم انواع حشرات موذی به محل زندگیشان خواب از چشم اهالی رفته است: «خدا میداند اهالی چند دام ازدستدادهاند. چند بچه تا صبح از گزش حشرات آلوده گریه کردهاند و چند خانواده شاهد مرگومیر عزیزانشان به دلیل آلودگی ناشی از زبالهها بودهاند. اعتراض کردیم. نامه نوشتیم. تحصن کردیم، سال گذشته این موقع راه ورودی را بستیم، افاقه نکرد که نکرد. اصلا انگار صدای ما را کسی نمیشنود.»
سایت انجیلسی بنا بوده به مدت یکسال محل دپوی زبالههای بابل باشد و بعد مکان آن به جای دیگری منتقل شود اما این زمان ۲۵ سال طول کشیده است. کوهی از زباله در قلب جنگلهای هیرکانی که حالا درگیر فرونشست هم شده است.
صفیره؛ دود و بوی نامطبوع زبالهها در شرق اهواز
نام «غیزانیه» با اعتراضات آب در خرداد ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ پیوند میخورد و شاید بسیاری از ایرانیان شلیک به مردم بیدفاع و تشنه این منطقه را به یاد بیاورند؛ اما غیزانیه و ساکنانش سالهاست که سطح وسیعی از محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی را تجربه میکنند.
یکی از مشکلات دیگر ساکنان غیزانیه، تبدیلشدن به دپوی زباله در شرق اهواز است. به گفته شهروندان اهوازی روند مدیریت پسماند در اهواز، باوجود ادعاهای مسوولان درباره دفن اصولی زبالهها، همچنان با چالشهای زیستمحیطی و بهداشتی جدی روبروست. چالشهایی که دود و بوی نامطبوع هرازگاهی هوای شرق اهواز را میآلاید و صدای اعتراض شهروندان را بلند میکند.
یکی از شهروندان اهوازی میگوید: «مدفن پسماند اهواز در نزدیکی روستای صفیره در بخش غیزانیه این شهرستان است که از سال ۱۳۹۱ و با تعطیل شدن مدفن قدیمی پسماند در منطقه برومی راهاندازی شده است. روزانه قریب به هزار تن زباله از شهر اهواز به این سایت پسماند منتقل میشود. مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند اهواز گفته بود که بیش از ۲سال است که هیچگونه آتشسوزی در سایت صفیره انجام نمیشود و عملیات جمعآوری، امحا و دفن زبالهها بهصورت اصولی و مهندسی انجام میشود اما تجربه زیسته مردم ساکن در این منطقه خلاف این ادعا را ثابت میکند.»
به گفته این شهروند هرچند وقت یکبار «دود و بوی نامطبوعی از شرق اهواز» مثل یک دیو سیاه شهر را میبلعد: «بارها اتفاق افتاده که وقتی این دود بدبو و غلیظ وارد شهر میشود مردم اعتراض میکنند اما هیچ دستگاه و نهادی آن را به گردن نمیگیرد و یک بازی کی بود کی بود من نبودم راه میافتد.»
یکی دیگر از شهروندان اهوازی میگوید: «شاید فکر کنید مشکل مردم فقط بو و کثافت و مرض و بیماری است؛ اما این دود غلیظ بارها باعث شده در مسیر صفیره به برومی به دلیل کاهش دید تصادف رخ بدهد.»
او میگوید: «ساکنان صفیره هم به شکل تجمع و اعتراض و هم در شبکههای اجتماعی بارها نسبت به این معضلات گلایه کردهاند و مسوولان را نسبت به این موضوع موردنقد قراردادند اما چه فایده؟ الان در سایت برومی که سایت قبلی است نزدیک به ۵۰۰ هکتار زمین زباله دفن شده است، زبالهها بعد از مدتی شروع به تولید گاز متان و خودسوزی میکنند و بو و دود ناسالم در هوا منتشر میشود. این را به اشکال دیگر آلودگی ناشی از ریزگرد و سوزاندن مازوت در نیروگاهها و پتروشیمی و نفت اضافه کنید ببینید سلامت مردم چه وضعیتی پیدا میکند.»
بر اساس آنچه در قانون آمده است، دهیاریها و بخشداریها مکلف هستند تا زبالهها را جمعآوری و به محل دفن تحویل دهند اما بسیاری از آنها زبالهها را تحویل نمیدهند. درواقع میتوان گفت از ناحیه بخشداریها و دهیاریها اکثراً هیچ زبالهای تحویل داده نمیشود.
پیشازاین مدیرعامل سازمان «مدیریت پسماند شهرداری اهواز» در خصوص مشکلات محل دفن زبالههای برومی گفته بود که زباله گردها یا افرادی که به دنبال زبالههای خشک مثل شیشه، آهنآلات هستند به سایت قدیم برومی میآیند و زبالههایی که از قدیم وجود داشته را برهم میزنند یا حتی آنها را آتش میزنند تا زبالههای خشک مشخص شود، این اقدام سبب میشود که اکسیژن به زباله برسد و درنتیجه آن زباله سریعتر خودسوزی خواهد داشت.
آنچه امروز در اطراف سایتهای پسماند اهواز میگذرد، نمود عینی یک بحران زیستمحیطی و بهداشتی است که سلامت شهروندان و کیفیت زندگی در شرق اهواز را بهطور مستقیم تهدید میکند.
دودهایی که هرازگاهی از خاکستر زبالههای قدیمی در برومی یا فعالیتهای زباله گردها برخاسته و به دل آسمان اهواز میروند، انکارناپذیرند.
ایران وایر
سحر صداقت