کمیته پیگیری بازداشتشدگان مطلع شده است که جواد روحی، شهروند معترض اهل آمل که به سه بار اعدام محکوم شده، طی مدت بازداشت خود متحمل «شکنجههای ترسناکی» برای اعتراف علیه خود شده است. او بر اثر شکنجه در روزهای اول بازداشت «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را از دست داده بود.
براساس دادنامه صادره توسط دادگاه انقلاب ساری، اتهامات منتسب به او «افساد فیالارض»، «اخلال شدید در نظم عمومی کشور»، «تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری در اموال و تاسیسات مورد استفاده عمومی»، «تحریک برخی از شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی کشور» و «ارتداد از طریق آتش زدن قرآن کریم و توهین به مقدسات» بوده است. استناد دادگاه انقلاب ساری برای صدور حکم اعدام « قرائن موجود در پرونده، اعترافات صریح متهم و گزارش ضابطین» عنوان شده است.
در حالی که از شواهد و قراین ادعایی اثری در این پرونده نیست، به نظر میرسد که استناد قاضی برای صدور سه بار حکم اعدام برای جواد روحی اعترافات اجباری او و «گزارش ضابطین» بوده است که آن هم بر مبنای همین اعترافات است.
بنابر گزارش رسیده به کمیته پیگیری، زمانی که جواد روحی بعد از چند روز بازجویی اولیه به بازداشتگاه «شهید کاظمی ساری» متعلق به اطلاعات سپاه واقع در زندان تیرکلای این شهر، منتقل شد «از شدت شکنجه و ترس، اختیار ادرارش را از دست داده بود و قدرت تکلم هم نداشت». نهاد بازداشتکننده جواد روحی اطلاعات سپاه بود و طی روزهای بعد از آن، و در همان بازداشتگاه بارها و بارها بازجویی شد. بر اثر فشارهای بازجویی در روزهای اول توان حرکت خود را هم از دست داده بود و با توجه به عدم کنترل ادرار، شرایط برای سایر همسلولیهایش هم غیرقابل تحمل شده بود و از این رو بار دیگر او را به انفرادی منتقل کردند. در جریان این بازجوییها یکی از شبها وضعیت او چنان وخیم شد که جواد روحی را عریان به میان کریدور بند منتقل کرده و برای کنترل علایم حیاتی دکتر را همانجا بالای سر او بردند.
او در بازجوییها برای پذیرش اتهام قرآنسوزی تحت فشار بود که آن را نمیپذیرفت و برای پذیرش این اتهام تهدید، تطمیع و شکنجه میشد. جواد روحی بعد از مدتی در سلول خود دچار وسواس شده و لااقل روزی دهبار به حمام میرفت و میگفت که این کار به او آرامش میدهد.
بعد از گذشت حدود یک ماه وضعیت روحی او کمی بهبود پیدا کرد، جوری که صدای بازی و خنده او از سلول شنیده میشد. این وضعیت هم باز دیری نپایید و او بار دیگر به انفرادی منتقل شد و بازجوییهای پرفشار برای پذیرش اتهامات از سر گرفته شد. با وجود این جواد هنوز گویی باور نمیکرد که در بازداشتگاه امنیتی محبوس است و میگفت: «کاری نکردم، آزاد میشم».
تنها ویدیویی که از جواد روحی در شب ۳۱ شهریور در نوشهر وجود دارد، فیلمی است که او را در حال رقصیدن در حلقه جمعیت نشان میدهد که سرخوشانه در میان آنان میچرخد، به نظر میرسد ویدیویی که به شناسایی و بازداشت او و زدن اتهام «لیدری» به وی منجر شده همین ویدیوی رقصیدن باشد.
بر اساس گزارش رسیده به کمیته او آن روز به قصد تعمیر موبایل خود از خانه بیرون میرود و به جمعیت در حال شعار و شادی برمیخورد و با آنان همراه میشود. از یک سو هیچ اثری، عکس یا فیلمی، از قرآن نیمسوخته و یا سالم پیدا نشده است، از سوی دیگر میزان فشاری که برای اعتراف به جواد وارد شده نشان از آن دارد که چنین مستندی در اختیار بازجویان و دادگاه هم نبوده است.
جواد روحی در زمان دادگاه بدوی خود و وقتی که به سه بار اعدام محکوم شد وکیل تعیینی نداشت.
با توجه به اینکه دادگاه او علنی نبود و اطلاعات موجود همانی است که بر روی سایت میزان وابسته به قوه قضاییه منتشر شده است، مشخص نیست که آیا او در دادگاه توانسته از خود دفاع کند و شکنجههای خود را بازگو کند یا نه.
در حال حاضر مجید کاوه، وکیل دادگستری در استان مازندران به عنوان وکیل تعیینی او پذیرفته شده و پرونده جواد روحی برای فرجامخواهی به دیوان عالی کشور فرستاده شده است. آقای کاوه که بعد از صدور حکم اعدام برای این زندانی بالاخره موفق به گفتگو با او شده است در حساب توییتری خود نوشته: «موکل ایرادات اساسى و حائز اهمیتى نسبت به تحقیقات مقدماتى داشته که یقیناً طى روزهاى آتى در فرجامخواهى به دیوان عالى کشور منعکس خواهد شد.»
پیش از این والدین جواد روحی در پیامی درباره وضعیت فرزندشان صراحتا اعلام کرده بودند که او سابقه بیماری اعصاب و روان دارد و در زمان حضور در اعتراضات و بازداشت نیز، تحت درمان بوده است. آنها همچنین گفته بودند که در سه ماه نخست بازداشت از او بیخبر بودند.