دوران رضاشاهی؛
زوال قدرت آخوندها
دوران رضاشاهی شاهد آغاز رشد ارتش سراسری و متعارف، اصلاح و گسترش آموزش و بهداشت، نوسازی دستگاه قضائی و دادگستری و سست کردن انواع محدودیتهای اجتماعی و ضدانسانی علیه زنان بود. همزمان با این اقدامات اصلاحی که در نوع خود یک انقلاب ساختاری به شمار میرفت، نفوذ و مقبولیت رضاشاه میان روشنفکران تقویت و بر پایگاه مردمی و محبوبیت او افزوده میشد. همزمان بخش سنتی و مذهبی جامعه به همراه روحانیت مرتجع و مشروعهخواهان که میدیدند پیامدهای انقلاب مشروطه با روی کار آمدن پهلوی، قدرت و منافع آنها را محدود میکند، با مخالفت و تحریک عوام، از هیچ کوششی برای جلوگیری از حرکت قطار ایران به سوی جهان مدرن فروگذار نمیکردند.
دوران رضاشاهی؛
آزادی زنان، شکست ملایان
ایران در دوران رضاشاه شاهد تغییرات بنیادینی بود که راه یک جامعه عقبمانده را برای رسیدن به قرن بیستم هموار میکرد. آزادی زنان، نیمی از جمعیت ایران یکی از این تغییرات تعیینکننده است. تا پیش از حکومت رضاشاه، قوانینی که براساس فقه شیعه تنظیم شده بود به مردان اجازه حکومت بر همه چیز زنان را میداد.
رضاشاه از همان زمان نخستوزیری با اینکه تلاش می کرد با روحانیت شیعه مدارا کند تا شاید کشور از گزند آنها در امان بماند، به دنبال برچیدن بساط حجاب در کشور بود.