هایکو ماس به عنوان نماینده اروپاییانی که خواستار “نجات برجام” هستند به ایران سفر کرد. رسانههای آلمانی این سفر را از دشوارترین سفرهای وزیر خارجه کشورشان دانستهاند. دویچه وله نظر دو تحلیلگر سیاسی را جویا شده است.
مهدیمهدویآزاد در یادداشتی با عنوان “هایکو ماس چوب جادو لازم داشت…” مینویسد:
سفر یکروزه هایکو ماس به تهران بر خلاف ظاهر گرم و دوستانهاش، یکی از سردترین و مبهمترین سفرهای وزرای خارجه آلمان به ایران در دو دهه اخیر بود.
دویجه وله :
تروئیکای اروپایی مخصوصاً آلمان با تمام وجود نگران یک جرقه تازه به انبار باروت خاورمیانه است. بر خلاف دولت ترامپ که در تمام مناقشات خاورمیانه دنبال یک «معامله بزرگ» و حل یک شبه بحران است، اروپاییها ترجیح میدهند به «معاملات کوچک» و حل و فصل تدریجی منازعات فکر کنند. در حالی که آمریکا میکوشد با ترکیب فشار و تهدید، تهران را به پای میز «معامله بزرگ» بکشاند، هدف آلمان این است که ضمن حفظ برجام، تنشها در سوریه و یمن را کاهش داده و فعالیتهای موشکی ایران را کمی مهار کند.
مشکل بنیادین هایکو ماس اما این است که معاملات کوچک مورد نظر او، در حقیقت اصلیترین کارتهای ایران در معامله بزرگ احتمالی با آمریکا هستند. ایرانیها معتقدند با از دست دادن یمن و سوریه و فعالیتهای موشکی، عملاً در مقابل آمریکا خلع سلاح خواهند شد. واضح است که سفر وزیر خارجه آلمان از همان آغاز با اما و اگر مواجه بود.
مشکلات هایکو ماس البته بیش از اینهاست. تروئیکای اروپایی مخصوصاً آلمان به دلیل اختلافات مبنایی با دولت ترامپ تا حد زیادی نفوذ خود بر کاخ سفید را از دست داده و قادر به ایفای نقش سنتی خود در روابط همیشه متشنج ایران – آمریکا نیست. این نقش تاریخی را حالا کشورهایی مثل عراق و ژاپن یا حتی قطر و عمان ایفا می کنند.
روابط ایران و آلمان در ماههای گذشته نیز خیلی درخشان نبوده است. به همان اندازه که آلمان از فعالیت های موشکی و نقش منفی جمهوری اسلامی در یمن و سوریه ناراضی است، ایران نیز از ناتوانی برلین در مقابله با تحریمهای آمریکا خشمگین است. رسوایی ترورهای جمهوری اسلامی در اروپا و بیمیلی ایران به اجرای قوانین بینالمللی پولشویی و تامین مالی تروریسم مشکلات را پیچیدهتر هم کرده است. اینستکس یا کانال مالی اروپا عملا زمینگیر شده است و لحن دیپلماتهای جمهوری اسلامی علیه اروپای حامی برجام نیز مدام تندتر میشود. فرماندهان سپاه و گروههای تندرو مذهبی در ایران طی ماه های گذشته قدرت بیشتری گرفتهاند و چماقهای کلاسیک اروپایی نیز اثرگذاری خود را تقریباً از دست داده است.
مهرانبراتی در همین زمینه در یادداشتی با عنوان “وزیر خارجه آلمان در ایران، بایدهاو شایدهاى این سفر” مینویسد:
دولت آلمان و وزیر خارجه آن که تاکنون تنها نظارهگر تشدید اختلافات میان ایالات متحده آمریکا و ایران بودهاند به این نتیجه رسیدهاند که تنشهاى موجود میان این دو کشور به بحرانى منطقهاى و فراتر از آن نزدیک شده و اکنون در شرایطی که اختلاف نظرها غیرقابل حل به نظر میرسند و درگیریها عمیق و طولانیمدت شدهاند آلمان و اروپا میباید هدایت و مدیریت بحران را عهدهدار شده و براى جلوگیرى از درگیرى نظامى میان آمریکا و ایران که امکان وقوع آن را کم نمیدانند میانجى مذاکرات دو طرف دعوا شوند.
در این میان آمریکا که دلیل خروجش از برجام احتمال دستیابى ایران به سلاح اتمى بود دیگر درباره برجام حرفى نمىزند که بیش از آن خواهان قطع نفوذ منطقهاى جمهورى اسلامى، خروج شاخههاى برونمرزى سپاه پاسداران از سوریه و عراق، قطع حمایت از حزبالله لبنان و حوثیها در یمن و به ویژه توقف تولید موشکهاى بالیستیک دوربرد جمهورى اسلامى است.
مهران براتی، تحلیلگر سیاسی
مسئله حضور نظامى ایران در منطقه و موشکهاى بالیستیک در زمان امضاى توافقنامه برجام هم مشکلى بزرگ در مذاکرات بودند. آن زمان اما براى پرزیدنت اوباما جلوگیرى از گسترش صنایع اتمى و احتمال دست یافتن ایران به سلاح اتمى از ارجحیت مطلق برخوردار بود و در متن توافقنامه هم آن موضوعات به عنوان خواستهایى جنبى از ایران نام برده شدند بدون آنکه اقدامات مشخصى در زمانى معین از ایران خواسته شود.
اکنون اروپایى ها هم با آمریکا همصدا شده، موافق لزوم مقابله با افزایش نفوذ و فعالیت ایران در منطقه و خواستار مذاکره در رابطه با موشکهای بالستیک شدهاند. طرف ایرانى اما گفتوگو درباره مسائلی فراتر از توافق هستهای را تنها به بیاعتمادی بیشتر در میان امضاکنندگان باقیمانده دانسته و سرسختانه در مقابل آن مقاومت میکند. البته این مقاومت میتوانست در هم شکسته شود چنانچه آن ساز و کار مالى INSTEX که قرار بود پس از اعمال تحریمهاى کارساز آمریکا علیه جمهورى اسلامى امکان داد و ستد نفتى و غیر نفتى ایران را تا حد کمى بیشتر از احتیاجات اولیه مردمان آن برآورده کند.
اروپایىها و آلمان تا کنون نتوانستهاند اینستکس را فعال کنند و در مقابله با خروج آمریکا از برجام چهره نشان دهند. میگویند عدم تصویب قوانین مربوط به پولشویى و دیگر قوانین مربوطه از طرف مجلس ایران اجرایى شدن اینستکس را با اشکال روبرو کرده که این شاید بهانهاى باشد مناسب، اما نه بیشتر.
حال اگر به امکان میانجىگرى آلمان براى مدیریت بحران و ایجاد شرایط مذاکره میان آمریکا و ایران برگردیم میتوانیم بگوییم که یک سلسله اقدامات میتوانند کوششهاى آلمان را به نتیجه برسانند و این اقدامات حتما در پیشنهادهاى وزیر خارجه آلمان به همتاى ایرانىاش زمینه گفتوگو بودهاند.
١. آلمان با همراهى فرانسه و انگلستان امکان فروش روزانه حداقل ۵٠٠ تا ۶٠٠ هزار بشکه نفت و صدور ١٠ تا ١۵ میلیارد کالاهاى غیر را از کانال اینستکس ممکن ساخته و ایران برابر ارزش این صادرات کالاهاى ضرورى خود را از کشورهاى اتحادیه اروپا دریافت مىکند. علاوه بر این چنانچه روسیه و یا چین هم به اینستکس بپیوندند جمهورى اسلامى میتواند با صدور بخش دیگرى از نفت ایران به این کشورها نیازهاى وارداتى بیشتر خود را برآورده کند.
٢. ایران مىپذیرد که حل مسائل مربوط به سوریه و یمن را به سازمان ملل واگذار کند. بخش بزرگى از نیروهاى وابسته به سپاه قدس را از سوریه خارج کرده و همراه با دیگر کشورهاى منطقه نظیر عراق و عمان و ترکیه طرح پایان مخاصمات را به شوراى امنیت عرضه نموده و خواستار ارسال نیروهاى سازمان ملل به یمن و حائل شدنشان میان جنگجویان داخلى میشود.
٣. مذاکرات میان ایران و آمریکا بدون پیش شرط هاى دیگر در توکیو یا ژنو براى اعتمادسازى متقابل آغاز گشته و همسو با این روند آمریکا بخشى از تحریمهاى خود را، به طور مثال تحریم تولیدات پتروشیمى را، لغو میکند.
۴. همزمان با پیشرفت مذاکرات، عربستان سعودى و متحدینش نیروهاى خود را از یمن خارج و جمهورى اسلامى نیز از ادامه کمکهاى خود به حوثیها خوددارى مىکند.
۵. جمهورى اسلامى متعهد میشود که با کنترل نهادهاى ذیصلاحیت سازمان ملل متحد برد موشکهاى بالیستیک خود را در حد امکانات دفاعى محدود نگهدارد. جمهورى اسلامى متعهد میشود که کمکهاى خود به نیروهاى متخاصم با اسرائیل را قطع کند.
۶. آمریکا به برجام برمیگردد و تمامى تحریمها برداشته میشوند.